سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۴۰۳

۱

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

۲

به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم

به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم

۳

به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم

نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم

۴

به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم

ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم

۵

حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم

جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم

۶

می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان

مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم

۷

هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن

و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 833
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 700

نظرات

user_image
Kambiz
۱۳۸۷/۰۱/۱۷ - ۱۱:۱۳:۳۴
این غزل نوسط استاد شجریان در برنامه گلهای رنگارنگ خوانده شده است
user_image
محمد آصف مهری- کابل، افغانستان
۱۳۸۷/۰۴/۳۰ - ۰۲:۳۳:۲۳
این غزل توسط استاد محمد هاشم چشتی در قالب آهنگ (یا کمپوز) درآمده است که شنیدن آن به شما حال و هوایی دیگری میدهد. البته قابل یادآوری است که استاد محمد هاشم چشتی از دوستداران طریقه ای چشتیه ای مبارک بودند که زادگاه اصلی آنها افغانستان میباشد. استاد محمد هاشم چشتی در کشور آلمان و بدست نزدیکترین شاگردش به قتل رسید. انا الله و انا الیه راجعون.
user_image
س. ص.
۱۳۸۷/۰۶/۱۰ - ۰۰:۴۵:۵۶
باحتمال زیاد از ناآگاهی بنده میباشد ولی دو جای این غزل بسیار زیبا همیشه مرا رنج داده اند و بسیار ممنون خواهم شد اگر عزیزی بتواند توجیهی عنایت فرماید:اول اینکه "ساقی رضوان" در بیت ششم کنایه از چیست؟ مگر رضوان خود اسم خاص و بمعنای نگهبان بهشت نمیباشد؟دوم ، تکرار "روی تو باشم" در آخر هر دو بیت سوم و ششم است. آیا این نقض یکی از قوانین غزلسرائی نیست؟ (زیرا که هیچکدام از این دو بیت، مطلع غزل نیستند.) یکبار در نسخه ای که متاسفانه مؤلفش را بیاد ندارم ، "غلام کوی تو باشم" را در بیت سوم دیده ام. آیا این بنظر درست تر نمی آید؟با تشکر.
user_image
رسته
۱۳۸۷/۰۶/۱۲ - ۰۳:۵۵:۳۰
موضوع : ساقی رضواندر
پاسخ پاره ای از سوال س. صرضوان هم اسم خاص است به معنی نگهبان بهشت و هم خود بهشت است، به مثال های زیر از خود سعدی توجه بفرمایید: غزل 497 دمادم حوریان از خلد رضوان می‌فرستندکه ای حوری انسانی دمی در باغ رضوان آیغزل 131در باغ بهشت بگشودندباد گویی کلید رضوان داشتقصیده 39به ناز و نعمتش امروز حق نظر کردستامید هست که فردا به رحمت و رضواندعای معروف است که در یاد کردن در گذشتگان می گویند : رضوان الله علیه .
user_image
س. ص.
۱۳۸۷/۰۶/۱۷ - ۲۲:۱۶:۰۵
از توضیح جناب رسته کمال تشکر را دارم. بسیار منطقی بنظر میرسد. خودم هم چندین شعر از مولانا را بخاطر آوردم که در آنها "رضوان" ظاهراً بمعنای خود بهشت میباشد. دهخدا نیز در لغتنامه اش به این معنی دیگر "رضوان" اشاره کرده است.با تشکر.
user_image
محمد از بهبهان
۱۳۸۹/۰۷/۰۱ - ۱۱:۴۱:۰۰
این غزل در برنامه گلهای تازه شماره 43 توسط "گلپا" خوانده شده
user_image
صفا از مولانا صفا
۱۳۸۹/۱۲/۲۱ - ۱۱:۲۴:۳۵
درود به همه ی ادب گستران پارسی و سپاس ویژه از پایه گذاران این پایگاه بسیار سودمند . ( گنجور ) این غزل ناب سعدی را غلامحسین مختاباد نیز خوانده اند ای کاش نام نوار ( آلبوم ) را اگر کسی می داند بنویسدبا سپاس از شما دوستان فرهیخته و فرزانه شاد زی و شادی گستر باششاد زی ، مهر ورز ، فراجهانی باشگر خدا خواهد تا درودی دیگر بدرود.
user_image
کیوان نفیسی
۱۳۹۰/۰۷/۰۶ - ۰۸:۱۷:۴۸
در بیت چهارم به خواب عافیت درست است نه خواب عاقبت
user_image
راستی
۱۳۹۱/۰۶/۲۴ - ۱۷:۳۶:۴۳
در بیت ششم "که مست بوی تو باشم" صحیح است و در اینصورت اشکالی به قافیه های غزل وارد نیست.
user_image
محمد روغنی
۱۳۹۱/۰۷/۲۲ - ۰۲:۲۵:۵۱
دروداین شعر، یکی از شعرهای مورد علاقه منه. یادم میاد تو کتاب ِ ادبیات ِ دوم راهنمایی بود... من حفظش کردم. یادش بخیر...وقت خوش././././././.
user_image
Soroush.s
۱۳۹۲/۰۲/۱۱ - ۰۵:۳۶:۳۱
سلام؛توی کتاب "ادبیات پارسی 2" یک قسمت این شعر متفاوت با چیزیه که اینجا نوشته شده ...اینجا گفتید:به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم"ز" خواب عاقبت "آگه" به بوی موی تو باشمدر حالی که توی اون کتاب گفته شده:به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم"به" خواب عاقبت "آنگه" به بوی موی تو باشممیخواستم بدونم متن اصلی شعر کدومه؟! ...
user_image
زهرا
۱۳۹۲/۰۳/۰۶ - ۱۶:۰۵:۴۲
محمد جان کتاب ادبیات دوم دبیرستان
user_image
فرزام
۱۳۹۳/۰۳/۰۵ - ۰۴:۵۸:۴۷
با سلام. غزلی بسیار زیبا از شیخ اجل سعدی. این نکته را همواره باید در نظر داشت که سعدی استاد سخن پارسی است و چون قافیه تنگ آید مانند برخی شاعران ، خدای ناکرده، به جفنگ گویی نمی افتد. اینکه کاتبان و نسخه نویسان برخی غزلها را درست ثبت نکرده اند و یا اختلاف در نُسٓخ ، گردی بر دامن سعدی نمی نشاند.
user_image
شاهد
۱۳۹۳/۰۶/۱۸ - ۰۳:۱۲:۲۰
آقای بهرام مشهور مگر قوانین نوشتن حاشیه رو نخوندید که "لطفاً از درج مطالب غیرمرتبط با متن این شعر خاص خودداری فرمایید " در ضمن ما در علم موسیقی و آوازخوانی چنین اصطلاحاتی نداریم (زوزه و صوت کفتری) استاد شجریان رو نمیپسندی حق داری و نباید هم بپسندی چون سنخیتی با این شعر و موسیقی نداری ولی حداقل آزاده باش و توهین نکن و درکاری که علمی نداری دخالت نکن
user_image
سینا فرهمند
۱۳۹۳/۰۶/۲۰ - ۰۷:۰۷:۳۲
سلام.به نظر میرسه این نسخه صحیح تر باشه:درآن نفس که بمیرم درآرزوی توباشم / بدان امیددهم جان که خاک کوی توباشمبه وقت صبح قیامت که سرزخاک برارم / به گفت وگوی تو خیزم به جست وجوی توباشم به مجمعی که درآیندشاهدان دوعالم  / نظربه سوی تودارم ،غلام روی توباشمحدیث روضه نگویم ،گل بهشت نبویم / جمال حورنجویم ، دوان به سوی توباشمبه خوابگاه عدم گرهزارسال بخسبم / به خواب عافیت آنگه به بوی موی توباشممی بهشت ننوشم زجام ساقی رضوان / مرابه باده چه حاجت ، که مست بوی توباشمهزاربادیه سهل است با وجودتورفتن / اگرخلاف کنم سعدیا به سوی توباشملینک منبع با توضبح و معنی:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
سکوت فریاد
۱۳۹۳/۰۷/۳۰ - ۰۲:۵۸:۲۸
استاد سخن، سعدی شیرازی، در عاشقانه سرودن همتا ندارد.می بهشت ننوشم زجام ساقی رضوانمرا به باده چه حاجت که مست بوی تو باشمواقعا زیباست.
user_image
محمود خدایاری
۱۳۹۳/۰۹/۰۲ - ۰۸:۴۲:۰۶
کلا این شعر مفهومش این است که گرمخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی یار ماراوهمه نعمت فردوس شمارا (سعدی)
user_image
مهیار
۱۳۹۳/۰۹/۰۳ - ۱۴:۳۱:۳۸
خیلی عذر میخواهم رلی در بیت6 می بهشت ننوشم ز جام ساقی رضوان... وزن شعر یکم برایم درکش دشوار است حالا نمیودنم من اشتباه متن را میخونم یا نه ولی بین جام ساقی رضوان این 3کلمه یکم توقف در شعر را زیاد میکنن و آهنگش را از دست میدهد لطفا راهنماییم کنید
user_image
مهیار
۱۳۹۳/۰۹/۰۵ - ۱۴:۱۹:۰۳
با تشکر.از رهنمایتان ولی هنوز نکته ی برایم نا مفهوم است و آن این است که شعری که در کتاب دوم دبیرستان است با این شعر تفاوت دارد در بیت 6 کدام شعر صحیح است؟
user_image
فرزاد
۱۳۹۳/۰۹/۲۲ - ۱۱:۱۴:۰۶
در
پاسخ به س. صاگر عاشق بودی، این طور به غزل نگاه نمی کردی. دو بیت اول رو تقدیم معشوقت میکردی و سیل اشکات جاری میشد.
user_image
Suri
۱۳۹۳/۱۰/۱۲ - ۰۰:۰۰:۲۱
با سلام«هزاربادیه سهل است با وجودتورفتن / اگرخلاف کنم سعدیا به سوی توباشم» ممکن است یکی از دوستان توضیح دهند منظور از «سعدیا به سوی تو باشم» گیست؟ آیا منظور این است که اگر حرفم درست نباشد به سوی خودم بر گشته ام نه معبود؟ پیشاپیش تشکر.
user_image
مهدی بیکی
۱۳۹۳/۱۰/۱۷ - ۱۹:۴۱:۰۹
دربیت ششم مست بوی تو باشم نه مست روی تو باشم
user_image
تشنه آواز
۱۳۹۳/۱۱/۱۷ - ۰۷:۱۶:۱۶
آقای مشهور! بنده با اینکه علاقمند به موسیقی سنتی بودم تا مدتی قبل نظر مساعدی روی آواز سنتی و خصوصا سبک جناب شجریان نداشتم و اونرو کسالت آور میدونستم . الان حدود دو ساله در محضر یکی از شاگردان با واسطه استاد شجریان تلمذ آواز میکنم. به مرور به جایی رسیدم که وقتی یک بیت از استاد شجریان میشنوم مدهوش میشم و حسرت دورانی رو میخورم که خودمو از صدای استاد در کنسرتهاش محروم کرده بودم.الان میفهمم که ایشان چه خون دلی برای حفظ و زیباتر کردن شعر و هنر آواز ایران خورده و الحق که لقب خداوندگار آواز ایران برازنده این ابر مرد موسیقی ایرانه. لطفا نظر و انتقاد رو شیرینتر و سازنده تر بدید و کتاب راز مانا رو یه نگاهی بفرمایید. فدای شما
user_image
Sad Sweetheart
۱۳۹۴/۰۱/۱۲ - ۰۴:۱۶:۵۵
سلام. درجواب جناب آقای فرزاد : در بیت آخر این غزل مصرع دو م منظور از تو جناب سعدی است به معنای این که: ای سعدی آنگاه تو دچار اشتباه شده ای که به خود نظر کنی (خودخواهی کنی)
user_image
Sad Sweetheart
۱۳۹۴/۰۱/۱۲ - ۰۴:۲۰:۰۱
سلام. درجواب جناب suri : در بیت آخر این غزل مصرع دو م منظور از تو جناب سعدی است به معنای این که: ای سعدی آنگاه تو دچار اشتباه شده ای که به خود نظر کنی (خودخواهی کنی)
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۴/۱۵ - ۱۳:۴۹:۵۰
خداکنه ثبت احوال قبول کنه... آخه میخوام اسم پسر آیندمو ( ایشالا ) بذارم سعدی... از بس که ارادت دارم به ایشون... این شعر معررررکست... اگر هزار بار در روز بخوانمش سیر نمیشم... نمیتونم وصفش کنم... فقط از خدا میخوام که من رو با سعدی محشور کنه... خداوندگار سخن و اخلاق ... در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم سعدی گلم... ♥ روحش شاد ♥ تیرماه 1394
user_image
شیدوش
۱۳۹۴/۰۶/۱۶ - ۰۲:۵۴:۲۴
با درود خدمت اساتیدخواب عافیت آخه چه معنایی دارد؟طرف مرده دیگه عافیتش چیه؟به خواب عاقبت آگه به ... یعنی عاقبت آخر سر با بوی موی تو بیدار میشوم با نسیم و شمیم زلف تو مثلا میگویند باد بهاری یا بوی بهار می آید و طبیعت زنده میشود
user_image
۷
۱۳۹۴/۰۶/۲۵ - ۰۲:۴۸:۱۹
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوانمرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم"رضوان" همان رزوان یا رزبان بوده که از فارسی به عربی رفته و دگرگون شده است
user_image
نهاوندی
۱۳۹۴/۰۷/۱۰ - ۱۲:۲۲:۱۴
مترادف این غزل را حافظ داره اونجا که وقتی فرد بهشتی را وارد جنت می نمایند سرش را پامیندازهاینه و با حوریان بهشتی صحبت نمی کنه و بعد ملائک به خدا اعتراض می کنند که مگه ما را برای این نیافریده ای میگه چرا ولی این بخاطر شما منو عبادت نکرده که متن بیت از زبان فرد بهشتی اینه :من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان قیل و مقال عالمی می خرم از برای تو.
user_image
بنه احمد
۱۳۹۴/۱۱/۱۸ - ۰۹:۵۶:۴۶
باسلام در بیت چهارمحدیث روضه نگویم ،گل بهشت نبویمجمال حور نجویم، دوان بسوی به سوی توباشم((حدیث روضه نگویم)) یعنی چه؟در بعضی جاها آمده بهشت ونعمت های بهشتیدر جای دیگری دیدم باغ بهشتیدربرخی جاها آمده داستان بهشتواژه (روضه) به چه معناست؟در فرهنگ لغت دو معنی دارد: 1-باغ 2-نوحه سرایی بر مصایب اهل بیتلطفا دراسرع وقت راهنماییم کنید . امتحان ادبیات دارم.باتشکر
user_image
سمانه ، م
۱۳۹۴/۱۱/۱۸ - ۱۴:۴۸:۴۶
دو بیت ازین غزل را در نهایت سادگی بدون موسیقی و آمپلی فایر و در اوج قدرت گوش کنید پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۱۱/۱۸ - ۱۷:۳۰:۳۴
احمد خاناولا باید درس را از مدتها قبل از امتحان خواند تا در ضیق خناق قرار نگرفت.دوما روضه یعنی بهشت، عطف جملات مرادف در اشعار امری رایج است....روضه به معنای نوحه خوانی برای اهل بیت(ع)، از زمان نوشته شدن روضه الشهدای کاشفی سبزواری به کار رفته است.کاشفی چند قرن پس از سعدی می زیسته و روضه ی در شعر سعدی به بهشت است.درود بر کاشفی و سعدی
user_image
علیرضا
۱۳۹۴/۱۱/۲۳ - ۰۳:۴۱:۲۱
نظر چهلم !!سالهاست این بیت زیبا را بر زبان دارم : * می بهشت ننوشم ز جام ساقی رضوان مرا به باده چه حاجت که مست بوی تو باشم *
user_image
آبان دخت
۱۳۹۵/۰۷/۲۷ - ۰۷:۰۴:۱۸
این غزل عالی را خانم پریسا خیلی خوب اجرا کرده‌اند، آلبوم گل بهشت با همکاری گروه دستان
user_image
۷
۱۳۹۵/۰۹/۲۲ - ۱۶:۴۲:۰۰
از اینجا میتوانید گوش کنید:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
سید مهدی موسوی
۱۳۹۶/۰۱/۱۷ - ۰۳:۲۷:۴۵
استاد علیرضا افتخاری در دستگاه افشاری با تار مرحوم استاد جلیل خان شهناز و تنبک استاد محبی در محفل خصوصی در نهایت زیبایی اجرا کرده اند
user_image
امین
۱۳۹۶/۰۲/۰۲ - ۰۱:۰۱:۰۲
دکلمه ای زیبا از این شعر:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
امین
۱۳۹۶/۰۲/۰۲ - ۰۱:۰۵:۱۵
لطفا در صورت امکان دکلمه بالا را جایگزین فایل فعلی کنید! خیلی قشنگتره! از یه ویدیوی یوتیوب اکسترکت شده، لطفا اگه کسی میشناسه این صدارو معرفی کنه شاید غزل های بیشتری بشه گیر آورد ازشون
user_image
فرخ مردان
۱۳۹۶/۰۳/۱۸ - ۰۸:۱۸:۱۳
@Suri"هزار بادیه سهلست با وجود تو رفتنو گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم"یعنی که هزار صحرای خشک رو با بودنِ با تو میشه رفت.تازه اگر راه رو هم گم کنی، در واقع گم نکردی و هر طرف که بری بسوی یاره(چون مقصد واقعی عاشق معشوق هست).یادِ این افتادم که تو قطب جنوب هر طرف که بری به طرف قطب شماله! یابقول انگلیسی زبونها "همه راهها به رم ختم میشه"
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۱۸ - ۱۳:۱۰:۳۰
حقیقت دیگری نیز معروف است :در خانه ی کعبه به هر سو نماز بخوانی رو به کعبه است
user_image
حمیدرضا
۱۳۹۶/۰۶/۰۶ - ۱۱:۰۶:۳۷
در کتاب گزیدهٔ غزلیات سعدی به انتخاب و شرح دکتر حسن انوری ذیل این غزل آمده است:«6 بیت اول این غزل در دیوان همام تبریزی، به تصحیح مؤید ثابتی، تهران، 1332، ص 37 آمده. به همین جهت آقای دکتر خطیب رهبر نوشته‌اند: این غزل از همام تبریزی است (خ ص 594)، اما باید دانست که دیوان همام از روی نسخه‌ای چاپ شده که در تاریخ 816 ه ق کتابت شده یعنی قریب 124 سال بعد از درگذشت سعدی، از این رو بعید به نظر نمی‌رسد که کاتب غزل سعدی را به اشتباه در دیوان همام وارد کرده باشد.»در مورد بیت آخر آمده است:«مفهوم مصراع دوم چندان روشن نیست. محمدجعفر واجد شیرازی نوشته: [یعنی] اگر این برخلاف واقع باشد سعدیا به سوی تو رو آورده و راه خودپرستی در پیش گرفته باشم (مجلهٔ یغما، سال 21، ص 283) امیری فیروزکوهی (سو) را به معنی (سان) و (مانند) گرفته و نوشته‌اند: [یعنی] ای سعدی هر در این ادعا که به معشوق می‌گویم «هزار بادیهٔ هولناک را به آسانی با وجود تو طی خواهم کرد» خلاف کنم و در دعوی خود صادق نباشم مثل و مانند تو باشم و یا در خلاف‌کاری اعتقادی چون اعتقاد تو داشته باشم (همان، ص 403)»
user_image
احسان
۱۳۹۶/۱۰/۲۲ - ۰۴:۰۷:۵۲
با سلام.مصرع دوم بیت دو "به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم" ... به نظرم جای گفتگو و جست و جو بهتره تغییر کنه به دو دلیل:اول اینکه :خیزیدن برای انجام گفتگو یه معنی دورتر داره تا برای جستجو کردن و فکر می کنم برای جستجو کردن مناسب تره استفاده بشه.دوم اینکه:اگر خواهان گفتگو هستیم اول باید جستجو کنیم و بیابیمش و سپس گفتگو صورت گیرد.ممنون میشم دوستان نظراتشونو بگن
user_image
سیف اله محسنی
۱۳۹۶/۱۱/۰۵ - ۱۵:۰۲:۳۲
درود. بر روان پاک خدمتگزاران فرهنگ و زبان پارسی.بنده هم از دوست و دشمن در مورد استادشجریان بغیراز تعریف وتمجید نشنیده ام. و استاد مصداق آفتاب آمد دلیل آفتاب هستند.
user_image
میثم سعدی
۱۳۹۷/۰۶/۳۰ - ۰۷:۲۵:۱۲
درود.احسان جان، گویا منظور حضرت سعدی اینه که "به آهنگِ گفت و گو با تو بلند میشم و برای پیدا کردنت تو را می‌پویم" تا این گفت و گو انجام گیرد. مثلاً، من میخوام با شما که دوستمی گپ بزنم، پس برای گپ با زدن با تو بلند میشم و تو را جست‌وجو می‌کنم تا تو را پیدا کنم و به گفت‌وگو بنشینیم. مصرع درست آمده.شاد و کامیاب باشی.خدانگهدار.
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۷/۰۱ - ۱۲:۵۱:۵۶
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوانمرا به باده چه حاجت که مست بوی تو باشمچون برسیدم بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست.
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۷/۰۱ - ۱۳:۰۴:۲۱
هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتنو گر خلاف کنم سعدیا به خوی تو باشم اگر چنین نکنم به خودخویی گرفتارمیعنی هنوز گرفتار نفس خود هستم و عاشق نیز نیستم
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۷/۰۱ - ۱۳:۱۴:۲۱
گلی خوش بوی در حمام روزیرسید از دست محبوبی به‌دستمبدو گفتم که مشکی یا عبیریکه از بوی دلاویز تو مستم
user_image
جواد آموزگار
۱۳۹۷/۱۰/۰۵ - ۰۲:۳۷:۲۴
سعدی علیه رحمه در این شعر به اوج عمق و لطافت عشق و عاشق بودن رو توصیف کردهدر بیت اول اوج آمال و آرزوی خودش رو در لحظه مرگ <> یا همون معشوق مد نظر دونسته که برای درک تلاش برای حیات رو در یک محکوم به مرگ باید دید که چجور از عمق وجود التماس و تقلا میکنهاما سعدی در همین حال هم دست از طلب ندارد و عشق رو بر حیات ارجح میدونه یا بهتر بگیم معتقده هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشقدر بیت دوم نکته جالبی داره که برای درک اون باید به توصیفاتی که از صبح قیامت شده برگردیم.یوم الحسرة، یوم لاینفع مالٌ و لابنون...، یوم یفر المرأ من اخیه و صاحبة و بنیه و...یعنی در روز حشر و محشر زمانی که همه از همدیگه فرار میکنن، زمانی که کسی به فکر کسی نیست، زمانی که هر کسی حیرون دنبال یه راه نجات برای خودشهمن دنبال تو یا همون عشق میگردمنه اینکه سعدی از حشر مصون بدونه خودش رو، نهمنتهی سعدی عشق رو راه نجات از حشر میدونهو عاشق بودن رو ایمن و امان قیامت معرفی میکنهدر ادامه بسط و شرح همین نظریه رو دنبال میکنه تا بیت آخر که میگه اگر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشمدر اینجا راه نجات از بادیه (برهوت معنا یا هر جایگاه پست و ناخوشایند) رو با وجود و همگام عشق رفتن میدونه و معتقده اونجایی که خلاف کردم یا خلاف مسیر رفتم به دلیل اینه که ((سعدیا به سوی تو بودم)) یعنی در عشق هرجا به خودت مشغول شدی غافلیهروقت به خودت نگاه کردی و دچار خودبینی شدی از راه سعادت داری برمیگرذیاونم در دل برهوت و بادیه دنیا که راه برون رفتی جز عاشقانه زیستن و عشق و مهر ورزیدن نداره
user_image
محسن ز
۱۳۹۸/۰۱/۱۶ - ۰۰:۴۱:۴۱
هنوز و بعد از چهل سال، در تلاشم که بفهمم با چه شاهدی همه غزلهای سعدی را عاشقانه تعبیر می‌کنند درحالیکه بسیاری از این غزلیات به عینه عارفانه هستند و بر اساس آیات قرآن و روایات معصومین!
user_image
محسن ز
۱۳۹۸/۰۱/۱۶ - ۰۰:۴۹:۱۰
ضمناً لازم به یادآوری است که یکی از خوانندگانی که این شعر را بیش از سی سال پیش بصورت آواز اجرا کرده، جناب سراج است ولی متأسفانه این آواز هم مثل بسیاری از آوازهای قدیمی ایشان مطلقاً در دسترس نیست درحالیکه قبلاً به وفور از رادیو و تلویزیون پخش میشد
user_image
میلاد
۱۳۹۸/۰۱/۲۶ - ۲۳:۳۷:۵۳
در جمع شما دوستداران ادبیات و سعدی سخن گفتن ان هم به شیوه ی بنده و با این ضعف بیان جز رسوایی برایم چیزی نخواهد داشت اما دوستمان محسن اتشی بر جانم افکند که اگر سکوت کنم اتش قلبم را راکتور هسته ای میکند و کارشناسان اژانس تحریم هارا به دلیل فعالیت هسته ای از سرخواهند گرفتبرادر عزیز اشعار سعدی براساس روایت معصومین است؟؟؟؟؟شاخ از پس سرمان چنان زده بیرون که شاخ اینستاگرام نشویم صلواتتفکرات ما شاید متاثر از تفکرات پیشینیان باشد و بر دوش انان ایستاده باشیم اما شما یک تعبیراز عشق در قران و یا روایات معصومین بیار تا من همه اشعار را به نام معصومین قبول کنم و شاید از هدایت یافتگان شوماوج پرواز سعدی بالاتر از دین و مذهب و ملت است. همین تفکر فرقه گرایانه امروزه سعدی و مولوی را به گمان اهل سنت بودن کمرنگ و حافظ را به گمان شیعه بودن پررنگ کرده و این در حالی است که "ملت عشق از همه دینها جداست" و همه این عاشقان و شما عاشقان انها تفکری ورای مذهب و ملت دارید
user_image
محسن ز
۱۳۹۸/۰۲/۱۴ - ۲۱:۳۲:۱۶
میلاد عزیز نکته همان است که گفتم. اینکه ما متعصبانه همه غزلیات سعدی را بلااستثناء عاشقانه بدانیم و حتی ردپای عرفان را هم در آن انکار کنیم و اشکال دوم آن است که با احادیث و روایات و آیات قرآن کاملاً بیگانه‌ایم...همین غزل حاضر، کاملاً با آیات قرآن مطابقت دارد
user_image
شهاب نیک
۱۳۹۸/۰۳/۲۴ - ۰۰:۳۹:۱۰
با عرض ادب و احترام خدمت سروران گرامی سعدیا دل و جانم فدای تو در ادامه صحبت دوستان عزیزم احسان و میثم در قیامت هنگامی که مردگان برانگیخته یا زنده میشنود ابتدا انسان با ذهن بیدار میشود و سپس بدن مثل هنگامی که از خواب بیدار میشویم و سعدی به این دلیل این ترتیب رو رعایت کرده یعنی ابتدا با زبانم ترا میخوانم چون نمیتوانم از جای بر خیزم و سپس بر می خیزم و ..
user_image
خدابخش
۱۳۹۸/۰۳/۳۱ - ۰۳:۰۷:۱۱
آقا محسن تو نمیخوای متعصبانه شعر عاشقانه را به چیز دیگه نسبت بدی. عزیز من شعر واضحه که عاشقانه است.
user_image
صابر
۱۳۹۸/۰۹/۰۸ - ۱۴:۵۵:۳۲
شفیق مرید هنرمند افغانستانی این شعر را در قالب یک آهنگ بسیار خوب اجرا کرده
user_image
ایرانی
۱۳۹۹/۰۲/۳۰ - ۰۹:۲۸:۰۶
می بهشت ننوشم ز جام ساقی رضوانمرا به باده چه حاجت که مست بوی تو باشم.
user_image
سید حسین مجرد از رشت
۱۳۹۹/۰۵/۰۷ - ۰۴:۱۱:۵۴
این غزل سعدی نیز همانند اکثر غزلیات برترین شاعر ایران بسیار زیباست و حتی مضمون و مفهوم این غزل را به حضرت امام زمان(عج) نسبت می دهند، به هرحال این غزل نیز بسیار زیباست به خصوص بیت اول و بیت " می بهشت ننوشم زدست ساقی رضوان - مرا به باده چه حاجت که مست روی توباشم"
user_image
اکبر khayat۱۴۹۳@gmail.comا
۱۳۹۹/۰۹/۱۶ - ۰۹:۳۷:۱۳
با سلام خدمت دوستان فرهیخته،تمامی نظرات ارزشمند دوستان را مطالعه کردم. نکته ای را می خواستم عرض کنم. دوستان توجه داشته باشند که غزلیات چون محتوای عاشقانه دارند، ممکن است هر کسی با توجه به زمان ، مکان، موقعیت، نوع شخصیت ، سن و سال و......موضوع شعر را به مذاق خود تفسیر و تأویل کند و معشوق خود را در یک چیز بخصوص ببیند. ممکن است یک کسی در مناجات با خداوند متعال این اشعار را بخواند، ممکن است کسی پیامبر اکرم ، امام حسین و یا امام زمان را خطاب کند. کس دیگری این اشعار را برای همسر خود بخواند البته اگر عاشق و معشوق هم باشند! ممکن است جوانی در افکار و تخیلات خود فکر جنس مخالف بیفتد و...... کلاً ماهیت غزلیات چنین است و این موضوع برای همه غزلیات شعرای دیگر نظیر حافظ هم وجود دارد.پس بنظر حقیر هیچکس نباید به دیگری خرده بگیرد که چرا تو میگویی خطاب به فلانی است و آن یکی بگوید خطاب به فلانی است! اصلاً چه کسی می داند منظور خود سعدی در سرودن این غزل چه کسی بوده؟ در چه زمان و مکان و موقعیتی این اشعار را سروده؟ روز بوده، شب بوده، نیمه های شب در حال مناجات بوده؟ و....... از اینکه وقت شما را گرفتم معذرت خواهی می کنم.
user_image
سحر
۱۳۹۹/۱۱/۰۸ - ۰۳:۰۰:۳۶
واقعا چه زیبا نهایت عشق به خدا رو توصیف کردند..
user_image
محمدرضا
۱۴۰۰/۰۳/۱۵ - ۱۴:۲۶:۵۲
سلام میشه بیت به بیت معنی کنید سپاس
user_image
ملیکا رضایی
۱۴۰۰/۰۵/۰۳ - ۰۲:۵۸:۰۵
سلام . این شعر بسیار زیبا هست مثل تمامی اشعار دیگر استاد سخن ،سعدی .به زیبایی تمام عشق را به پرده شعر نمایان کرده ... . بیت اول :به وفاداری عاشق به یار اشاره میکند :آن لحظه ای که بمیرم و در حال مرگ هستم باز هنوز در آرزو وصال با تو (یار )هستم و به این امید جان میدهم و میمیرم که مرگ من نشانه مرگ در راه تو باشد. بیت دوم :اشاره به روز قیامت کرده و همچنین اشاره به مرحله دوم قیامت که یکی از وقایعی که رخ میدهد زنده گشتن تمامی انسان هاهست:در زمان قیامت که از خاک قبر خویش بلند میشوم به جستجوی تو هستم و به گفتگو با تو بلند میشوم . بیت سوم :در آن جمعی که شاهدان روز قیامت هستند از هر دو عالم ،من در آن روز و در آن جمع تنها به تو نگاه کرده و تنها غلام تو میباشم . بیت چهارم :هنگامی که نیستی تمام عالم را فرا گرفته اگر من هزاران هزار سال بخوابم ، به بوی موی تو اگر آگاه گردم از خواب بلند میشوم. بیت پنجم:من به از احادیث مجالس وعظ و روضه ها ... نمیگویم،گل های بهشتی را نمیبویم ،به دنبال حورالعین یا پری روی بهشتی نیستم و تنها به سوی تو هستم (به سوی تو دوان هستم ) در واقع اشاره میکند که عاشق به دنبال زیبایی های بهشت نخواهد بود در حالی که زیبایی ای بیشتر از آن هستد و آن عشق است ... .البته امیدوارم معنی من را نوع دیگری قلمداد نکنید ؛ بیت ششم:در بهشت می ننوشم از دست ساقی خشنود یا نگهبان بهشت ،مرا به باده و می و شراب حاجت و نیازی نیست حال آنکه مست روی تو (یار )هستم .اینجا به مستی یار اشاره کرده است . بیت هفتم :هزار بیابان و صحرا دراز سهل است (آسان است )به سوی تو رفتن و هنگامی هم که من خلافی کنم باز به سوی تو هستم ... .یعنی سعدی میگوید  در عشق عاشق به سوی یار دوان است پران است و در هر مکان و هر زمان تنها به سوی است ،و این جهت دادن عاشق به یار تنها حرکت پا نیست و بیش از همه دل و جان و روح و قلب و عقل اوست که به سوی یار حجت میدهند .سعدی اشاره میکند که در این جهت هایی که به آس یار است اگر از هزاران بیابان هم بگذری باز کاری سخت نیست و اگر در این ره مسیری را اشتباه رفتی یا راه اشتباه رفتی باز هم به سوی یار میروی ... .
user_image
حمید
۱۴۰۰/۰۵/۱۰ - ۱۴:۱۴:۴۶
این غزل را ستار هم به زیبایی تمام خوانده است
user_image
این بشر (فرشید ربانی)
۱۴۰۰/۰۶/۱۱ - ۱۷:۴۲:۲۹
مصرع آخر از نظر عروض و معنی درسته، اما نمیدونم چرا وقتی می خونمش اون آهنگی که توی بقیه مصرع ها هست توی این یکی به گوشم نمی رسه، مقایسه اش کنید با آهنگ مصرع اول
user_image
احسان چراغی
۱۴۰۰/۱۱/۰۲ - ۱۴:۴۴:۲۳
به خرابات چه حاجت که یکی مست شود/ که به دیدار تو عقل از سر هشیار برفت این بیت از غزل ۱۳۷ سعدی با مصرع دوم بیت ششم این غزل (مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم) ارتباط معنایی داره و سعدی همون حرف رو تکرار کرده.
user_image
امیر
۱۴۰۲/۰۱/۲۷ - ۰۴:۳۸:۵۳
از ویژگیهای خاص این غزل این است که بر روی سنگ مزار حضرت حافظ حکاکی شده و اوج ارادت و عشق بازی با معشوق راستین را گواه است قصد دارم آوازی در دستگاه همایون بر روی این غزل طراحی و پیشنهاد دهم به امید حضرت حق و حضرت حافظ
user_image
اسماعیل بهشتی
۱۴۰۲/۰۷/۲۲ - ۱۶:۲۵:۳۹
این شعر رو "وحید تاج، ارکستر فیلارمونیک پاریس شرقی و گروه کر بهار" بسیار عالی اجرا کرده. پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
حیدر شمسعلی
۱۴۰۲/۰۷/۲۴ - ۱۰:۳۵:۰۰
سلام  من عراقیم ولی شعر فارسی خیلی دوست دارم با خصوص غزل سعدی  معنی این شعر کیست ؟  مدح حضرت پیامبر ؟ یا غزل معشوق سعدی ؟ 
user_image
آذین مرزوبوم
۱۴۰۳/۰۴/۰۱ - ۰۱:۰۸:۲۵
مصرع دوم بیت آخر معنی اش اینست که "ای سعدی، حتی اگر در بیابان راه اشتباه را بروی، در واقع بسوی خدا خواهی رفت. پس مسئله ای نیست." یعنی حتی مرگ هم مسئله ای نیست چون شما را به سوی خدا خواهد برد.