
سعدی
غزل شمارهٔ ۴۰۳
۱
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
۲
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
۳
به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
۴
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
۵
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
۶
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
۷
هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن
و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم
تصاویر و صوت


نظرات
Kambiz
محمد آصف مهری- کابل، افغانستان
س. ص.
رسته
پاسخ پاره ای از سوال س. صرضوان هم اسم خاص است به معنی نگهبان بهشت و هم خود بهشت است، به مثال های زیر از خود سعدی توجه بفرمایید: غزل 497 دمادم حوریان از خلد رضوان میفرستندکه ای حوری انسانی دمی در باغ رضوان آیغزل 131در باغ بهشت بگشودندباد گویی کلید رضوان داشتقصیده 39به ناز و نعمتش امروز حق نظر کردستامید هست که فردا به رحمت و رضواندعای معروف است که در یاد کردن در گذشتگان می گویند : رضوان الله علیه .
س. ص.
محمد از بهبهان
صفا از مولانا صفا
کیوان نفیسی
راستی
محمد روغنی
Soroush.s
زهرا
فرزام
شاهد
سینا فرهمند
سکوت فریاد
محمود خدایاری
مهیار
مهیار
فرزاد
پاسخ به س. صاگر عاشق بودی، این طور به غزل نگاه نمی کردی. دو بیت اول رو تقدیم معشوقت میکردی و سیل اشکات جاری میشد.
Suri
مهدی بیکی
تشنه آواز
Sad Sweetheart
Sad Sweetheart
کسرا
شیدوش
۷
نهاوندی
بنه احمد
سمانه ، م
ناشناس
علیرضا
آبان دخت
۷
سید مهدی موسوی
امین
امین
فرخ مردان
مهناز ، س
حمیدرضا
احسان
سیف اله محسنی
میثم سعدی
۷
۷
۷
جواد آموزگار
محسن ز
محسن ز
میلاد
محسن ز
شهاب نیک
خدابخش
صابر
ایرانی
سید حسین مجرد از رشت
اکبر khayat۱۴۹۳@gmail.comا
سحر
محمدرضا
ملیکا رضایی
حمید
این بشر (فرشید ربانی)
احسان چراغی
امیر
اسماعیل بهشتی
حیدر شمسعلی
آذین مرزوبوم