سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۱۰۱

۱

ای پیکِ پی‌خجسته که داری نشانِ دوست

با ما مگو به‌جز سخنِ دل‌نشانِ دوست

۲

حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بُوَد

یا از دهانِ آن‌ که شنید از دهانِ دوست

۳

ای یارِ آشنا عَلَمِ کاروان کجاست؟

تا سر نهیم بر قدمِ ساربانِ دوست

۴

گر زر فدای دوست کنند اهلِ روزگار

ما سر فدای پای رسالت‌رسانِ دوست

۵

دردا و حسرتا که عنانم ز دست رفت

دستم نمی‌رسد که بگیرم عنانِ دوست

۶

رنجورِ عشقِ دوست چنانم که هرکه دید

رحمت کند مگر دلِ نامهربانِ دوست

۷

گر دوست بنده را بِکُشَد یا بپرورد

تسلیم از آنِ بنده و فرمان از آنِ دوست

۸

گر آستینِ دوست بیفتد به دستِ من

چندان که زنده‌ام سرِ من و آستانِ دوست

۹

بی‌حسرت از جهان نرود هیچ‌کس به در

إِلّا شهیدِ عشق به تیر از کمانِ دوست

۱۰

بعد از تو هیچ در دلِ سعدی گذر نکرد

وان کیست در جهان که بگیرد مکانِ دوست؟

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 666
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 623
حمیدرضا محمدی :
محسن لیله‌کوهی :
سعیده تهرانی‌نسب :
سهیل قاسمی :
نازنین بازیان :
فاطمه زندی :
مریم فقیهی کیا :
پری ساتکنی عندلیب :
افسر آریا :

نظرات

user_image
مسعود علمداری
۱۳۹۱/۰۵/۱۱ - ۰۵:۵۷:۰۲
این غزل در آوازی زیبا از استاد شجریان در آلبوم دل مجنون خوانده شده است
user_image
محسن
۱۳۹۱/۰۹/۱۹ - ۰۵:۲۲:۵۴
به نظر من بیت الغزل این شعر این بیتهبی حسرت از جهان نرود هیچ کس به در / الا شهید عشق به تیر از کمان دوستمنو یاد این رباعی از شیخ ابوسعید ابالخیر میندازه :غازی به ره شهادت اندر تک و پوست / غافل که شهید عشق فاضلتر از اوستفردای قیامت این بدان کی ماند / کان کشته دشمن است و این کشته دوستدر ادبیات عرفانی شهید، شاهدی است که با مشهود خودش یکی شده و قابل تفکیک نباشند
user_image
فرزانه
۱۳۹۳/۰۹/۲۵ - ۰۲:۵۷:۵۷
من بیشتر دوست دارم این بیت رو اینطور معنی کنم که رنجور عشق رو کسی رحمت نمیکنه ،بازم دل نامهربان دوسته که رحمت میکنه .نه اینطور که هر که دید رحمت میکنه بجز دوست بنظرتون کدون درستتره؟
user_image
مهدی
۱۳۹۴/۰۲/۰۷ - ۰۶:۵۷:۱۵
معلوم نیست فرزانه خانم از کجا به این نتیجه رسیدند!! شاعر گفته هر که دید رحمت کند مگر دل نامهربان دوست؛ صریحتر از این؟! هرچند در ادبیات سعدی، این شکایت واقعی از دوست محسوب نمیشه
user_image
مصطفی
۱۳۹۴/۰۸/۲۹ - ۱۶:۵۶:۳۷
اقای محسن, خانم فرزانه نگفتند که معنی موردنظرشون درست تره,بلکه از نگاه خودشون دوست دارن این برداشت رو کنن,که یقینا این برداشت,برخاسته از بزرگ شمردن جایگاه دوست در نزد ایشونه.
user_image
حسین صوراسرافیل
۱۳۹۴/۱۰/۱۶ - ۰۹:۴۳:۳۶
عاشق پاکباخته از آن حیث بدون حسرت از این دنیا می رود که یار به او توجه نموده ، وشهد شهادت را با پیک تیراز کمان خود در کام عاشق ریخته است . بنا بر این جای حسرت باقی نمی ماند .
user_image
امیر حسین
۱۳۹۴/۱۰/۲۳ - ۰۳:۰۴:۵۱
چه اصراری هست تفسیر کنید؟ همین که این شعر زیبا رو می خونیم و با جان و دل لذت می بریم کافیست. لذت ببرید دوستان. اگر کسی لذت نبرد نفهمیده. وقتی میایم این رو تفسیر کنیم از لذتش کم میشه. اجازه بدیم افراد لذت ببرند
user_image
shk clickmank
۱۳۹۴/۱۲/۰۸ - ۰۴:۲۸:۱۶
ساده و بی آلایش سلام و خسته نباشید با احترام یطور کلی به نظر می رسد ثبت ، تایید و درج نظرهای فاقد وجاهت ادبی و غیر معتبر وجه سایت وزین گنجور را تقلیل می دهد...!
user_image
آرمین رستگارنیا
۱۳۹۵/۰۲/۲۶ - ۰۱:۲۱:۵۶
به نظرم مصراع دوّم این بیت غلط وزنی داره :گر آستین دوست بیفتد به دست منچندان که زنده‌ام سر من و آستان دوستفکر کنم اگر "سر من" تبدیل بشه به "سرم" بهتر بشه . اینطور دیگر اشکال وزنی هم رفع خواهد شد.
user_image
وحید
۱۳۹۵/۰۳/۰۸ - ۰۵:۱۸:۴۷
حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بودیا از دهان آن که شنید از دهان دوستشما یکی رو بشناسی که همه چیز رو میدونه یا اونهایی رو که نمیدونه از کسی میپرسه که همه چیز رو کاملتر میدونه. بعدش بری پیشش و ازش بخوای برات از ناگفته ها بگه . آخ چه لذتی داره . آخ چه لذتی داره
user_image
روفیا
۱۳۹۵/۰۳/۰۸ - ۱۱:۲۴:۲۹
مو که پایم نبی کایم ته وینمبشم آنان بوینم که ته وینند
user_image
گمنام
۱۳۹۵/۰۳/۰۸ - ۱۴:۵۱:۲۵
چنین است روفیا، دیدار دوستان چو میسر نمی شود دیدار آنکه دوست ببیند، غنیمت است
user_image
سیروس جمشیدی
۱۳۹۵/۰۵/۰۹ - ۰۸:۰۳:۰۸
بخدا کسی که عاشق باشه باشنیدن این غزل پیرهن چاک میکنه .آدم و این اشعار مست الله میکنه.خوش بحال کسایی که دوستایی دارن که حال از دهان دوستا شنیدن خوش بود.
user_image
فرزاد
۱۳۹۵/۰۶/۱۹ - ۱۶:۲۵:۱۶
این غزل را سال ها پیش حسام الدین سراج در دستگاه سه گاه اجرا کرده که بسیار زیبا وشنیدنی است ولی متاسفانه نسخه ای از آن در دسترس نیست . این آوازدر دهه شصت از تلویزیون پخش شد چناچه کسی سراغ دارد ممنون می شوم که آدرس اینترنتی آن را اعلام کند
user_image
وحید
۱۳۹۵/۰۶/۲۴ - ۰۱:۵۰:۲۰
باسلامدر مورد بیت : بی حسرت از جهان نرود هیچ کس به درالا شهید عشق به تیر از کمان دوستیاد این شعر از فواد کرمانی افتادمزنده جاوید کیست ؟ کشته شمشیر دوستکآب حیات قلوب در دم شمشیر اوست
user_image
محمدامیر جلالی
۱۳۹۵/۱۲/۲۸ - ۰۷:۱۱:۲۸
رباعی نسبت داده شده به ابوسعید، رباعی خود جناب سعدی است و مسلما از ابوسعید نیست:غازی زپی شهادت اندر تک و پوست/ غافل که قتیل عشق فاضلتر ازوستفردای قیامت این بدان کی ماند؟/ کان کشته ی دشمن است و این کشته ی دوست (ر.ک تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی، 735)درباره ی رو انتساب مجموعه رباعیهای عرفانی به ابوسعید، جز دو رباعی، رک مقدمه استاد شفیعی بر اسرارالتوحید)
user_image
محمدامیر جلالی
۱۳۹۵/۱۲/۲۸ - ۰۷:۱۲:۲۴
اصلاحیه:... درباره ی رد انتساب...
user_image
هادی
۱۳۹۶/۰۳/۰۲ - ۰۳:۳۱:۱۳
بی حسرت از جهان نرود هیچ کس به درالا شهید عشق به تیر از کمان دوستاین ظاهرا اشاره به این حدیث دارد مَن عَشِقَ و کَتَمَ و عَفَّ و صَبَرَ ، غَفَرَ اللّه ُ لَهُ و أدخَلَهُ الجَنَّةَ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : هر که عاشق شود و عشق خود را بپوشاند و پاکدامنی ورزد و صبوری کند، خداوند او را بیامرزد و به بهشت برد.
user_image
هادی
۱۳۹۶/۰۳/۰۳ - ۰۲:۰۰:۳۷
بی حسرت از جهان نرود هیچ کس به درالا شهید عشق به تیر از کمان دوستو به این حدیث نیز اشاره دارد:" مَنْ عَشِقَ فَعَفَّ وَکَتَمَ فَمَاتَ مَاتَ شَهِیدًا "یعنی هرکه عاشق بشود و عفت پیشه کند و عشق خود پنهان کند، اگر با این حال در راه عشقش بمیرد مرگ او شهادت است.
user_image
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
۱۳۹۶/۱۰/۲۸ - ۱۷:۲۳:۲۴
بی حسرت از جهان نرود هیچ کس به درالا شهید عشق به تیر از کمان دوستهمه حسرت می خورند و حسرت از باب ناکامی استکام ندیده از دنیا می روند و فقط کسی کامروان است که با تیر دوست صید شده باشداین نهایت خاکساری سعدی در برابر دوست است که البته در همه غزل ها به زبانی بازگو شدهکشته شدن به دست دوست یعنی ورود قلمرویی که دوست تو را انتخاب کرده است و چه کامی از این برتر و والاترخداییش بعید می دونم کسی بتونه شرحی روان تر از کلام خود حضرت سعدی بنویسد بر ابیاتش
user_image
امیر حسین پ
۱۳۹۷/۰۷/۰۲ - ۰۷:۳۴:۳۶
واج آرایی حرف (س) هم کاملا احساس میشود
user_image
میلاد
۱۳۹۸/۰۹/۲۳ - ۱۰:۲۴:۳۱
علمای گرانقدر اینم ب احادیث و قرآن ربطش دادید؟؟؟!!! واقعا چرا؟؟؟ مگه مجبورید ک تفسیر میکنیدروان تر از این شعر وجود نداره ب هیچ عنوان نیاز ب توضیح و تفسیر نداره خواهش میکنم تفسیر نکنید هرچیزی ک ب ذهنتون میاد رو نگید
user_image
سارا
۱۳۹۹/۰۱/۲۸ - ۰۹:۵۱:۰۱
منظور از عنان دوست چیه؟
user_image
nabavar
۱۳۹۹/۰۱/۲۸ - ۱۵:۴۰:۰۸
گرامی سارادردا و حسرتا که عنانم ز دست رفتدستم نمی‌رسد که بگیرم عنان دوستبگیرم عنان دوست را به مانای دل دوست را به دست بیاورم و یا دل دوست را با خود مهربان کنم میتوان تعبیر کرد.
user_image
حامد نوری
۱۳۹۹/۰۲/۰۱ - ۰۶:۵۳:۱۳
سلام خدمت دوستان ادیب و فرهیخته گر آستین دوست بیفتد به دست منچندان که زنده ام ، سر من، آستان دوست لطفا دوستانی که به نسخه های قدیمی دیوان سعدی دسترسی دارند نگاهی بکنند و ما را نیز بی اطلاع نگذارند. احتمال اینکه ویرگول در نسخ بعدی به و تبدیل شده زیاد است. البته در نسخ قدیمی و صد البته نزدیک به دوران شاعر بزرگ بصورت واستان یعنی آ بدون کلاه نوشته شده باشد شاید نظریه vastan درست باشد ولی اگر بصورت با کلاه نوشته شده حتما مکث بین کلمه من و آستان در نظر گرفته شود. چون معنا را زیبا و در شان استاد سخن می آراید.
user_image
حامد نوری
۱۳۹۹/۰۲/۰۲ - ۰۱:۳۹:۰۳
سلام آقای عباسی از فسا الحق که از نوادگان حافظ و سعدی شیرازی هستید. اشعار این بزرگان همیشه دو و گاهی چند معنی به خواننده القا می کند. کمتر کسی را دیدم که بتونه به لایه های زیرین اشعار این بزرگان پی ببره حتی کسانی که خیلی ادعایشان می شود.این موهبت نصیب هرکس نمی شود. گوش نا محرم نباشد جای پیغام سروش دستتان درد نکند خیلی خوب معنی کردید.در ضمن از دوستان اگر کسی میدونه که منظور استاد سخن سعدی، از پیک پی خجسته که نشان دوست دارد چیست و یا کیست ما رو بی نصیب نگذارد.
user_image
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
۱۳۹۹/۰۳/۲۶ - ۱۳:۲۹:۲۰
ای پیک پی خجسته که داری نشان دوست/با ما مگو به جز سخن دل نشان دوستسلام و درود جناب آقای نوریدر این بیت پیک پی خجسته همان کسی است که از نزد دوست می آید و قاصدِ پیام و سخن دوست است. می تواند باد صبا باشد، می تواند یک شخص باشد و این را از بیت بعد و ابیات بعد می شود فهمید.حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بود/یا از دهان آن که شنید از دهان دوستآرزوی سعدی این است که سخن را از زبان دوست بشنود یا با واسطه از کسی که خودش از دهان دوست شنیده است و همان شخص، پیک پی خجسته است.این بیت نیز مکمل همان بحث استای یار آشنا علم کاروان کجاست/تا سر نهیم بر قدم ساربان دوستاز قاصدی که از نزد دوست می آید می پرسد که علم و نشان کاروان دوست کجاست تا به پای آن سر بنهیمفکر کنم هرچه سخن سعدی را شرح و تفسیر کنیم فقط از زیبایی آن کم کرده ایم مخصوصا مثل بنده که تخصصی در ادبیات ندارم.این غزل را با آواز استاد شجریان در دل مجنون بشنوید زیبایی های آن آشکارتر می شود.ایام عزت مستدام
user_image
پویا حمیدی
۱۳۹۹/۰۴/۱۷ - ۰۱:۰۸:۲۶
عزیزان از غم و درد جداییبه چشمانم نمانده روشنائیبدرد غربت و هجرم گرفتارنه یار و همدمی نه آشنائیهنوز بعد از سالها، شنیدن این اشعار با صدای استاد شجریان و همزاد پنداری نا خودآگاه با اشعار سعدی، لرزه به اندامم میندازه. مگه میشه عاشق نباشی و اینطور سروده باشی.ما ایرانیها به لحاظ داشتن حضرت سعدی و استاد شجریان واقعا خوش شانسیم.همچنین تشکر میکنم از دوستان فعال در بخش تفاسیر این اشعار در سایت گنجور، من خیلی از ابهامات و اشکالاتم در فهم شعر رو از طریق توضیحات این بزرگواران بر طرف میکنم.
user_image
بهروز
۱۳۹۹/۰۵/۰۹ - ۱۲:۰۵:۲۴
گر زر فدای دوست کنند اهل روزگارما سر فدای پای رسالت رسان دوستدوستان در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سر افشانیم
user_image
همایون ویسی شیخ رباط
۱۳۹۹/۰۵/۲۷ - ۰۶:۳۸:۰۹
حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بودیا از دهان آن که شنید از دهان دوست این شعر و مصرع دوم این بیت برای من تداعی شد خوشا تداعی شدن مصرع اول این غزل بی نظیر
user_image
همایون ویسی شیخ رباط
۱۳۹۹/۰۵/۲۷ - ۰۷:۱۱:۱۲
این بیت از این غزل
user_image
فرزاد اجاقی
۱۴۰۰/۰۲/۰۲ - ۰۳:۲۳:۵۰
جناب رستگارنیا:این بیت غلط وزنی نداره فقط (وَ) و ( آستان) باید باهم خوانده بشه به این صورت:اینک سر من وآستان ( واستان ) دوست
user_image
منصور
۱۴۰۰/۰۷/۱۶ - ۰۹:۴۱:۱۴
بی حسرت از جهان نرود هیچ کس به در الا شهید عشق به تیر از کمان دوست    شاید مراد این سوره شریفه است:وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ (۲) إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾  
user_image
فاطمه زندی
۱۴۰۱/۰۸/۱۳ - ۱۴:۵۵:۳۲
غزل شماره ۱۰۱ سعدی  وزن :مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات    ای پیک پی خجسته که داری نشان دوست   با ما مگو به جز سخن دلنشان دوست معنی بیت اول  ۱_ ای پیام آور مبارک قدم که از دوست نشانی آورده ای ، با ما جز سخن دلپذیر و آرام بخش دوست چیزی مگو . [ پیک = قاصد ، خبررسان / پی خجسته = مبارک قدم / دلنشان = کنایه از دلنشین ، دلپذیر و خوشایند ] حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بُوَد   یا از دهان آن که شنید از دهان دوست معنی بیت دوم  ۲ _ حال دوست را از زبان دوست شنیدن ، یا از زبان کسی که از دهان خود او شنیده است ، چه لذّت بخش است . ای یار آشنا ، عَلَم کاروان کجاست ؟   تا سر نهیم بر قدم ساربان دوست معنی بیت سوم  ۳ _ ای دوست و آشنای من ، درفش و نشان کاروان را به من نشان بده تا از اشتیاق سر بر قدم های شتربان محمل دوست بگذارم . [ آشنا = یار و دوست / عَلَم = نشان ، درفش و پرچم / ساربان = ( «سار» به معنی شتر است و «بان» پسوند محافظت و نگه داری است) ، کاروان سالار ، کسی که پیشاپیش شتران حرکت می کند و آنها را هدایت می کند / سر بر قدم نهادن = کنایه از مطیع و تسلیم شده ، سجده کردن ] گر زر فدای دوست کنند اهل روزگار   ما سر فدای پای رسالت رسان دوست معنی بیت چهارم  ۴ _ اگر مردم زمانه به پای دوست سکّه های زر می افشانند ، ما به پای کسی که از وی پیامی آرد ، سر خویش را نثار می کنیم . [ رسالت رسان = پیام آور ، پیک ] دردا و حسرتا که عنانم ز دست رفت   دستم نمی رسد که بگیرم عنان دوست معنی بیت پنجم  ۵ _ دردا و دریغا که اختیار از کف دادم و توانایی آن را ندارم که دهنۀ شتر دوست را به دست گیرم . [ عنان = مهار / عنان از دست رفتن = کنایه از اختیار از کف رفتن ] رنجور عشق دوست چنانم ، که هر که دید   رحمت کند ، مگر دل نامهربان دوست معنی بیت ششم  ۶ _ آنچنان دردمند عشق یارم که هر کس مرا در این حال ببیند ، به من مهربانی می کند مگر دوست که دلی نامهربان دارد . [ رنجور = آزرده و بیمار / رحمت کردن = بخشیدن ، مهربانی نمودن ] گر دوست بنده را بکُشد یا بپرورد   تسلیم از آنِ بنده و فرمان از آنِ دوست معنی بیت هفتم  ۷ _ اگر دوست بندۀ خود را بنوازد یا بکُشد ، مختار است . زیرا وظیفۀ بنده تسلیم بودن است و کار دوست حکم راندن . گر آستین دوست بیفتد به دست من   چندانکه زنده ام ، سر من و آستان دوست معنی بیت هشتم  ۸ _ اگر بتوانم به دوست نزدیک شوم و آستین او را بگیرم و اظهار نیاز کنم ، از آن پس تا جان در بدن دارم ، سر از درگاه دوست برنخواهم داشت . [ چندانکه = هر قدر که ، بدان مقدار که / آستان = درگاه و پیشگاه / سر بر آستان نهادن = کنایه از تسلیم و مطیع گشتن ] بی حسرت از جهان نرود هیچ کس به در   الّا شهید عشق به تیر از کمان دوست معنی بیت نهم  ۹ _ همۀ انسان ها در هنگام مرگ از رفتن خود دچار دریغ و تأسف می شوند ، مگر آن کس که در راه عشق و با تیر و کمان دوست به شهادت رسیده باشد . بعد از تو هیچ در دل سعدی گذر نکرد  وآن کیست در جهان که بگیرد مکان دوست معنی بیت دهم  ۱۰ _غیر از تو هیچکس نتوانسته است دل سعدی را متأثر سازد و در آن جای گیرد . و به راستی چه کسی در جهان می تواند جای یار را در دل عاشق اشغال کند ؟ [ بعد از تو = پس از تو ، به جز تو ] منبع : شرح غزلهای سعدی  دکتر محمدرضا برزگر خالقی  دکتر تورج عقدایی  سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟ از گلستان ِ ما بِبَر طبقی  شاد و تندرست باشید ..
user_image
محمدجواد تقوی
۱۴۰۱/۱۱/۰۳ - ۰۱:۴۷:۱۳
من از بیت " گر آستین دوست بیفتد به دست من / چندان که زنده‌ام سر من و آستان دوست" یک معنا دیگر هم برداشت میکنم :  واج آرایی حرف "سین" به نحوی است که حضرت سعدی میخات واژه سکوت و خموشی را در دل این بیت قرار دهد و بگوید آنکسی که از دوست خبری دارد باید سکوت کند و نباید جار زنان همه را مطلع کند.
user_image
agareza sad
۱۴۰۲/۰۷/۲۷ - ۰۵:۵۰:۳۷
دربیت آخراین عزل غلطی وجود دارد وان کیست درجهان که بگیرد مکان دوست  بجان مکان بایستی عنان نوشته بشود 
user_image
شهرام .
۱۴۰۲/۱۲/۱۵ - ۰۳:۰۹:۰۴
جای تحلیل های آقای شایق عزیز خیلی خالیه ، امیدوارم هر جا هستند در پناه حق باشند و بهترین ها براشون اتفاق بیافته .