سعدی

سعدی

بخش ۹ - حکایت

۱

برهنه تنی یک درم وام کرد

تن خویش را کسوتی خام کرد

۲

بنالید کای طالع بدلگام

به گرما بپختم در این زیر خام

۳

چو ناپخته آمد ز سختی به جوش

یکی گفتش از چاه زندان: «خموش!»

۴

به جای آور، ای خام، شکر خدای

که چون ما نه‌ای خام بر دست و پای

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 552
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 301
بوستان به خط  بابا شاه بن سلطان علی مورخ ۹۸۹ هجری قمری » تصویر 291
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 348

نظرات

user_image
نگار بهشتی پور
۱۳۹۹/۰۵/۱۴ - ۰۱:۵۸:۴۱
خام:‌چرم دباغی نشده، پرداخت نشده. کسوت خام یعنی جامه چرمی. طالع بدلگام:‌بخت سرکشچون ما نه‌ای خام بر دست و پای:‌مانند ما دست و پایت را با بند چرمین نبسته اند. خام به معنی کمند و ریسمان بلند نیز گرفته اند.
user_image
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
۱۴۰۱/۰۸/۰۲ - ۰۳:۲۲:۵۲
نگار خانوم سپاس فراوان از توضیحات کوتاهِ شما. استفاده می کنیم