سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۲۲۹

۱

پیش رویت دگران صورت بر دیوارند

نه چنین صورت و معنی که تو داری دارند

۲

تا گل روی تو دیدم همه گل‌ها خارند

تا تو را یار گرفتم همه خلق اغیارند

۳

آن که گویند به عمری شب قدری باشد

مگر آنست که با دوست به پایان آرند

۴

دامن دولت جاوید و گریبان امید

حیف باشد که بگیرند و دگر بگذارند

۵

نه من از دست نگارین تو مجروحم و بس

که به شمشیر غمت کشته چو من بسیارند

۶

عجب از چشم تو دارم که شبانش تا روز

خواب می‌گیرد و شهری ز غمت بیدارند

۷

بوالعجب واقعه‌ای باشد و مشکل دردی

که نه پوشیده توان داشت نه گفتن یارند

۸

یعلم الله که خیالی ز تنم بیش نماند

بلکه آن نیز خیالیست که می‌پندارند

۹

سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی

باغ طبعت همه مرغان شکرگفتارند

۱۰

تا به بستان ضمیرت گل معنی بشکفت

بلبلان از تو فرومانده چو بوتیمارند

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 733
منتخبی از اشعار سعدی، حافظ و جامی » تصویر 40
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 494
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده در ۹۲۶ هجری قمری » تصویر 548
محسن لیله‌کوهی :
حمیدرضا محمدی :
سعیده تهرانی‌نسب :
پری ساتکنی عندلیب :
تناز پیراسته :
مریم فقیهی کیا :
محمدرضا مومن نژاد :
سهیل قاسمی :
نازنین بازیان :
فاطمه زندی :

نظرات

user_image
کسرا
۱۳۹۳/۱۲/۲۹ - ۱۴:۱۷:۰۴
سعدی دوستت دارم... بی نهایت
user_image
امین افشار
۱۳۹۴/۰۲/۱۴ - ۱۶:۳۵:۳۲
درودبخشی از غزل را به نوش جام استاد یگانه مان گوش جان بسپارید:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۴/۲۵ - ۱۴:۴۴:۵۷
سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی... انصافا که اندازه ندارد... والا ندارد.. بلا ندارد...
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۸/۲۹ - ۱۲:۳۷:۲۲
ساز و آواز این شعر زیبا با صدای آقای جمال وفایی در برنامه شماره 461 یک شاخه گل
user_image
حمیدرضا
۱۳۹۴/۱۲/۲۱ - ۱۷:۵۶:۴۷
ساز و آواز با صدای استاد شجریان توصیه می شود به علاقمندان ... استاد آواز از استاد سخن می خواند !
user_image
هادی
۱۳۹۶/۰۲/۰۲ - ۱۴:۳۵:۳۶
در
پاسخ به کسرا:در بیت "سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی... " منظور این است که سعدی نمی تواند شیرین سخنی یار را بسنجد منظور شیرین سخنی خود سراینده نیست .
user_image
۷
۱۳۹۶/۰۲/۲۰ - ۱۲:۴۲:۳۲
اصلاح نیم بیت نخست بیت نهم هادی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی
user_image
فرزاد
۱۳۹۶/۱۰/۱۳ - ۰۱:۴۷:۵۹
در
پاسخ یه جناب هادی عزیز:من با نظر کسری موافقم. و به نظرم سعدی منظورش تعریف از خودش بوده (که به نظرم برخلاف ماهیت تعریف کردن از خود که هرکسی انجام بده شاید دلچسب نباشه و خوشایند نباشه این کار سعدی در مورد خودش خیلی خیلی هم جالب و دلنشین و زیباست چون حقیقت محضه و نشون میده خودش هم از این شعرهای زیبا به وجد میاد) . البته فقط در اینجا نبوده که همچین کاری کرده. در شعری مثل " هفت اقلیم نمیکنند امروز بی مقالات سعدی انجمنی/از دو بیرون نه یا دلت سنگیست یا به گوشت نمیرسد سخنی" یا شعری مثل عجب است پیش بعضی که تر است شعر سعدی/ ورق درخت طوبی است چگونه تر نباشد؟ هم به زیبایی هرچه تمام تر از خودش تعریف کرده.
user_image
رامش
۱۳۹۶/۱۱/۱۵ - ۱۳:۲۶:۰۴
این شعر سعدی بزرگ با صدای استاد آواز محمدرضا شجریان در آلبوم نوای دل شنیدن داره.
user_image
رامش
۱۳۹۶/۱۱/۱۵ - ۱۳:۳۲:۳۰
اصلاح میکنم، آلبوم نای دل استاد شجریان.
user_image
مهدی ک
۱۳۹۷/۰۲/۲۳ - ۱۸:۲۶:۰۳
سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی ...با نظر اقا هادی موافقم و متاسفم برای اون شخص که با لوده گی و حالت مسخره مصرع رو به خیال خام خودش برای تحقیر هادی تغیر داد. کاملا مشهود هست که مخاطب سعدی خودش نیست و معنای شعر رو هم که در نظر بگیریم هیچ سنخیتی نداره که استاد بخواد عکس بیتهای قبلی به یک باره از خود تعریف کنه.
user_image
پویا پازوکی
۱۳۹۷/۱۰/۲۴ - ۱۴:۵۶:۰۹
در
پاسخ به هادی و مهدی عزیز تر از جانم: عزیزانم همانطور که در بسیاری از اشعارش، شیخ اجل از خود تعریف کرده (و حقا که به جای تعریف کرده و عین حقیقت) مثلا فرموده«قیامت می‌کنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن/مسلم نسیت طوطی را در ایامت شکرخایی»، چندان دور از ذهن و بعید از حقیقت نیست که در اینجا هم ستایش و مدح خود کرده باشد و آنکه در بیت بعدی فرموده«بلبلان از تو فرومانده چو بوتیمارند» هم این برداشت را محتمل تر می‌کند. البته این از خصوصیات شعر سعدیست که ایهام ها در غایت زیبایی بکار برده شدند تا هر کس با دلش برداشت کند.
user_image
ابوآدم
۱۳۹۹/۰۷/۰۵ - ۰۷:۳۰:۲۵
تا تو را یار گرفتم همه خلق اغیارند
user_image
xfanex
۱۳۹۹/۰۹/۱۸ - ۱۸:۳۰:۰۰
این صفحه مشکل داره ظاهرا
user_image
احسان چراغی
۱۴۰۱/۰۲/۰۲ - ۰۲:۲۲:۵۶
اینکه سعدی عالَم را شیفته‌ی معشوقه‌اش می‌داند هم از نکات جالب توجه اشعار سعدی است.   عجب از چشم تو دارم که شبانش تا روز خواب می‌گیرد و شهری ز غمت بیدارند   این مضمون را سعدی بارها و بارها تکرار کرده. از جمله در این ابیات:   فریاد من از دست غمت عیب نباشد کاین درد نپندارم از آن من تنهاست   سعدیا دختر انفاس تو بس دل ببرد به چنین صورت و معنی که تو می‌آرایی   کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود   از بهر خدا روی مپوش از زن و از مرد تا صنع خدا می‌نگرند از چپ و از راست
user_image
فاطمه یاوری
۱۴۰۲/۰۲/۳۰ - ۱۸:۵۷:۰۹
دامن دولت جاوید و گریبان امید حیف باشد که بگیرند و دگر بگذارند....!