سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۱۲۶

۱

نه خود اندر زمین نظیر تو نیست

که قمر چون رخ منیر تو نیست

۲

ندهم دل به قد و قامت سرو

که چو بالای دلپذیر تو نیست

۳

در همه شهر ای کمان‌ابرو

کس ندانم که صید تیر تو نیست

۴

دل مردم دگر کسی نبرد

که دلی نیست کان اسیر تو نیست

۵

گر بگیری نظیر‌ من چه کنم‌؟

که مرا در جهان نظیر تو نیست

۶

ظاهر آنست کان دل چو حدید

درخور صدر چون حریر تو نیست

۷

همه عالم به عشقبازی رفت

نام سعدی که در ضمیر تو نیست

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 679
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 487
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده در ۹۲۶ هجری قمری » تصویر 529
حمیدرضا محمدی :
فاطمه زندی :
محسن لیله‌کوهی :
سعیده تهرانی‌نسب :
پزی ساتکنی عندلیب :
سهیل قاسمی :
نازنین بازیان :
مریم فقیهی کیا :

نظرات

user_image
محسن
۱۳۹۸/۰۱/۱۸ - ۱۵:۱۵:۵۲
بیت آخر فوق العاده ست، درود بر سعدی که زبان حال عشاقه
user_image
فاطمه زندی
۱۴۰۱/۰۶/۰۸ - ۱۴:۱۴:۳۲
غزل ۱۲۶ وزن: فعلاتن مفاعلن فعلات  ۱.منیر: نورانی و درخشان . تشبیه مضمر و تفضیلی : تشبیه معشوق به ماه و برتری او بر ماه . معنی بیت اول  : نه تنها در روی زمین نظیری نداری ،بلکه ماه تمام به اندازهء چهرهء تابانت زیبایی و درخشندگی ندارد،یعنی در آسمان بی همتایی . ۲.بالا : قد و قامت . کنایه دل دادن ( عاشق شدن ، توجّه کردن ) / تشبیه مضمر و تفضیلی : تشبیه قامت یار به سرو و برتری قد یار به آن . معنی بیت دوم  : به قد و بالای سرو دل نمی بندم و عاشق آن نمی شوم ؛زیرا سرو ،این نماد خوش قامتی هم ،در برابر بالای تو دلپذیر نمی نماید. ۳.دانستن : شناختن . تشبیه (صفت تشبیهی ) : کمان ابرو ( دارای ابروانی چون کمان ) / تناسب : کمان ، صید ،تیر / استعارهء مصرّحه : تیر (نگاه ) به قرینه ء از کمان ابرو رها شدن . معنی بیت سوم : ای یار کمان ابرو ، در تمام شهر کسی را نمی شناسم که با تیر نگاه تو صید نشده باشد. ۴. کنایه : دل بردن (عاشق و شیفته کردن ). معنی بیت چهارم : دیگر هیچ دلربایی نمی تواند دل از کف مردم برباید ؛ زیرا تمام دلها اسیر توست و دلی نمانده تا دیگری صید کند. ۵.جناس زاید : گر ، گیر / سجع مطرّف : گیر ، نظیر . معنی بیت پنجم  : اگر کسی مثل من را بر گزینی چه سازم ؟ آری نظیر من برای تو بسیار است؛ اما من در تمام گیتی همتای تو را نخواهم یافت . حدید: آهن / در خور : شایسته و لایق / صدر : سینه / حریر : ابریشم و پرنیان . تشبیه : دل به حدید و صدر و سینه به حریر مانند شده است / سجع متوازی : حدید ،حریر. معنی بیت ششم : این امر آشکار است که قلب آهنیت با آن سینهء حریر گون و نرم تو تناسب و سازگاری ندارد. ۷. همه عالم : در همه عالم / ضمیر : اندیشه و دل . ایهام تناسب : بین " ضمیر " در معنای یکی از انواع کلمات که در اینجا منظور نیست با نام (اسم ) و ضمیر شخصی تو. معنی بیت هفتم : نام سعدی که در خاطرت نمانده و آن را فراموش کرده ای ،از لحاظ عشق بازی در سراسر جهان شهره گشته است منبع : شرح غزلهای سعدی  دکتر محمدرضا برزگر خالقی  دکتر تورج عقدایی سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟ از گلستان من بِبَر طبقی  شاد و تندرست باشید..