سعدی

سعدی

بخش ۶ - حکایت

۱

حکایت کنند از بزرگان دین

حقیقت شناسان عین الیقین

۲

که صاحبدلی بر پلنگی نشست

همی راند رهوار و ماری به دست

۳

یکی گفتش: ای مرد راه خدای

بدین ره که رفتی مرا ره نمای

۴

چه کردی که درنده رام تو شد

نگین سعادت به نام تو شد؟

۵

بگفت ار پلنگم زبون است و مار

وگر پیل و کرکس، شگفتی مدار

۶

تو هم گردن از حکم داور مپیچ

که گردن نپیچد ز حکم تو هیچ

۷

چو حاکم به فرمان داور بود

خدایش نگهبان و یاور بود

۸

محال است چون دوست دارد تو را

که در دست دشمن گذارد تو را

۹

ره این است، روی از طریقت متاب

بنه گام و کامی که داری بیاب

۱۰

نصیحت کسی سودمند آیدش

که گفتار سعدی پسند آیدش

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 352
بوستان سعدی به خط رکن‌الدین مسعود کاشانی مورخ ۱۰۳۹ هجری آگرهٔ هند » تصویر 23
بوستان به خط  بابا شاه بن سلطان علی مورخ ۹۸۹ هجری قمری » تصویر 25
بوستان سعدی مذهب و مصور نوشته شده در قرن نهم هجری قمری در ایران » تصویر 28
شرح بوستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 66
Sufi riding a leopard from a Bustan (Orchard) by Sa’di (1291)که صاحبدلی بر پلنگی نشستهمی راند رهوار و ماری به دست
The pious man riding a panther, from the Garden (Bustan) of Sa'di. A man stares in astonishment to see someone riding through the landscape on a wild panther, holding a snake in one hand. Sa`di tells this anecdote about a particularly pious individual, who has achieved such willing submission to God, that all dangerous creatures have submitted willingly to him. Folio, ink, colours and gold on paper, later re-margined, Persian text in nasta`liq script, painting (with faces retouched?) on verso, from the Garden (Bustan) of Sa`di, folio detached from the codex (CBL Per 156) signed by Mir Shaykh Muhammad ibn Shaykh Ahmad, possibly Herat, Afghanistan, dated Shawwal 883H, January

نظرات

user_image
آمطار
۱۳۹۱/۰۵/۰۲ - ۱۰:۲۷:۴۶
یا هواثار حضرت شیخ اجل سعدی واقعا توشه ی راهی است ازبرای حق جویان.
user_image
مجتبی
۱۳۹۳/۰۵/۱۴ - ۰۸:۲۳:۰۴
آن صاحبدل به احتمال قوی شیخ ابوالحسن خرقانی می باشد که مرقد ان عارف ربانی در خرقان واقع در 40 کیلومتری شهرستان شاهرود است
user_image
تاوتک
۱۳۹۳/۰۵/۱۴ - ۱۵:۱۱:۳۱
یقین اعتقاد و ایمان قلبی. است که در آن شک راه نداشته باشد در تصوف علم الیقین و عین الیقینازمراحل معرفت است که اولی از راه شناخت استدلال حاصل میشود و دومی بواسطه دیدن و مشاهده
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۱۱/۰۴ - ۱۷:۱۶:۲۰
این ابیات گهر بار براستی درباره رموز پلنگ رانی و مارگیری نیستند، که درباره رام شدن نیروهای وحشی جهان طبیعت هستند هنگامی که ما rule of universe را بدانیم و به موازات آن حرکت کنیم. تو هم گردن از حکم داور مپیچکه گردن نپیچد ز حکم تو هیچاستبداد، خود بزرگ بینی، مردم آزاری، سرکوب عشق، دست کم گرفتن قدرت غریزه جنسی، انتظار تقوا از مردم گرسنه، ناسپاسی، میل به بدست آوردن گنج بی رنج ووو...همه از مصادیق سرپیچی از حکم داور هستند. همه احکام داور ضرورتا در کتب مقدس نیامده اند. بسیاری از آنهارا باید خودمان کشف کنیم!
user_image
محمدحسین عبدی
۱۳۹۶/۰۶/۲۱ - ۰۷:۳۰:۵۵
حضرت مولانا هم ابیاتی دراین باب در مثنوی شریف آورده
user_image
ahad.r
۱۴۰۰/۰۹/۰۳ - ۰۷:۱۶:۱۸
مراحل سه‌گانه‌ی یقین: علم الیقین _ عین‌الیقین _ حق‌الیقین انسان گاهی از دیدن دود، پی به آتش می‌برد که این علم‌الیقین است گاهی خودِ آتش را می‌بیند که این عین‌الیقین است و گاهی دستی بر آتش می‌نهد و سوزندگی آن را احساس می‌کند که این حق‌الیقین است. مقتبس از تفسیر نور ذیل آیه‌ی هفتم سوره‌ی تکاثر