
سعدی
غزل شمارهٔ ۲۴۴
۱
یار با ما بیوفایی میکند
بیگناه، از من جدایی میکند
۲
شمع جانم را بکشت آن بیوفا
جای دیگر روشنایی میکند
۳
میکند با خویش خود بیگانگی
با غریبان آشنایی میکند
۴
جوفروش است آن نگار سنگدل
با من او گندم نمایی میکند
۵
یار من اوباش و قلاش است و رند
بر من او خود پارسایی میکند
۶
ای مسلمانان به فریادم رسید
کآن فلانی بیوفایی میکند
۷
کشتی عمرم شکسته است از غمش
از من مسکین جدایی میکند
۸
آنچه با من میکند اندر زمان
آفت دور سمایی میکند
۹
سعدی شیرین سخن در راه عشق
از لبش بوسی گدایی میکند
تصاویر و صوت



نظرات
سید محمد زضا
مینا
سید محمد زضا
امین کیخا
مینا
آرام
ناشناس
ناشناس
ناشناس
نیلوفر
۷
nabavar
نیلوفر
م ، س
مسعود
پریشان روزگار
علی یزدانی
امید تنهایی