سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۵۰۱

۱

تو از هر در که بازآیی بدین خوبی و زیبایی

دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی

۲

ملامتگوی بی‌حاصل ترنج از دست نشناسد

در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی

۳

به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را

تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی

۴

چو بلبل روی گل بیند زبانش در حدیث آید

مرا در رویت از حیرت فروبسته‌ست گویایی

۵

تو با این حسن نتوانی که روی از خلق درپوشی

که همچون آفتاب از جام و حور از جامه پیدایی

۶

تو صاحب منصبی جانا ز مسکینان نیندیشی

تو خواب آلوده‌ای بر چشم بیداران نبخشایی

۷

گرفتم سرو آزادی نه از ماء مهین زادی

مکن بیگانگی با ما چو دانستی که از مایی

۸

دعایی گر نمی‌گویی به دشنامی عزیزم کن

که گر تلخ است شیرین است از آن لب هر چه فرمایی

۹

گمان از تشنگی بردم که دریا تا کمر باشد

چو پایانم برفت اکنون بدانستم که دریایی

۱۰

تو خواهی آستین افشان و خواهی روی درهم کش

مگس جایی نخواهد رفتن از دکان حلوایی

۱۱

قیامت می‌کنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن

مسلم نیست طوطی را در ایامت شکرخایی

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 890

نظرات

user_image
مهرزاد شایان
۱۳۸۹/۰۶/۲۷ - ۱۴:۴۰:۲۰
*** ماء مهین :آب خوار و بی مقدار ، کنایه از نطفهماخوذ از آیه 20 سوره مرسلاتأَلَمْ نَخْلُقکُّم مِّن مَّاء مَّهِینٍمگر شما را از آبی بی‏مقدار نیافریدیم ؟
user_image
رسته
۱۳۸۹/۰۶/۲۹ - ۰۲:۲۵:۵۹
بیت 9ظاهرا غلط: پاپانمپیشنهاد برای تصحیح: پایابمشاهد: بیت 6 از غزل 8 از همین دیوان:وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدماکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را.به این پیوند مراجعه کنیدسعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل ۸
پاسخ: با تشکر، در تصحیح فروغی هم با ستاره در پاورقی پیشنهاد «پایابم» را داده اما متن را تغییر نداده. متن را تغییر ندادیم.
user_image
سیاوش
۱۳۹۱/۰۵/۰۲ - ۰۲:۱۰:۰۰
در بیت هفتم میان ماء مهین و مایی تناسب لطیفی وجود دارد . چو دانستی که از مایی میتواند به دو منظور به کار رفته باشد که ایهام بی نظیری پدید آورده است. چودانسنی که از مایی هم میتواند به معنی مستقیم خود برداشت شود به معنی : آنگاه که دانستی یکی از ما هستی ؛ و هم میتواند معنای ایهامی خود را که کمی دور تر است داشته باشد ؛ به معنی : آنگاه که دانستی از ماء معین هستی؛ که این ایهام به باور من بدیع ترین صنعت به کار رفته در این غزل بوده است
user_image
کوروش
۱۳۹۲/۱۲/۱۷ - ۱۳:۴۳:۴۱
یکی از زیباترین طنازی های خداوندگار سخن بیت اخر است که به زیبایی هرچه تمامتر از خود تعریف کرده و کمتر سخنوری این شهامت را دارد
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۱/۰۶ - ۱۳:۳۲:۰۴
جوونم 23 سالمهکاش میشد... کاش خدا میذاشت حاضرم جوونیم رو تقدیم سعدی کنم تا سر از خاک بیرون بیاره و باز دنیا رو با اشعارش تکون بده...سعدی قیامت میبینمت بت من...
user_image
هما
۱۳۹۴/۰۳/۲۲ - ۰۴:۴۶:۳۴
سعدی معشوقش را ؟آنچنان عزیز می داند که دشنام او نیز شیرین استمعشوقش بی نیاز است و به او توجهی نداردولی در بیت گرفتم سرو آزادی نه از ما معین زادی.... به یکباره نظرش را عوض می کند و می گوید تو هم مانند من هستی پس با من اینگونه رفتار نکنجالب بود
user_image
فرامرز
۱۳۹۴/۰۴/۰۹ - ۰۵:۲۱:۳۴
این بیت دیگر از سعدیم به همین معناست"من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگسزحمتم می‌دهد از بس که سخن شیرین است"آیا اینگونه از اشعار بر شیرینی سخن سعدی دلالت دارد یا بر غرور یا هر دو
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۴/۱۳ - ۱۴:۰۳:۱۱
با اجازه مرحوم شاعر گرانقدر هلالی جغتایی... شعری از ایشون رو که فقط برازنده ی حضرت سعدیست... میخوام تقدیم کنم به روح والا مقام عشق جاودانم سعدی...♥♥♥♥♥♥♥♥♥جان خوشست، اما نمی‌خواهم که جان گویم تو راخواهم از جان خوش‌تری باشد، که آن گویم تو رامن چه گویم که آنچنان باشد که حد حسن توست؟هم تو خود فرما که چونی، تا چنان گویم تو را
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۴/۱۳ - ۱۴:۱۱:۲۶
خدا بیامرزه روح اون عزیزانی رو که برنامه رادیو گلها رو در حدود 40.. 50 سال پیش راه اندازی کردن و به زیبایی و هنرمندی وصف نا پذیری آثار جاودانی... بهتره بگم میراث جاودانی... از خود و شاعران و هنرمندان سرزمین پاکم ایران به یادگار گذاشتن... به شخصه علاقه ای به شعر نداشتم اما این برنامه چنان شوقی رو به جان من انداخته که حالا هزاران شعر رو با جون و دل حفظم... این شعر رو هم از اونجا شنیدم... معرکس...
user_image
۷
۱۳۹۴/۰۵/۰۷ - ۰۹:۱۲:۱۴
قیامت میکنی سعدی نمک ریزی بدین نازی کبابی آر به تنگش می کناری خور شیرازی(یا اهوازی)
user_image
سید علی انجو
۱۳۹۴/۰۵/۰۸ - ۱۶:۳۷:۱۰
الم نخلقکم من ماءٍ معین؟به نظر می رسد اشاره استاد سخن به این آیه ی قرآن کریم است. در نسخه ای که در اختیار بنده هست و به تصحیح فروغی هم هست نیز، ماء معین نوشته شده است، نه ماه مهین.
user_image
سید علی انجو
۱۳۹۴/۰۵/۰۸ - ۱۶:۴۰:۰۲
در متن فوق منظور بنده از آخرین عبارت ماء مهین است که به اشتباه ماه مهین نوشته شد.
user_image
سید علی انجو
۱۳۹۴/۰۵/۰۸ - ۱۷:۴۴:۲۲
چند ساعت جست و جوی بنده، نشان داد که بنده اشتباهی مرتکب شده بودم و دلیل آن نیز غلط املایی در نسخه ای بود که در اختیار بنده بود.در قرآن آیه ای در سوره الملک هست ،آیه ی سی، که در آن عبارت ماء معین آمده است:قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَن یَأْتِیکُم بِمَاء مَّعِینٍدر سوره مرسلات نیز همانطور که در حاشیه های بالا آمده است عبارت ماء مهین هست.لذا بیت نوشته شده که به زادن از یک نوعی از آب اشاره می کند و از سایر واژگان برمی آید آب بی مقدار، منظور بیت هست و نیز به خلقتو زادن آدمی اشاره دارد، باتوجه به دو آیه ی فوق آیه ی سوره مرسلات مورد اشاره استاد سخن بوده است و همان ماء مهین درست است.بنده به خاطر اشتباهم عذرخواهی می کنم و از دست اندرکاران گنجور بزرگ ممنونم که هستند.
user_image
مصطفا
۱۳۹۵/۰۹/۱۴ - ۰۳:۰۸:۰۶
آقای شجریان یه اجرای خصوصی دارن در فروردین سال 67 در آلمان به همراه آقایان عندلیبی و درخشانی که پس از آوازی در مایه سه گاه چند بیتی از این غزل رو اونجا به صورت تصنیف می خونن. ملاحتی داره که پیشنهادش می کنم.... چه جوری میشه از دینشون در اومد؟ سعدی، شجریان، گنجور، ...ایشالا این "دکّان حلوایی" هیچوقت از رونق نیافته.
user_image
گردوزاری
۱۳۹۶/۰۱/۱۶ - ۱۵:۱۴:۲۳
سلام در بیت دوم بجای (معرض) (ساعت ) آمده
user_image
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
۱۳۹۶/۰۱/۲۹ - ۱۰:۳۷:۲۶
سلامدوستانی آیه قرآن را به صورت ماء معین نوشته اند که صحیح نیست و صحیح آن «ماء مَهین» است به معنی آب بی ارزش و خوار و زبون.ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ (سجده – 8)أَلَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ (مرسلات – 20) مَهین از ریشه «هون» و از این ریشه با هم در قرآن داریم که یک نمونه را عرض می کنم:وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الأرْضِ هَوْنًا (فرقان – 63) آنچه دوستان آورده اند که در قرآن ماء مَعین آمده است این آیه است:قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍولی در اینجا آب معین به معنی آب روان و جاری است و اصولا ربطی به سخن سعدی و آفرینش انسان ندارد و سخن سعدی در این است که تو فرضا مثل بقیه انسان ها از آب بی ارزش آفریده نشده باشی و ...ایام عزت مستدام
user_image
لادبن
۱۳۹۶/۰۶/۱۰ - ۲۰:۵۳:۳۴
معنی این بیت چیه؟گمان از تشنگی بردم که دریا تا کمر باشد/ چو پایابم برفت اکنون بدانستم که دریایی؟؟؟؟؟؟
user_image
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
۱۳۹۶/۱۰/۱۵ - ۰۴:۱۷:۰۱
سلامدر
پاسخ لادبن:گمان از تشنگی بردم که دریا تا کمر باشد/ چو پایابم برفت اکنون بدانستم که دریایییعنی از شدت تشنگی عمق دریا را نمی دیدم و گمان می کردم که عمق دریا تا کمرم برسد ولی حالا که وارد آن شده ام و تازه در جای کم عمقش هم هستم متوجه شدم که این آب کم عمقی که می دیدم در واقع دریاستمثال برای روشن تر شدن از حافظ:چو عاشق می شدم گفتم که بردم گوهر مقصودندانستم که این دریا چه موج بیکران دارددرود
user_image
خسروی
۱۳۹۶/۱۰/۳۰ - ۱۶:۲۷:۳۹
سلام خدمت بزرگواران.مشابه بیت سوم"به زیور ها بیارایند..." رو بنده تو ی کتاب بختیار نامه از محمد دقایقی مروزی( قرن6)خوندم با این ترتیب که *به زیور ها بیارایند خوبان خوب رویان را تو سیمین بر چنان خوبی که زیور ها بیارایی* به نظرم سعدی علیه الرحمه این بیت رو از جناب مروزی به وام گرفته
user_image
علی
۱۳۹۶/۱۱/۰۱ - ۰۳:۱۱:۳۵
قیامت میکنی سعدی نمک ریزی و مینازیکبابی آر به تنگش می کناری حور سربازیسرباز سیستان حور سبزه
user_image
علیرضا صباغ معینی
۱۳۹۷/۰۵/۲۷ - ۱۴:۰۸:۴۸
مگر ممکنه همچین شعری سرایید؟اینقدر زیباست که خود سعدی هم طاقتش تمام شده و خودش را مدح کرده است
user_image
امیر
۱۳۹۷/۱۱/۱۳ - ۱۶:۴۱:۴۶
منظور سعدی از چو یوسف چی است مگه معشوقش پسر بوده؟
user_image
هیچکس بی نام
۱۳۹۹/۰۳/۲۱ - ۰۱:۰۳:۳۰
امیر جان عزیزم استاد سخن اشاره به داستان حضرت یوسف دارن و زن هایی که زلیخارو ملامت میکردن که چرا عاشق یوسف شدی و وقتی خودشون یوسف را دیدن ترنج را از دست تشخیص ندادن و دست های خودشونو بریدن. حس میکنم شما جوونی و اول راه پس گمراه حرف های یه سری مدعی خالی از عشق و معرفت نشو عزیزم
user_image
MeH
۱۳۹۹/۰۳/۲۶ - ۱۱:۰۱:۱۲
در
پاسخ به امیر:شیخ اجل، از حضرت یوسف گفته برای اشاره به اوج زیبایی معشوق و نه مرد بودنش. کدام زن را می توان نام برد که در تاریخ به زیبایی مشهور بوده است؟چون چنین زنی نداریم و چون حضرت یوسف به زیبایی شهره بوده و داستانش در قرآن هم آمده است، استاد سخن برای اشاره به زیبایی خیره کننده ی معشوق، حضرت یوسف را یادآور شده است. در واقع با توصیف شیخ اجل می توان گفت که معشوق، نسخه ی زن حضرت یوسف بوده است.این شعر واقعا در اوج زیباییست. مگر می توان زیباتر از این معشوق را وصف کرد؟!!!
user_image
پری
۱۳۹۹/۰۴/۱۲ - ۰۴:۴۶:۵۹
معنی این بیت اخر مصرع دوم چیه “مسلم نیست طونی در ایامت شکر خایی"؟
user_image
؟
۱۳۹۹/۰۴/۱۲ - ۰۵:۳۳:۳۱
میگوید: سعدی با این سخنان شیرینت، در روزگار تو سزاوار نیست که طوطی شکرخایی ( شکرجویدن که کنایه از شیرین حرف زدن و آواز خواندن خوش است) کند.
user_image
سید حسین مجرد از رشت
۱۳۹۹/۰۵/۱۴ - ۰۳:۱۴:۱۰
این غزل نیز همانند اکثر غزلیات سعدی بی نظیر و زیباست ، آنقدر این غزل زیباست که خود سعدی نیز از سرودنش به وجد آمده بود، همه ابیات این غزل بی نظیرند اما من بیت دوم( ملامت گوی بی حاصل) و بیت نهم (گمان از تشنگی بردم) را خیلی دوست دارم.در بیت دوم به خوبی داستان حضرت یوسف تداعی می شود و در بیت نهم نیز وسعت عشق مشخص می شود.
user_image
Sha
۱۳۹۹/۱۰/۲۷ - ۰۸:۵۸:۴۰
کولاکه
user_image
حسین دیوانه
۱۴۰۲/۱۱/۰۹ - ۰۹:۱۳:۵۱
پایاب نه پایان