سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۴۴۸

۱

خوشا و خُرّما وقت حبیبان

به بوی صبح و بانگ عندلیبان

۲

خوش آن ساعت نشیند دوست با دوست

که ساکن گردد آشوب رقیبان

۳

دو تن در جامه‌ای چون پسته در پوست

برآورده دو سر از یک گریبان

۴

سزای دشمنان این بس که بینند

حبیبان روی در روی حبیبان

۵

نصیب از عمر دنیا نقد وقت است

مباش ای هوشمند از بی نصیبان

۶

چو دانی کز تو چوپانی نیاید

رها کن گوسفندان را به ذئبان

۷

من این رندان و مستان دوست دارم

خلاف پارسایان و خطیبان

۸

بهل تا در حق من هر چه خواهند

بگویند آشنایان و غریبان

۹

لب شیرین لبان را خصلتی هست

که غارت می‌کند هوش لبیبان

۱۰

نشستم با جوانمردان اوباش

بشستم هر چه خواندم بر ادیبان

۱۱

که می‌داند دوای درد سعدی

که رنجورند از این علت طبیبان

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 860
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 572

نظرات

user_image
محب
۱۳۹۵/۱۰/۰۷ - ۲۲:۲۴:۲۸
مصرع اول از نظر وزنی با مشکل روبه روستمثلا اگر اینگونه بود مشکل بر طرف می شدخوشا خرما و وقتی با حبیبان
user_image
بی قرار
۱۳۹۵/۱۲/۱۵ - ۰۰:۱۷:۱۷
خوشا و خرّما به ضم خاء و تشدید و فتح راء
user_image
بی قرار
۱۳۹۵/۱۲/۱۵ - ۰۰:۱۹:۰۱
خوشا و به ضم واو
user_image
۷
۱۳۹۶/۰۳/۰۷ - ۰۲:۴۶:۲۹
شبی خواهم که پنهانت بگویمنهان از آشنایان ور غریبانچنان در خود کشم چوگان زلفتکز او غافل بود گوی گرببانولیکن هر گناهی را جزایی ستگناه عشق را جور رقیبان
user_image
فرخ مردان
۱۳۹۶/۰۳/۲۰ - ۰۴:۴۶:۲۰
این استاد سعدی معلومه خودش خیلی گرگ بوده ها !
user_image
سعدی جان
۱۳۹۹/۰۷/۱۱ - ۱۲:۲۷:۵۹
لبیبان به معنای خردمندان است ذئبان به معنای دوگرگ استبسیاااار زیباست این شعر