سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۴۳۶

۱

عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم

دوست در خانه و ما گرد جهان گردیدیم

۲

خود سراپرده قدرش ز مکان بیرون بود

آن که ما در طلبش جمله مکان گردیدیم

۳

همچو بلبل همه شب نعره زنان تا خورشید

روی بنمود چو خفاش نهان گردیدیم

۴

گفته بودیم به خوبان که نباید نگریست

دل ببردند و ضرورت نگران گردیدیم

۵

صفت یوسف نادیده بیان می‌کردند

با میان آمد و بی نام و نشان گردیدیم

۶

رفته بودیم به خلوت که دگر می نخوریم

ساقیا باده بده کز سر آن گردیدیم

۷

تا همه شهر بیایند و ببینند که ما

پیر بودیم و دگرباره جوان گردیدیم

۸

سعدیا لشکر خوبان به شکار دل ما

گو میایید که ما صید فلان گردیدیم

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 852
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 557

نظرات

user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۴/۰۴ - ۱۵:۳۹:۴۳
سالها دل طلب جام جم از ما میکردآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکردگوهری کز صدف کون و مکان بیرون استطلب از گمشدگان لب دریا می کرد
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۴/۰۴ - ۱۵:۴۰:۴۹
؟؟؟!!!
user_image
پویان
۱۳۹۴/۰۸/۰۷ - ۰۰:۵۳:۵۸
با سلام
پاسخ به سوال شما البته در حوزه تخصصی اهل فن هست، و نظر ایشان صائب است. اما بنده که صرفا علاقه مند به ادبیات هستم به نظرم می رسد که بله کاملاً محتمل هست که حضرت حافظ در هنگام سرودن غزل :سالها دل طلب جام جم از ما می کرد.... این غزل از شیخ اجل را مد نظر داشته، خصوصا که شواهد زیادی مبنی بر آشنایی خواجه با غزلیات شیخ وجود دارد.همچنین این اتفاقی نادر یا تازه در ادبیات نیست و در بسیار از موارد شعرا یک مفهوم را از شاعری دیگر وام می گرفتند و آن را به شیوه ی دیگری بیان می کردند.
user_image
میلادی رومی
۱۳۹۵/۰۵/۲۸ - ۰۳:۱۹:۱۵
خانم روفیای عزیز بسیار تشکر که با نطراتتون حال امثال ما را خوب میکنید.!خدایتان مزد دهد.1 :)
user_image
مجید
۱۳۹۸/۰۱/۱۹ - ۰۲:۴۶:۲۶
سالها از پی مقصود به جان گردیدیم یار در خانه و ماگرد جهان گردیدیمهم سراپرده قدرش ز مکان بیرون بودآن ما در طلبش کون و مکان گردیدیم
user_image
سامان
۱۳۹۹/۰۹/۲۸ - ۰۸:۵۳:۲۵
روفیا...بسیار توجه جالبی کردید...حالها رفت...