سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۳۱۶

۱

ساقی سیمتن چه خسبی خیز

آب شادی بر آتش غم ریز

۲

بوسه‌ای بر کنار ساغر نه

پس بگردان شراب شهدآمیز

۳

کابر آذار و باد نوروزی

درفشان می‌کنند و عنبربیز

۴

جهد کردیم تا نیالاید

به خرابات دامن پرهیز

۵

دست بالای عشق زور آورد

معرفت را نماند جای ستیز

۶

گفتم ای عقل زورمند چرا

برگرفتی ز عشق راه گریز

۷

گفت اگر گربه شیر نر گردد

نکند با پلنگ دندان تیز

۸

شاهدان می‌کنند خانه زهد

مطربان می‌زنند راه حجیز

۹

توبه را تلخ می‌کند در حلق

یار شیرین زبان شورانگیز

۱۰

سعدیا هر دمت که دست دهد

به سر زلف دوستان آویز

۱۱

دشمنان را به حال خود بگذار

تا قیامت کنند و رستاخیز

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 782
منتخبی از اشعار سعدی، حافظ و جامی » تصویر 72
منتخبی از اشعار سعدی، حافظ و جامی » تصویر 73
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 532
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده در ۹۲۶ هجری قمری » تصویر 594
حمیدرضا محمدی :
محسن لیله‌کوهی :
سعیده تهرانی‌نسب :
پری ساتکنی عندلیب :
سهیل قاسمی :
نازنین بازیان :
فاطمه زندی :

نظرات

user_image
ساسان کمالی
۱۳۹۰/۰۹/۱۷ - ۲۰:۴۹:۵۹
آیا در سطر هشتم نباید حجیز باشد بجای حجاز ؟
user_image
دوستدار
۱۳۹۲/۱۰/۱۸ - ۱۵:۲۸:۳۸
آبر آزار و نه آزاد در بیت سوم
user_image
میثم آیتی
۱۳۹۴/۰۱/۰۱ - ۰۷:۱۶:۴۴
بیت هشتم: حجیز درسته به جای حجازپیوند به وبگاه بیرونی
user_image
...
۱۳۹۵/۰۳/۱۴ - ۱۵:۳۱:۲۳
توبه را تلخ می‌کند در حلقیار شیرین زبان شورانگیزسعدیا هر دمت که دست دهدبه سر زلف دوستان آویز
user_image
گمنام
۱۳۹۵/۰۳/۱۴ - ۱۷:۲۴:۰۳
خوشا و خرما ، که عشق دست بالا دارد، پس معرفت و عقل راه گریز میگیرند، ما می مانیم و سر زلف دلدار، که ابر آزار است و باد نوروز و مطربان در گوشه حجاز به خنیا.
user_image
۷
۱۳۹۵/۰۸/۱۶ - ۱۳:۲۶:۱۹
شاهدان می‌کنند خانه زهدمطربان می‌زنند راه حجازدرست: مطربان می‌زنند راه حجیزاماله یا خمش آن باشد که در کلمه ای بجای «الف»، «یا» آورده باشند، مثل رکیب (ممال رکاب)-جریب(ممال جراب) و مانند اینها سلیح و سلاح-رکیب و رکابشکیل . [ ش ِ ] (از ع ، اِ) ممال و مخفف اشکال .مولوی در بیتی شکال را بمعنی اشکال به تخفیف آورده و ظاهراً در بیت زیر شکال را ممال کرده : آن تعمق در دلیل و در شکیل از بصیرت می کند او را گسیل
user_image
محمد
۱۳۹۵/۱۰/۲۹ - ۰۶:۳۹:۰۱
تصور بنده بر آن است که در روزگار سعدی واژه حجیز را برای ارجاع به منطقه حجاز بکار میبردند و یا لا اقل در گویش شیرازی چنین بوده. همین امروز نیز شیرازیها مثلا به سمنو میگویند سمنی که با تلفظ رایج فارسی آن تفاوت دارد. پس به نظر میرسد که باید واژه حجاز به حجیز تغییر کند تا قوافی این غزل تصحیح گردد. گمان میکنم مصححان (از جمله استاد فقید حضرت استاد فروغی) در تصحیحات خود گویشهای محلی و تلفظهای قدیم واژگان را در نظر نگرفته اند. بعید است استاد سخن سعدی تا به این درجه خامی کرده باشند. خامی را از شاعران کم توانی چون مولوی میتوان انتظار داشت که گودرز و شقایق را هم قافیه میپندارند و غزل را در حد گلواژه تنزل میدهند.
user_image
پریشان روزگار
۱۳۹۵/۱۰/۲۹ - ۱۳:۰۹:۱۵
دوستان گویا در زبان عربی، گاه " آ " به " ی " چهره دگرگون می کند، کتاب کتیب ، حجیز نیز گشته حجاز است و بی گمان شیخ بسیار به از مایان میدانسته است . شاهدان می کنند خانه زهدمطربان می زنند راه حجیز خوش می زنند و دمشان گرم!!
user_image
پریشان روزگار
۱۳۹۵/۱۰/۲۹ - ۱۳:۱۵:۰۳
ومن توضیح واضحات دادم ، که جناب" 7 " پیش از من گفته بود، باری کار از محکم کاری عیب نمی کند