سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۴۲۲

۱

آن کس که از او صبر محال است و سکونم

بگذشت ده انگشت فروبرده به خونم

۲

پرسید که چونی ز غم و درد جدایی

گفتم نه چنانم که توان گفت که چونم

۳

زان گه که مرا روی تو محراب نظر شد

از دست زبان‌ها به تحمل چو ستونم

۴

مشنو که همه عمر جفا برده‌ام از کس

جز بر سر کوی تو که دیوار زبونم

۵

بیم است چو شرح غم عشق تو نویسم

کآتش به قلم در فتد از سوز درونم

۶

آنان که شمردند مرا عاقل و هشیار

کو تا بنویسند گواهی به جنونم

۷

شمشیر برآور که مرادم سر سعدیست

ور سر ننهم در قدمت عاشق دونم

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 845
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 659

نظرات

user_image
غزلواره
۱۳۹۲/۰۲/۱۸ - ۱۱:۱۷:۴۸
مصرع دهم اشتباه نوشته شده اینجوری اشکال وزنی ایجاد میشه"کآتش به قلم درفَتَد از سوز درونم.."به نظر من به این شکل باید باشه
user_image
مینا
۱۳۹۲/۰۲/۲۲ - ۱۸:۴۲:۵۶
انگشت خاییدن کنایه از حسرت خوردن و پشیمانیست و ندامت و افسوس
user_image
سید احمد مجاب
۱۳۹۶/۰۱/۱۶ - ۱۶:۰۵:۲۷
بیمست چو شرح غم عشق تو نویسمکآتش به قلم (در فتد) از سوز درونمآنان که شمردند مرا عاقل و هشیار(گو) تا بنویسند گواهی به جنونم
user_image
Dana Taha
۱۳۹۶/۱۰/۱۰ - ۰۷:۰۹:۱۲
بگذشت ده انگشت فروبرده به خونملطفا معنی این نیمه بیت چیست ؟
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۱۰/۱۰ - ۱۷:۱۷:۳۶
Dana Taha عزیزاگر اینطور بخوانیم معنی می دهد:آن کس که از او صبر محال است و سکونمبگذشت ، ده انگشت فروبرده به خونمآنکه صبر و آرامش مرا گرفته ، در حالی که ده انگشت اش به خون من آغشته است ، از من گذشت و رفتزنده باشی
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۱۰/۱۰ - ۱۷:۲۰:۳۱
Dana Taha عزیز
پاسخ شما در دست باز بینی ست
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۱۰/۱۰ - ۱۷:۲۱:۴۶
نمی دانم چرا تمام حاشیه های این حقیر که
پاسخ سؤالات دوستان است به باز بینی میرود
user_image
Dana Taha
۱۳۹۶/۱۱/۲۴ - ۱۵:۱۳:۵۳
سپازگزارم حسین جان دستت در نکونه.
user_image
Mahbaanu
۱۳۹۷/۰۲/۰۲ - ۱۱:۴۹:۴۲
سلام...مشنو که همه عمر جفا برده ام از کس جز بر سر کوی تو که دیوار زبونم یعنی چی؟؟
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۲/۰۲ - ۱۶:۵۵:۲۱
مشنو که همه عمر جفا برده‌ام از کسجز بر سر کوی تو که دیوار زبونمباور میکنی در تمام عمرم تن به ستم و سکوت در برابر هیج کس نداده ام جز بر سر کوی تو که مانند دیوار خاموش و خوارمبرای فهمیدن دیوار زبون به مثل های زیر نگاه کنید:فلانی مثل دیوار است:ساکت و لال استمگر با دیوار حرف میزنم: مگر نمیشنوی که ساکتیسعدی هم میگوید فقط در برابر تو هست که مانند دیوار ساکت ساکتم و تن به خواری میدهم
user_image
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
۱۴۰۰/۰۱/۲۷ - ۲۰:۳۴:۴۰
7 عزیزفوق العاده هستی, کاش بیشتر می نوشتی مثل رضا ساقی/ساقی/سید علی ساقی در حاشیه های غزل های حافظ.شاد و تندرست باشید
user_image
فاطمه یاوری
۱۴۰۲/۰۲/۲۳ - ۱۱:۲۹:۲۶
آنان که شمردند مرا عاقل و هشیار کو تا بنویسند گواهی به جنونم.....!