سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۱۸۹

۱

آه اگر دست دل من به تمنا نرسد

یا دل از چنبر عشق تو به من وانرسد

۲

غم هجران به سویت‌تر از این قسمت کن

کاین همه درد به جان من تنها نرسد

۳

سروبالای منا گر به چمن برگذری

سرو بالای تو را سرو به بالا نرسد

۴

چون تویی را چو منی در نظر آید هیهات

که قیامت رسد این رشته به هم یا نرسد

۵

ز آسمان بگذرم ار بر منت افتد نظری

ذره تا مهر نبیند به ثریا نرسد

۶

بر سر خوان لبت دست چو من درویشی

به گدایی رسد آخر چو به یغما نرسد

۷

ابر چشمانم اگر قطره چنین خواهد ریخت

بوالعجب دارم اگر سیل به دریا نرسد

۸

هجر بپسندم اگر وصل میسر نشود

خار بردارم اگر دست به خرما نرسد

۹

سعدیا کنگره وصل بلندست و هر آنک

پای بر سر ننهد دست وی آن جا نرسد

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 710
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 640
حمیدرضا محمدی :
محسن لیله‌کوهی :
سعیده تهرانی‌نسب :
پری ساتکنی عندلیب :
فاطمه زندی :
سهیل قاسمی :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
سید احمد مجاب
۱۳۹۴/۰۳/۱۱ - ۱۷:۴۴:۱۸
غم هجران به مساوی تر از این قسمت کن . . . .
user_image
۷
۱۳۹۵/۰۳/۰۳ - ۰۳:۲۳:۵۲
ز آسمان بگذرم ار بر منت افتد نظریذره تا مهر نبیند به ثریا نرسدمهر=خورشید و نیز محبت/ایهاماگر نگاه مهربانی به من کوچک کنی فراتر از آسمان خواهم رفت.ذره زمانی به ثریا میرسد که مهر بر او بتابد(تو خورشید و من ذره ای بیش نیستم بر من گرم بتاب تا به آسمانها برسم
user_image
روفیا
۱۳۹۵/۰۳/۰۳ - ۰۳:۳۱:۴۳
کمتر از ذره نیی پست مشو مهر بورزکز فروغ تو به خورشید رسد صد پرتوبالاخره جریان محبت کدام بری است؟!از مهر به ذره یا از ذره به مهر؟او نخست خواستگاری می کند ما میگوییم بله؟یا ما اشتیاق نشان میدهیم او رخصت خواستگاری می دهد؟؟
user_image
۷
۱۳۹۵/۰۳/۰۳ - ۰۳:۴۱:۴۵
سعدیا کنگره وصل بلندست و هر آنکپای بر سر ننهد دست وی آن جا نرسدپای بر سر ننهد=اگر از خود نگذرد و خود را هیچ مپنداردکنگره=دندانه و آج کوشک و کاخکنگره وصل=کاخ وصالکاخ وصال بس بلندست تا از خود نگذری بخت رسیدن به بالای آن را از سر برون کن
user_image
۷
۱۳۹۵/۰۳/۰۳ - ۰۳:۵۰:۴۵
بر سر خوان لبت دست چو من درویشیبه گدایی رسد آخر چو به یغما نرسدناداری چون من اگر نتواند خوان لب شیرینت را تاراج کند دست کم میتواند از آن سفره چیزی به گدایی درخواست کند
user_image
گمنام
۱۳۹۵/۰۳/۰۳ - ۰۳:۵۳:۵۶
کمتر از ذره نیی ،پست مشو مهر بورزتا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان به گمانم از ذره به مهر است تا یار کرا خواهد ؟ و مستان به یکباره نمی رسند ، که اندک اندک. و هم جور به ، که طاقت شوقش نیاوریم و گر مرا بی تو در بهشت برنددیده از دیدنش بخواهم دوخت و بلندای کنگره وصلو پای بر سر نهادن تا گذر از آسمان و وهای بسیار دیگر
user_image
روفیا
۱۳۹۵/۰۳/۰۳ - ۰۳:۵۵:۵۵
این سرکشی که کنگره کاخ وصل راستسرها بر آستانه او خاک در شود
user_image
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com
۱۳۹۸/۰۳/۱۵ - ۰۷:۳۷:۱۵
" خار بردارم اگر دست به خُرما نرسد - سعدی در راه ِ هر خواسته ای یک بُریدگی ، چُمباتمه زده . یک بُریدگیِ مشکوک ، یک چُمباتمگی معنا دار . میان راه و بُریدگی ، یک نَوَسان مشغول بازیست . یک نوسان که گاهی فلسفه می بافد و گاهی شعر می چَراند ...راهرو به درازی ِریسمانش ، به اندازه ی کِش آمدن چشم هایش از راه ، ارث می برد .اگر مقصد ، از سرِ جایش تکان نخورد ، اگر راه با انحنایش بازی اش نگیرد ، آینه ی من خُرما را باردار خواهد شد و اگر نه که آتشم خار را سقط نخواهد کرد ...هر چند که سکوت ، همیشه پابرهنه با من مسابقه می دهد ولی عرق من همیشه قبل از عرقِ سکوت ، از جالباسی مشترکمان می چکد ...احمد آذرکمان ـ حسن آباد فشافویه ـ مربوط به تابستان 1394این مطلب قبلا در یکی از گروه های تلگرامی منتشر شده بودپیوند به وبگاه بیرونی
user_image
یحیی
۱۳۹۹/۱۰/۱۴ - ۲۰:۱۱:۴۴
7 عزیز سعدیا گنگره وصل بلند است و هرآنک پای بر سر ننهد دست وی آنجا نرسد اگر میخایی برسی به بالای دیوار بلندی ( گنگره وصل ) باید پای بر سر و شانههای کس دیگری بگذاری تا به بالای دیوار برسی شاید مقصود رقابت با عاشقان دیگر است
user_image
فاطمه
۱۴۰۰/۰۱/۳۱ - ۰۳:۴۸:۳۹
در بیت سعدیا کنگره وصل بلن است و هر آنک/ پای بر سر ننهد دست وی آن جا نرسد کنگره وصل استعاره مکنیه است؟
user_image
حسین یوسف زاده
۱۴۰۱/۰۵/۰۱ - ۱۱:۱۳:۵۳
بله،استعاره مکنیه است