
سعدی
غزل شمارهٔ ۳۳۹
۱
گردن افراشتهام بر فلک از طالع خویش
کاین منم با تو گرفته ره صحرا در پیش
۲
عمرها بودهام اندر طلبت چاره کنان
سالها گشتهام از دست تو دستان اندیش
۳
پایم امروز فرورفت به گنجینه کام
کامم امروز برآمد به مراد دل خویش
۴
چون میسر شدی ای در ز دریا برتر
چون به دست آمدی ای لقمه از حوصله بیش
۵
افسر خاقان وان گاه سر خاک آلود
خیمه سلطان وان گاه فضای درویش
۶
سعدی ار نوش وصال تو بیابد چه عجب
سالها خورده ز زنبور سخنهای تو نیش
تصاویر و صوت


نظرات
عباس مشرف رضوی
عباس مشرف رضوی
ارش
گمنام
مهناز ، س
گمنام
گمنام
گمنام