سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۲۳۱

۱

تو آن نه‌ای که دل از صحبت تو برگیرند

و گر ملول شوی صاحبی دگر گیرند

۲

و گر به خشم برانی طریق رفتن نیست

کجا روند که یار از تو خوبتر گیرند

۳

به تیغ اگر بزنی بی‌دریغ و برگردی

چو روی باز کنی دوستی ز سر گیرند

۴

هلاک نفس به نزدیک طالبان مراد

اگر چه کار بزرگست مختصر گیرند

۵

روا بود همه خوبان آفرینش را

که پیش صاحب ما دست بر کمر گیرند

۶

قمر مقابله با روی او نیارد کرد

و گر کند همه کس عیب بر قمر گیرند

۷

به چند سال نشاید گرفت ملکی را

که خسروان ملاحت به یک نظر گیرند

۸

خدنگ غمزه خوبان خطا نمی‌افتد

اگر چه طایفه‌ای زهد را سپر گیرند

۹

کم از مطالعه‌ای بوستان سلطان را

چو باغبان نگذارد کز او ثمر گیرند

۱۰

وصال کعبه میسر نمی‌شود سعدی

مگر که راه بیابان پرخطر گیرند

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 734
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 519
Youth Pulling on a Falconer's GlovePaintings of young nobleman with their falcons became especially popular during the late sixteenth century. Here a young nobleman, pulling on a leather falconer's glove, gazes at his pet falcon perched on his knee. An elaborate scarf is wrapped around his turban, and a knife hangs from his waist. The bird's red halsband is secured by a gold clasp and red leg bands with bells. This work is after Ḥabīb-Allāh al-Mashhadī, who worked at Ḥusain Shāmlū's court in Herat. - قمر مقابله با روی او نیارد کردو گر کند همه کس عیب بر قمر گیرند
حمیدرضا محمدی :
محسن لیله‌کوهی :
سعیده تهرانی‌نسب :
پری ساتکنی عندلیب :
محمدرضا مومن نژاد :
تناز پیراسته :
سهیل قاسمی :
نازنین بازیان :
فاطمه زندی :

نظرات

user_image
کامران امینی
۱۳۹۲/۰۴/۰۸ - ۱۶:۰۸:۵۰
این بیت به این صورت هم آمده است:تو آن نه ای که دل از صحبت تو بر گیرند /وگر ملول شوی دلبری دگر گیرنداین بیت به این شکل توسط استاد ادیب خوانساری با استفاده از نسخ قدیمی دیوان سعدی، در مخالف سه گاه خوانده شده است. در واقع کلمه دلبر بیش از صاحب در ارتباط با معنای شعر است
user_image
جهانگیر
۱۳۹۲/۱۱/۱۰ - ۱۹:۱۶:۳۵
همینجور که در مصرع دوم بیت نخست آمده صاحب درست هست به معنای هم صحبت که با مصرع نخست جور است
user_image
Sobhansahra
۱۳۹۴/۱۱/۰۶ - ۱۷:۵۱:۴۶
در مورد بیت سوم باید عرض کنم که در پاورقی صفحه مربوط به این غزل ،در دیوان سعدی تصحیح محمدعلی فروغی ،مصرع اول این بیت این گونه آمده که به نظر بنده بسیار زیباتر و موزون تره: به تیغ اگر بزنی دوستان مخلص را......
user_image
میثم
۱۳۹۵/۰۵/۰۵ - ۰۳:۱۲:۲۸
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
۷
۱۳۹۵/۰۵/۱۶ - ۱۷:۴۳:۱۲
کم از مطالعه‌ای بوستان سلطان راچو باغبان نگذارد کز او ثمر گیرندچه چیزی از باغ شاه کم میشود اگر نگاهی به باغ بیندازیم وقتی که باغبان اجازه چیدن به ما نمیدهد.
user_image
فرخ مردان
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۳:۱۲:۳۲
@7: ظاهرا: کم از=حداقل،دست کم. پس: حداقل بایستی که نگاه در این بوستان شاهی(= زیبایی معشوق) کرد چون نمی زاره ما دست بزنیم که (!).
user_image
فرخ مردان
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۳:۱۶:۱۴
بیت ماقبل آخر در نسخه فروغی به این صورته: " کم از مطالعۀ یوستان سلطان را..."
user_image
امیرحسین علی محمدی
۱۳۹۸/۰۴/۰۵ - ۰۱:۵۳:۳۹
شنیدن این شعر از زبان استاد دکتر سروش که شعر رو خطاب به حضرت رسول ( ص ) می خوندند واقعا شنیدنی ولذتبخشه
user_image
فاطمه زندی
۱۴۰۱/۰۶/۲۶ - ۰۴:۰۴:۱۵
وزن : مفاعلن فعلاتن مفاعلن  فع لا ن    معنی بیت اول  ۱ _ تو آن یار نیستی که بتوان از مصاحبت تو دل بر کند و یا چنانچه دلتنگ گردی ، بتوان به جای تو به همنشینی دیگر دل بست  [ صحبت : مصاحبت ، همنشینی / ملول : آزرده و دلتنگ / صاحب : ملازم و همراه ، انیس و دمساز /کنایه : دل از کسی یا چیزی بر گرفتن ( ترک و چشم پوشی از کسی یا چیزی کردن ) /جناس اشتقاق : صحبت ، صاحب /جناس زاید : گر ، دگر ] معنی بیت دوم  ۲_ و اگر با خشم ، عاشق را از خویش برانی ، راهی جز ماندن با تو ندارد ،به راستی راندگان تو به کجا روند که یاری بهتر و زیباتر از تو بیابند ؟  [ خوبتر : زیباتر /جناس زاید : گر ، گیر /جناس اشتقاق : رفتن ، روند ] معنی بیت سوم  ۳ _ اگر بی محابا با شمشیر بزنی و بر گردی ، به محض اینکه روی بگشایی ،عاشقانت دوباره عشق و دوستی از سر می گیرند . [ برگشتن : گردیدن ، گردا گرد گشتن /روی باز کردن : نقاب بر داشتن و چهره نشان دادن .] معنی بیت چهارم  ۴  _ اگر چه هلاک کردن خود کاری است بزرگ ، اما مراد جویان و طالبان یار ، این جان سپاری در راه دوست را حقیر می شمارند  [نفس : خود و خویش / طالبان مراد : خواهندگان و جویندگان کام و آرزو .] معنی بیت پنجم  ۵  _ شایسته است که تمام زیبا رویان عالم در برابر همنشین ما سر تسلیم فرودآورند. [ روا بودن : شایسته و سزاوار بودن / خوبان آفرینش : زیبا رویان عالم / صاحب : معشوق و همدم / کنایه : دست بر کمر گرفتن ( اظهار عجز کردن ، تسلیم شدن )] معنی بیت ششم  ۶  _ ماه قادر نیست که در برابر چهره ء او دعوی زیبایی و درخشندگی نماید و چنانچه چنین ادعایی داشته باشد ، مردم در می یابند که ماه نیست و بر او عیب می نهند . [ مقابله : رویارویی و در برابر هم قرار گرفتن / یارستن : توانستن / تشبیه تفضیلی : بر تری چهره زیبا و درخشان معشوق از ماه /ایهام تناسب : بین " مقابله " در معنای غیر منظورش در اینجا با "قمر " ] معنی بیت هفتم  ۷_ سر زمینی  را که شاهان ملاحت با یک نگاه تسخیر می کنند ، در چند سال هم نمی توان تصاحب کرد . [ نشاید : از مصدر شایستن ، نتواند / ملاحت : نمکین بودن ، زیبا و دلربا بودن /نظر : نگاه /استعاره مکنیه : خسروان ملاحت .] معنی بیت هشتم  ۸  _ کرشمه های زیبا رویان به سان تیری است که به خطا نمی رود ، اگر چه برخی از مردم در پناه پرهیز گاری خود ، که چونان سپری است ، پناه گیرند . [ خدنگ : بیت دوم در غزل ۳۸ /غمزه : ناز و عشوه ، اشاره به چشم و ابرو /طایفه ء زهد : گروه و جماعتی که اهل زهد و پارسایی اند ، در اینجا مصدر در معنی اسم فاعل به کار رفته است ، یعنی زهد در معنی زاهد می باشد.]  معنی بیت نهم  ۹  _ ای کاش اکنون که باغبان نمی گذارد از بوستان زیبای سلطان ملاحت میوه ای بر گیرند ، دست کم اجازه دهد تا نگاهی بر آن بیفکنند ! [ کم از : لا اقل ، اقلا / مطالعه : نگریستن ، نظر کردن / ثمر : میوه / تناسب : بوستان ، باغبان   ،ثمر ] معنی بیت دهم  ۱۰  _ ای سعدی رسیدن به کعبه میسر نخواهد شد ،مگر آنکه خطر راه بیابان را به جان بخرند . منبع : شرح غزلهای سعدی  دکتر محمدرضا برزگر خالقی  دکتر تورج عقدایی  سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟ از گلستان ِ ما بِبَر طبقی  شاد و تندرست باشید .  
user_image
فاطمه یاوری
۱۴۰۲/۰۲/۳۰ - ۱۹:۰۳:۰۷
خدنگ غمزه ی خوبان خطا نمی افتد... اگرچه طایفه ای زهد را سپر گیرند.........!