سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۲۴۱

۱

میل بین کان سروبالا می‌کند

سرو بین کاهنگ صحرا می‌کند

۲

میل از این خوشتر نداند کرد سرو

ناخوش آن میلست کز ما می‌کند

۳

حاجت صحرا نبود آیینه هست

گر نگارستان تماشا می‌کند

۴

غافلست از صورت زیبای او

آن که صورت‌های دیبا می‌کند

۵

من هم اول روز دانستم که عشق

خون مباح و خانه یغما می‌کند

۶

صبر هم سودی ندارد کآب چشم

راز پنهان آشکارا می‌کند

۷

گر مراد ما نباشد گو مباش

چون مراد اوست هل تا می‌کند

۸

یار زیبا گر بریزد خون یار

زشت نتوان گفت زیبا می‌کند

۹

سعدیا بعد از تحمل چاره نیست

هر ستم کان دوست با ما می‌کند

۱۰

تا مگس را جان شیرین در تنست

گرد آن گردد که حلوا می‌کند

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 739
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 716
حمیدرضا محمدی :
محسن لیله‌کوهی :
سعیده تهرانی‌نسب :
پری ساتکنی عندلیب :
محمدرضا مومن نژاد :
سهیل قاسمی :
نازنین بازیان :
فاطمه زندی :

نظرات

user_image
حمیدرضا
۱۳۹۵/۱۰/۳۰ - ۱۳:۴۵:۱۹
در حاشیهٔ تصحیح فروغی در مورد مصرع دوم بیت سوم (ناخوش آن میل است کاز ما می‌کند) آورده:در یک نسخهٔ قدیمی مصراع چنین است: «ور کند شوخی به عمدا می‌کند» این بیان یعنی «میل از کسی کردن» به معنای روی گرداندن از او و قرینهٔ دیگرش «صبر از کسی کردن» خاص سعدی است و ظاهرا مخالفت قیاس دارد. مسلما این دو عبارت را سعدی تحت تأثیر زبان عربی که «صبر» و «میل» را با حرف جارهٔ «عن» به کار می‌برند به کار برده است -م.