
سعدی
غزل شمارهٔ ۲۴۲
۱
سرو بلند بین که چه رفتار میکند
وآن ماه محتشم که چه گفتار میکند
۲
آن چشم مست بین که به شوخی و دلبری
قصد هلاک مردم هشیار میکند
۳
دیوانه میکند دل صاحب تمیز را
هر گه که التفات پریوار میکند
۴
ما روی کرده از همه عالم به روی او
وآن سست عهد روی به دیوار میکند
۵
عاقل خبر ندارد از اندوه عاشقان
خفتهست و عیب مردم بیدار میکند
۶
من طاقت شکیب ندارم ز روی خوب
صوفی به عجز خویشتن اقرار میکند
۷
بیچاره از مطالعه روی نیکوان
صد بار توبه کرد و دگربار میکند
۸
سعدی نگفتمت که خم زلف شاهدان
دربند او مشو که گرفتار میکند
تصاویر و صوت


نظرات
بهار
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
۷
فاطمه یاوری