سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۳۲۱

۱

آن که هلاک من همی‌خواهد و من سلامتش

هر چه کند ز شاهدی کس نکند ملامتش

۲

میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرج است و بس

جز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتش

۳

داروی دل نمی‌کنم کان که مریض عشق شد

هیچ دوا نیاورد باز به استقامتش

۴

هر که فدا نمی‌کند دنیی و دین و مال و سر

گو غم نیکوان مخور تا نخوری ندامتش

۵

جنگ نمی‌کنم اگر دست به تیغ می‌برد

بلکه به خون مطالبت هم نکنم قیامتش

۶

کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی

کانچه گناه او بود من بکشم غرامتش

۷

هر که هوا گرفت و رفت از پی آرزوی دل

گوش مدار سعدیا بر خبر سلامتش

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 784
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 533
حمیدرضا محمدی :
سعیده تهرانی‌نسب :
محسن لیله‌کوهی :
پری ساتکنی عندلیب :
فاطمه زندی :
سهیل قاسمی :
کیوان عاروان :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
Amir Ghorbani
۱۳۸۸/۰۹/۲۲ - ۰۱:۴۹:۱۹
میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرجست و بسفکر کنم صحیح بیت پایین باشه باغ تفرجست و بس میوه نمی‌دهد به کس
پاسخ: در صورتی که پیشنهادتان مستند است بفرمایید تا تصحیح شد.
user_image
پدرام باستانی پور
۱۳۸۸/۱۰/۰۳ - ۰۳:۰۸:۵۰
در نسخهٔ‌ مرحوم "محمد علی‌ فروغی" که معتبر‌ترین و رایج‌ترین نسخهٔ‌ است، همچنین در نسخهٔ‌‌های دیگر نوشته است: میوه نمیدهد به کس، باغ تفرج است و بس.اما استاد "محمد رضا شجریان" که همین غزل را سالها پیش بصورت تصنیف خوانده اند، میخوانند: باغ تفرج است و بس، میوه نمیدهد به کس. که بنظر میاید اگر "سعدی" غزل را این چنین سروده بود، درست تر و بهتر مینمود، ولی‌ در دیوان غزلیات همان گونه که گفته شد، به شیوه اول نوشته شده. در ضمن بهتر است که اینگونه غزل‌های ریتمیک "سعدی" را که هر مصرع آن از دو بخش هشت سیلابی تشکیل شده است، میان هر دو بخش یک ویرگول (،) گذاشته شود تا خوانندگان بتوانند این غزل‌های ریتمیک را درست بخوانند. این شیوه، در دیوان‌ها و کلیات‌ها نیز رعایت شده است. مانند:میوه نمیدهد به کس، باغ تفرج است و بس جز به نظر نمیرسد، سیب درخت قامتش
user_image
محمد علی چمنیان
۱۳۹۱/۰۸/۱۹ - ۰۸:۴۶:۵۱
بیت ششم به نظرم در اصل چنین بوده : " کاش که در قیامتش بار دگر به دیدنی آنچه گناه او بود من بکشم غرامتش " یعنی آرزو دارم در قیامت در مقابل فقط یکبار دیدن دوبارۀ او ، بار تمام گناهانش را بدوش کشم .
user_image
علی رهنما
۱۳۹۳/۰۸/۱۹ - ۱۱:۲۱:۴۳
آواز استاد شجریان به همراه تار دل انگیز استاد بیگجه خانی در آلبوم بیداد پرویز مشکاتیان،با این شعر سعدی تکمیل شده است.
user_image
امین افشار
۱۳۹۳/۰۹/۲۹ - ۰۹:۳۸:۱۷
رحمت بر تربت پاک استاد سخن، سعدی شیرین سخن!!!هر که هوا گرفت و رفت... از پی آرزوی دلگوش مدار سعدیا ! بر خبر سلامتش...
user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۰۴/۳۰ - ۰۸:۰۴:۴۲
محسن نامجو هم این شعر را به سبک خودش خوانده است
user_image
بهروز
۱۳۹۵/۰۴/۳۰ - ۰۳:۲۹:۱۴
با سلامجز به نظر نمیرسد،سیب درخت قامتش .به چه معناست؟کجای قامت معشوق به سیب تشبیه شده است.باتشکر
user_image
سجاد تاج کی
۱۳۹۵/۰۶/۰۸ - ۰۴:۰۷:۰۶
با سلام، معمولا در ادبیات، زنخدان(چانه ی) معشوق به سیب تشبیه می شود.حافظ می فرماید:ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گویدهزار یوسف مصری فتاده در چه ماستچاه نیز اشاره به گودی میان چانه است.
user_image
معین گلابی
۱۳۹۵/۰۸/۲۰ - ۰۴:۳۶:۱۳
درود.این نکته ای که در مورد بیت"میوه نمی دهد . . ."‌ به نظر می رسد این گونه که سروده و نگارش شده،تعلیق بیشتری ایجاد می کند تا اینکه جا به جا شود.
user_image
مجید
۱۳۹۵/۰۹/۰۷ - ۰۶:۵۱:۵۳
در بیت دومسرو درخت قامتش درست استچون در بیت اول باغ تفرج آمده است
user_image
مجید
۱۳۹۵/۰۹/۰۷ - ۰۶:۵۵:۴۵
چون در مصرع اول باغ تفرج آمده است
user_image
بی نشان
۱۳۹۵/۱۱/۱۷ - ۱۱:۱۵:۵۲
به نظرم حضرت سعدی در مورد روز قیامت و لقا الله صخبت میکند و همانطور که در ابیات هست انقدر بزرگواری رب و مقامش بالا هست که فقط جای تفرج است و به آن مقام کسی جز پیامبران نمیرسند و دست کسی به سیب قامتشان نمیرسد.و در آخر آرزوی ظهور قیامت و دیدار حضرت قاءم رو دارند که بتوانند جان رو فدا کنند و اگر کسی در راه او قدمی نهاد جان خود را فدا میکند
user_image
۷
۱۳۹۵/۱۱/۱۷ - ۱۱:۴۸:۰۱
درست مصرع دوم بیت نخست:میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرجست و بسجز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتشچون سرو "میوه نمیدهد به کس" و جای تفرج است و بس" و "درخت قامت" سرو است.اگر به فرض سیب باشد مصرع نخست هرز میرود و سیب درخت قامت میشود گودی کمر و سعدی در حسرت دیدن گودی کمر بوده.این دوستی که نوشته: با سلام، معمولا در ادبیات، زنخدان(چانه ی) معشوق به سیب تشبیه می شود.و دقت نکرده که خود حافظ: سیب زنخدان
user_image
۷
۱۳۹۵/۱۱/۱۷ - ۱۱:۵۰:۳۰
ویرایش:درست مصرع دوم بیت نخست:میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرجست و بسجز به نظر نمی‌رسد سرو درخت قامتشچون سرو “میوه نمیدهد به کس” و جای تفرج است و بس” و “درخت قامت” سرو است.اگر به فرض سیب باشد مصرع نخست هرز میرود و سیب درخت قامت میشود گودی کمر و سعدی در حسرت دیدن گودی کمر بوده.این دوستی که نوشته: با سلام، معمولا در ادبیات، زنخدان(چانه ی) معشوق به سیب تشبیه می شود.و دقت نکرده که خود حافظ: سیب زنخدان
user_image
۷
۱۳۹۵/۱۱/۱۷ - ۱۱:۵۳:۲۰
آن هم دیگر سیب نیست و شاید هندوانه آرژانتینی
user_image
محمد
۱۳۹۵/۱۱/۲۳ - ۱۱:۳۴:۰۱
منظور از سیب، همان چانه یا غبغب است.و از اینکه گفته میوه نمیدهد نباید تعبیر به سرو شود. زیرا اگر سرو بود گفته میشد که میوه ندارد.اما اینجا گفته "میوه نمیدهد" یعنی میوه دارد ولی نمیدهد. و سهم ما از میوه فقط تماشا کردن و حسرت خوردن است.مانند باغی که در آن گردش می کنیم و میوه های آبدار را می بینیم ولی حق خوردن میوه نداریم.
user_image
nabavar
۱۳۹۵/۱۱/۲۳ - ۱۶:۳۷:۲۵
میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرجست و بسجز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتشبه زعم من درین ماناست: قامت نگار من به باغی می ماند که به تماشایش باید نشست . جای کام گرفتن نیست، نظاره کنیدش
user_image
nabavar
۱۳۹۵/۱۱/۲۳ - ۱۶:۴۱:۳۳
میوه نمی دهد به کس = کسی را به آرزو نمی رساند
user_image
حسین محرابی
۱۳۹۶/۰۲/۰۴ - ۲۰:۴۰:۱۲
میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرجست و بسجز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتشبنظرم منظور شاعر، کوتاهی زندگیست که همچون باغیست که از میان آن میگذریم و تفرج کنان، جز نظری کوتاه بر سیب زنخدان یار، فرصتی برای چیدن محصول نداریم.
user_image
سینا
۱۳۹۶/۰۳/۱۲ - ۱۴:۰۹:۰۸
استاد رضوی سروستانی و جمال الدین منبری اجراهای زیبایی از این شعر دارند
user_image
رهگذر
۱۳۹۶/۰۷/۰۲ - ۰۰:۴۲:۰۶
با درود بر همه دوستان در باره این بند : باغ تفرج است و بس میوه نمی دهد به کسجز به نظر نمی رسد سیب درخت قامتش به گمانم سعدی قامت زیبای معشوق را به باغ و تفرج گاهی تشبیه می کند که تنها می توان آن را از دور دید و اجازه اینکه بتوان از میوه درخت این باغ و تفرج گاه میوه ای چید، به کسی داده نشده است. واژه بس در اینجا یعنی تنها ، فقط . یعنی این باغ و تفرج گاه فقط برای دیدن زیبایی های آن ساخته شده است . واژه نظر یعنی چشم و دید . یعنی میوه درخت این باغ را فقط با چشم می توان دید بدون اینکه بتوان آن را چید.
user_image
شهراد
۱۳۹۶/۰۹/۰۲ - ۱۱:۵۳:۴۵
میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرج است و بسجز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتشاین کاملا درست است: هم میوه نمی دهد آغاز است و هم سیب درست است نه سرو.مرید از اول دنبال چیدن میوه هستش یا از اول توقع داره میوه بچینه (میوه نمی‌دهد به کس) اما تا کاملا تسلیم نشه میوه خبری نیست (باغ تفرج است و بس). مراد از همه چیز حفاظت میشه (جز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتش) پس دست از حیله برای چیدن سیب بردار (گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درونپنهان نمی‌ماند که خون بر آستانم می‌رود) و در پاکی نیت کوشا باش.
user_image
علیرضا
۱۳۹۷/۰۵/۲۴ - ۰۲:۲۸:۰۷
میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرج است و بسجز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتشدر غزلی دیگر با همین مضمون میفرماید تنگ چشمان نظر به میوه کنند ما تماشا کنان بستانیم
user_image
محمدحسن خانی
۱۳۹۷/۰۸/۰۳ - ۱۷:۰۱:۳۶
میوه نمی دهد به کس، باغ تفرج است و بسجز به نظر نمی رسد سیب درخت قامتش صحبت از بی رحمی معشوق است در حالیکه عاشق حتی به چنین هم رضایت دارد و همچنان دعاگو و خواهان سلامتی معشوق است ادامه توصیف بیت اول است؛ آنکه هلاک من همی خواهد و من سلامتی......
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۸/۱۴ - ۱۸:۲۵:۳۹
میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرج است و بسجز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتشدست ما کوتاه و سیبت بر درختچشم ما بیمار و قلبت هم که سخت
user_image
سپهری
۱۳۹۸/۰۳/۲۱ - ۱۸:۲۸:۱۱
به نظرم اروتیک هست این بیت. اولا شعر به همین شکل درست هست. یادآوری اینکه نمیتونی ازش بچشی و فقط باید نظاره کنی. اما در مصرع دوم گویی سعدی معشوقی رو نگاه میکنه که زیبایی های خودشو پوشونده باشه (که با مصرع اول هم سازگار هست) ولی یک نظرباز و اینکاره ،مثل خود سعدی ، میوه این باغ رو میبینه. سیبی که بر درخت قامت خانوم ها هست چیه؟ چانه خیلی از این تشبیه زیبا پرته. این شعر به نظر من تخیلی ارتویک رو تشبیه کرده.
user_image
پویا
۱۳۹۸/۰۴/۱۳ - ۱۵:۲۴:۵۴
سیب درخت قامت اشاره به قامت دارد نه صورت و چانه مناسب نیست بلکه سینه معشوق میباشد
user_image
مسعود
۱۳۹۸/۰۶/۱۸ - ۰۵:۵۷:۴۸
دکتر سروش بیت دوم این غزل رو به این صورت خوانده اند:باغ تفرج است و بس میوه نمی‌دهد به کس جز به نظر نمی‌رسد نخل بلند قامتش
user_image
مسعود
۱۳۹۸/۰۶/۱۸ - ۰۵:۵۹:۲۳
منبع خوانش دکتر سروش:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
ارشک دادور
۱۳۹۸/۰۹/۰۴ - ۰۶:۴۶:۱۴
آقای سپهری وآقای پویا...خواهش میکنم این مکان ادبی رانیالوده ودرسایت های زیادی که مختص ومتناسب باافکارو منویات شماست اظهارفضل فرمائید
user_image
حسین عظیمی نژاد
۱۳۹۹/۰۵/۲۹ - ۰۹:۱۸:۱۳
منظور از سیب میوه ای است که حضرت آدم در بعضی روایات در بهشت خورد نه گندم وباغ را که به تفرجگاه تعبیر کرده یعنی مثل بوستان مخصوص نظاره کردن است تا میوه چیدن وبیشتر از نظر کردن بخواهی طمع کنی سراب است
user_image
مریم مصباح
۱۳۹۹/۰۹/۲۰ - ۱۷:۵۹:۵۶
عجب در زنخدان آن دل فریبکه هرگز نبوده‌ست بر سرو سیب......به است آن یا زنخ یا سیب سیمینلب است آن یا شکر یا جان شیرین
user_image
یلدا ی.
۱۴۰۰/۰۷/۲۸ - ۰۶:۱۰:۲۶
درودبر روان سعدی علیه رحمه ، استاد شجریان بی نظیر اجرا کرده این غزل را محسن نامجو هم کم نگذاشته 
user_image
م ر ن
۱۴۰۱/۰۸/۰۵ - ۰۲:۵۳:۴۳
بیت ششم، کاش که درست نیست کاشکه (کاشکی) به معنی ای کاش درست است.
user_image
Mokoshle
۱۴۰۱/۱۰/۱۷ - ۱۲:۰۳:۲۴
دوستان لذت ببرید از این همه زیبایی هر کس هر برداشتی داشته باشه برای خودش و ارضای روحی خودش کافیه  
user_image
جمال رادفر
۱۴۰۲/۰۱/۲۶ - ۰۰:۰۷:۰۵
شرح غزل 321 شیخ سعدی به وسیله دکتر بهادر باقری را در سایت ادبستان شیراز بشنوید  پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
ادبیات
۱۴۰۲/۰۷/۲۵ - ۰۲:۰۶:۲۲
کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمیکانچه گناه او بود من بکشم غرامتشهر بیت این شعر شاه ییت، چه جانی میده سعدی به کلمات.استاد سخن بشر چه قصری درست کردی،  روحت شاد سعدی🌹🌹🌻
user_image
مهدی جلال الدین
۱۴۰۲/۱۱/۲۵ - ۰۸:۴۳:۲۱
همونطور که در یکی از نسخه های ابتدای صفحه اومده، استاد شجریان هم مصرع دوم رو اینطور خونده: هر چه کند به شاهدی کس نکند ملامتش. که در معنی هم بنظر بهتر میاد، یعنی اون معشوق با عاشقان و نظربازان خودش هرچه کند کسی ملامتش نمیکند
user_image
احمدرضا نظری چروده
۱۴۰۳/۰۲/۳۰ - ۰۱:۴۳:۰۹
باغ تفرج است وبس میوه نمی دهد به کس جز به نظر نمی رسد سیب درخت قامتش اما آنچه که دربیت پنهان است وکسی متوجه آن نشده است، رسیدن میوه است یعنی پختن وسرخ شدن یعنی فقط با یک نگاه عاشق صورتش سرخ میشود مثل سیب سیب درخت قامت معشوق یعنی صورتش. می گوید ازبس محجوب است که تا حال فقط محصول نگاه بوده است وکسی حتی دست به او نرسانده وضمنا با یک نگاه سرخ میشود ومی رسد.این همان معنی پنهانی است که درشعر نهفته است
user_image
پوریا سجادی
۱۴۰۳/۰۲/۳۱ - ۰۳:۰۲:۳۹
بیت ششم درد داره خوندنش😭😭