سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۲۶۵

۱

هر که را باغچه‌ای هست به بستان نرود

هر که مجموع نشسته‌ست پریشان نرود

۲

آن که در دامنش آویخته باشد خاری

هرگزش گوشه خاطر به گلستان نرود

۳

سفر قبله دراز‌ست و مجاور با دوست

روی در قبله معنی به بیابان نرود

۴

گر بیارند کلید همه درهای بهشت

جان عاشق به تماشاگه رضوان نرود

۵

گر سرت مست کند بوی حقیقت روزی

اندرونت به گل و لاله و ریحان نرود

۶

هر که دانست که منزلگه معشوق کجاست

مدعی باشد اگر بر سر پیکان نرود

۷

صفت عاشق صادق به درستی آنست

که گرش سر برود از سر پیمان نرود

۸

به نصیحت‌گر دل‌شیفته می‌باید گفت

برو ای خواجه که این درد به درمان نرود

۹

به ملامت نبرند از دل ما صورت عشق

نقش بر سنگ نبشته‌ست به طوفان نرود

۱۰

عشق را عقل نمی‌خواست که بیند لیکن

هیچ عیار نباشد که به زندان نرود

۱۱

سعدیا گر همه‌شب شرح غمش خواهی گفت

شب به پایان رود و شرح به پایان نرود

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 752
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 522
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده در ۹۲۶ هجری قمری » تصویر 585
حمیدرضا محمدی :
محسن لیله‌کوهی :
سعیده تهرانی‌نسب :
پری ساتکنی عندلیب :
سهیل قاسمی :
تناز پیراسته :
نازنین بازیان :
فاطمه زندی :
افسر آریا :

نظرات

user_image
پویا
۱۳۹۵/۰۶/۲۴ - ۰۷:۴۷:۳۵
بیت آخر بسیار زیبا و دلنشین بود
user_image
نادر..
۱۳۹۶/۰۹/۱۹ - ۲۲:۵۹:۱۱
گر سرت مست کند بوی حقیقت روزی،اندرونت به گل و لاله و ریحان نرود..
user_image
ایرانی
۱۳۹۸/۰۵/۲۶ - ۰۴:۵۴:۱۶
گر بیارند کلید همه درهای بهشتجان عاشق به تماشاگه رضوان نرود.
user_image
Polestar
۱۳۹۹/۱۱/۱۵ - ۱۱:۴۷:۵۷
این بیت که گر بیارند همه درهای بهشت...ادعائی باطل و صرفا یه اغراق شاعرانه است.