سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۳۰۲

۱

به فلک می‌رسد از روی چو خورشید تو نور

قل هو الله احد چشم بد از روی تو دور

۲

آدمی چون تو در آفاق نشان نتوان داد

بلکه در جنت فردوس نباشد چو تو حور

۳

حور فردا که چنین روی بهشتی بیند

گرش انصاف بود معترف آید به قصور

۴

شب ما روز نباشد مگر آن گاه که تو

از شبستان به درآیی چو صباح از دیجور

۵

زندگان را نه عجب گر به تو میلی باشد

مردگان بازنشینند به عشقت ز قبور

۶

آن بهایم نتوان گفت که جانی دارد

که ندارد نظری با چو تو زیبامنظور

۷

سحر چشمان تو باطل نکند چشم آویز

مست چندان که بکوشند نباشد مستور

۸

این حلاوت که تو داری نه عجب کز دستت

عسلی دوزد و زنار ببندد زنبور

۹

آن چه در غیبتت ای دوست به من می‌گذرد

نتوانم که حکایت کنم الا به حضور

۱۰

منم امروز و تو انگشت نمای زن و مرد

من به شیرین سخنی تو به نکویی مشهور

۱۱

سختم آید که به هر دیده تو را می‌نگرند

سعدیا غیرتت آمد نه عجب سعد غیور

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 773
منتخبی از اشعار سعدی، حافظ و جامی » تصویر 62
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 527
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده در ۹۲۶ هجری قمری » تصویر 591
حمیدرضا محمدی :
محسن لیله‌کوهی :
سعیده تهرانی‌نسب :
پری ساتکنی عندلیب :
سهیل قاسمی :
نازنین بازیان :
افسر آریا :
فاطمه زندی :

نظرات

user_image
پریسا
۱۳۹۴/۰۱/۰۸ - ۱۴:۵۱:۰۸
عسلی دوختن رسمی بوده است که اهل ذمه ( خصوصا یهودیان ) داشته اند . پارچه ای زرد رنگ به نام عسلی بر روی شانه ی لباس خود می دوخته اند تا از مسلمانان باز شناخته شوند . به این مفهوم در بیت « اینک عسلی دوخته دارد مگس نحل / پیش لب شیرین تو زنبور میان را » نیز اشاره شده است
user_image
حمیدرضا
۱۴۰۰/۰۴/۱۳ - ۱۲:۴۰:۵۵
اشارهٔ مصرع آخر در جملهٔ «سعد غیور [است]» به حدیث نبوی دربارهٔ سعد بن عباده است (منبع): پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) درباره سعد بن عباده فرمود: «ان سعدا لغیور و انا اغیر من سعد و الله اغیر منی؛ سعد آدم غیوری است و من از او غیورترم و خداوند از من غیورتر است.»
user_image
علی اشرفی نوشنق
۱۴۰۳/۰۶/۲۲ - ۱۴:۲۵:۰۸
 در بیت آخر سعدِغیور باید با کسره خوانده شود چون ترکیب وصفی هست اشاره دارد به سعدبن عباده طبق قانون دستور وقتی موصوف قبل از صفت واقع شود  حتماً باید بین شان کسره بیاید  مگر اینکه ترکیب وصفی مقلوب باشد در آن صورت بدون کسره خوانده می‌شود مانند پسرِ شجاع باید باکسره ادا شود  اگر بگوییم شجاع پسر اینجا شد ترکیب وصفی مقلوب بدون کسره اداشود  وقتی اینجا میگوید سعدبن عباده غیور اسم تلخیص شده  فقط سعد را آورده شده سعدِغیور