سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۲۲۴

۱

گلبنان پیرایه بر خود کرده‌اند

بلبلان را در سماع آورده‌اند

۲

ساقیان لاابالی در طواف

هوش میخواران مجلس برده‌اند

۳

جرعه‌ای خوردیم و کار از دست رفت

تا چه بی هوشانه در می کرده‌اند

۴

ما به یک شربت چنین بیخود شدیم

دیگران چندین قدح چون خورده‌اند

۵

آتش اندر پختگان افتاد و سوخت

خام طبعان همچنان افسرده‌اند

۶

خیمه بیرون بر که فراشان باد

فرش دیبا در چمن گسترده‌اند

۷

زندگانی چیست مردن پیش دوست

کاین گروه زندگان دل مرده‌اند

۸

تا جهان بودست جماشان گل

از سلحداران خار آزرده‌اند

۹

عاشقان را کشته می‌بینند خلق

بشنو از سعدی که جان پرورده‌اند

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 730
منتخبی از اشعار سعدی، حافظ و جامی » تصویر 45
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 498
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده در ۹۲۶ هجری قمری » تصویر 553
حمیدرضا محمدی :
محسن لیله‌کوهی :
سعیده تهرانی‌نسب :
فاطمه زندی :
محمدرضا مومن نژاد :
پری ساتکنی عندلیب :
سهیل قاسمی :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۱۸ - ۰۵:۰۲:۲۰
افسرده از فعل افسردن بوده و ان پیشتر اپسردن بوده است و اپ پسوند است یعنی افسرده می شود ادمی که اخلاق سرد دارد به همین دلیل انجماد می شود افسردن
user_image
ادروک
۱۳۹۲/۰۳/۱۸ - ۰۵:۵۲:۰۳
لاابالی از بال ساخته شده است به عربی یعنی خیال مثلا می گویند لا بل بال یعنی بی خیال باش ، می گویند روزی که همه زشتی در عاشورا در پیش همه زیبایی ایستاده بود و مردم برای کشتن پسر پیامبر گوی سبقت می ربودند تا به خلیفه تقرب و نزدیکی بیابند ، کتاب تاریخ می نویسد علی اکبر 18 ساله پیش امد در حالیکه بند یکی از پوزارهایش ( کفش) باز بود و در راه میدان انرا بست ( در تاریخ تبری) و به پدر بزرگوارش گفت انی لا ابالی بالموت یعنی من از مرگ هراس ندارم ، از اشک خفه خون می گیرم ، و زمزمه میکنم که کاش دینداری ما ، مارا در سوی خوب تاریخ بگذارد .
user_image
شکوه
۱۳۹۲/۰۳/۱۸ - ۰۵:۵۹:۱۲
جماش شوخ و دلربا میباشد و افسونگر و فسون ساز
user_image
امیر اصغری
۱۳۹۷/۰۴/۰۷ - ۱۳:۳۷:۰۲
بیت سوم؛ جرعه ای خوردیم و کار از دست رفت«پا» چه بیهوشانه در مِی کرده اند.
user_image
گویان
۱۳۹۸/۰۶/۲۱ - ۱۶:۰۹:۱۱
چه ماده بیهوش کننده ای مگر در میریخته اند