
سعدی
غزل شمارهٔ ۲۰
۱
لاابالی چه کند دفتر دانایی را
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را
۲
آب را قول تو با آتش اگر جمع کند
نتواند که کند عشق و شکیبایی را
۳
دیده را فایده آن است که دلبر بیند
ور نبیند چه بود فایده بینایی را
۴
عاشقان را چه غم از سرزنش دشمن و دوست
یا غم دوست خورد یا غم رسوایی را
۵
همه دانند که من سبزهٔ خط دارم دوست
نه چو دیگر حیوان سبزه صحرایی را
۶
من همان روز دل و صبر به یغما دادم
که مقید شدم آن دلبر یغمایی را
۷
سرو بگذار که قدی و قیامی دارد
گو ببین آمدن و رفتن رعنایی را
۸
گر برانی نرود ور برود باز آید
ناگزیر است مگس دکه حلوایی را
۹
بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس
حد همین است سخندانی و زیبایی را
۱۰
سعدیا نوبتی امشب دهل صبح نکوفت
یا مگر روز نباشد شب تنهایی را
تصاویر و صوت

نظرات
هبت
علی ه
دکتر ترابی
پرستو
روفیا
سیاوش بابکان
ناشناس
ناشناس
شایق
مجتبی خراسانی
جمشید پیمان
شاهین
شاهین
شکیب shakib.falaki@gmail.com
پاسخ به پرستو و دیگر ادیبان جمعبیت؛ همه دانند که من سبزه خطی دارم دوست به نحوی که در متن غزل آمده صحیح است. کلمه سبزه با سکون ه و متصل به خطی خوانده می شودهمه دانند که من سبزه خطی دارم دوستوزن شعر بی اشکال است
محدث
جعفر مصباح
فرزاد
پاسخ به پرستو:نه شاید اول اینطور به نظر برسه ولی شعر درسته! اگر اشتباه نکنم منظور از "خط" همون "خطا" در این شعر باشه : سعدی دگر بار از وطن عزم سفر کردی چرا?/از دست آن ترک "خطا" یرغو به قاآن میبرم... خطا اسم یک مکان و سرزمینه... در این شعر هم "سبزه ی خط" خونده میشه فک کنم و با توجه به اینکه در مصرع بعدش که میگه "سبزه ی صحرایی" پس اونی که شما مدنظرتون هست اشتباهه...البته این برداشت و نظر بنده است.
سهیل
مزدک
محدث
احمدآرام نژاد
پاسخ به مطالب"پرستو"و مزدک"پیشنهاد می کنم کتاب شاهد بازی از دکتر شمیسا را مرور فرمایندتوضیح های کاملی در باره "سبزه خط"در مقدمه داده اند
اردشیر
حمید ستوده
قطره
فاطمه زندی