سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۱۹۰

۱

از این تعلق بیهوده تا به من چه رسد

وزان که خون دلم ریخت تا به تن چه رسد

۲

به گرد پای سمندش نمی‌رسد مشتاق

که دستبوس کند تا بدان دهن چه رسد

۳

همه خطای منست این که می‌رود بر من

ز دست خویشتنم تا به خویشتن چه رسد

۴

بیا که گر به گریبان جان رسد دستم

ز شوق پاره کنم تا به پیرهن چه رسد

۵

که دید رنگ بهاری به رنگ رخسارت

که آب گل ببرد تا به یاسمن چه رسد

۶

رقیب کیست که در ماجرای خلوت ما

فرشته ره نبرد تا به اهرمن چه رسد

۷

ز هر نبات که حسنی و منظری دارد

به سرو قامت آن نازنین بدن چه رسد

۸

چو خسرو از لب شیرین نمی‌برد مقصود

قیاس کن که به فرهاد کوهکن چه رسد

۹

زکات لعل لبت را بسی طلبکارند

میان این همه خواهندگان به من چه رسد

۱۰

رسید ناله سعدی به هر که در آفاق

و گر عبیر نسوزد به انجمن چه رسد

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 711
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 642
حمیدرضا محمدی :
محسن لیله‌کوهی :
سعیده تهرانی‌نسب :
پری ساتکنی عندلیب :
فاطمه زندی :
سهیل قاسمی :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
mahsa
۱۳۹۴/۰۹/۰۹ - ۱۲:۳۴:۰۳
رقیب کیست که در ماجرای خلوت ما
user_image
ارش
۱۳۹۵/۰۴/۲۷ - ۰۵:۳۵:۳۴
بیت اخر را لطفا معنی کنید
user_image
۷
۱۳۹۵/۰۴/۲۷ - ۱۳:۲۴:۰۳
سعدی میفرماید: سخن سوزناک من به هر کشور و کرانه ای رسید چاره چیست عبیر تا نسوزد بوی خوش آن به انجمنی و مجلسی نمیرسد.میشود گفت همیشه کسانی باید بسوزند تا دیگران خوش باشندعبیر=ترکیبی خوشبو از مشک و کافور و زعفران و مانند آن و در اینحا منظور شعر و سخن سعدی است که ترکیبی از سخنان زیبا و حکمت آموزچه خوش گفت یک روز دارو فروش:شفا بایدت داروی تلخ نوشاگر شربتی بایدت سودمندز سعدی ستان تلخ داروی پندبه پرویزن معرفت بیختهبه شهد عبارت برآمیخته
user_image
مینا مرادی
۱۳۹۵/۰۹/۱۹ - ۱۱:۵۴:۳۹
درود.این هم معنای بیت آخر که یکی از دوستان خواسته بودند؛همان گونه که عبیر با سوختن خویش انجمن را خوشبو و عطرآگین می کند، شیخ نیز با آه و ناله ی های موزون و خیال انگیزش که به نوعی سوختن می ماند گیتی را از نواهای خوش معطر می کند.
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۲/۲۵ - ۱۵:۵۵:۴۷
بیت دوم;آنچنان میتازد که مشتاق به گرد سمندش نمیرسد تا دستبوسی کند دهن که جای خود دارد.
user_image
دنیای پرشور شعر فارسی
۱۴۰۳/۰۵/۰۸ - ۰۵:۱۹:۰۸
بیت چو خسرو از لب شیرین نمی برد مقصود  قیاس کن به فرهاد کوه کن چه رسد؛ تلمیحی زیبا به داستان عاشقی خسرو و شیرین و فرهاد دارد.