سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۵۱۵

۱

چه جرم رفت که با ما سخن نمی‌گویی

جنایت از طرف ماست یا تو بدخویی

۲

تو از نبات گرو برده‌ای به شیرینی

به اتفاق ولیکن نبات خودرویی

۳

هزار جان به ارادت تو را همی‌جویند

تو سنگدل به لطافت دلی نمی‌جویی

۴

ولیک با همه عیب از تو صبر نتوان کرد

بیا و گر همه بد کرده‌ای که نیکویی

۵

تو بد مگوی و گر نیز خاطرت باشد

بگوی از آن لب شیرین که نیک می‌گویی

۶

گلم نباید و سروم به چشم درناید

مرا وصال تو باید که سرو گلبویی

۷

هزار جامه سپر ساختیم و هم بگذشت

خدنگ غمزه خوبان ز دلق نه تویی

۸

به دست جهد نشاید گرفت دامن کام

اگر نخواهدت ای نفس خیره می‌پویی

۹

درست شد که به یک دل دو دوست نتوان داشت

به ترک خویش بگوی ای که طالب اویی

۱۰

همین که پای نهادی بر آستانه عشق

به دست باش که دست از جهان فروشویی

۱۱

درازنای شب از چشم دردمندان پرس

تو قدر آب چه دانی که بر لب جویی

۱۲

ز خاک سعدی بیچاره بوی عشق آید

هزار سال پس از مرگش ار بینبویی

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 898
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 722

نظرات

user_image
ستار
۱۳۹۴/۰۲/۰۲ - ۰۵:۳۶:۴۷
درود، مصرع اخر احتمالا "ببویی" باید درست باشد
user_image
behzad
۱۳۹۴/۰۲/۱۹ - ۰۳:۱۲:۴۲
سلامدر رابط با بیت هشتمدر بزم وصالش همه کس طالب دیدار//تا یار که را خواهدو میلش به که باشددولتشاه
user_image
سید احمد مجاب
۱۳۹۴/۰۸/۱۶ - ۱۷:۲۱:۱۲
ز خاک سعدی بیچاره بوی عشق آیدهزار سال پس از مرگ او گرش بویی
user_image
۷
۱۳۹۵/۰۴/۱۳ - ۲۱:۲۲:۱۸
ز خاک سعدی بیچاره بوی عشق آیدهزار سال پس از مرگش ار به ینبوییدرست: بینبوییانبوییدن=بو کردنبینبویی=بو کنی
user_image
گمنام
۱۳۹۵/۰۴/۱۴ - ۱۰:۳۰:۱۹
جناب 6+1 در برخی نسخه های تازه تر ، همانگونه که فروغی هم در حاشیه آورده است ، مصراع دوم بدینگونه ثبت شده است: هزار سال پس ازمرگ او اگر بویی( گرش بویی) و جایی نخستین مصرع: زخاک سعدی شیراز بوی عشق آید به هر حال " به ینبویی !" بی گمان نادرست استدست کم "بینبویی "میبایست نوشته شود
user_image
فرخ مردان
۱۳۹۶/۰۳/۲۹ - ۰۸:۴۹:۴۴
@ 7:بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی بردچقدر تلخه که میبینی فردی از روی بیسوادی و خود یزرگ بینی، به مفاخر کشور خودش توهین می کنه. آقای سِوِن آپ، شما هم برو اول چند تا اثر ادبی تصحیح و یا تألبف و منتشر کن تا حد سوادت سنجبده بشه، بعد بیا با اسم مستعار فحاشی کن به مرحوم ذکاء الملک فروغی.تو تاریکی نشستی و سنگ پرت می کنی؟گنجور گرامی لطفا حذف نکنبد ابن کامت رو تا ایشون اگر نویسند ه ای چیزی هستن، بفرمایند تا ببینیم حدشون چی هست.
user_image
فرخ مردان
۱۳۹۶/۰۳/۲۹ - ۰۹:۱۲:۴۷
جهت اطلاع اساتید و مستعجلین بالاظهار،در نسخه فروغیی که من دازم "بینبویی" ذکر شده که کاملا صحیح است.
user_image
فرید
۱۳۹۶/۱۲/۲۵ - ۱۶:۰۶:۵۴
درود بر اساتیددر مصراع «خدنگ غمزه خوبان ز دلق نه تویی» عبارت «دلق نه تویی» به چه معنی است؟لباس نه لایه؟
user_image
افشین
۱۳۹۷/۰۱/۰۴ - ۱۱:۴۴:۱۳
جناب 7 عزیز؛ مگه ممکنه راجب سرمایه این مرز و بوم اینگونه سخن بگیم، استاد فروغی بسیار بزرگ و قابل احترام بودند
user_image
سورنا
۱۳۹۷/۰۲/۰۱ - ۰۲:۱۲:۰۲
فروغی سعدی را برای نسل نو و دنیای جدید زنده کرد . شاید کلمه درست برای شعر آخر بینبویی باشد اا تلفظ این کلمه بسیار دور از ذهن است .کاری نکنیم مردم از شعر سعدی دور شوند من شعر را هزار سال پس از مرگ او گرش بویی .صحیح می دانم
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۲/۰۱ - ۰۵:۱۲:۲۲
ه/زا/ر/سا=مفاعلنل/پ/سز/مر=فعلاتنگ/شر/ب/ین=مفاعلنبو/یی=فعلنیک روز خورد و خسته از سر کار برگردی و ببینی دار و ندارت پخش و پلا!شناسنامه و دسته چک و مدارک و کتاب و لباس هر یک سویی.در همه دیر مغان نیست عاشق شیدایی/خرقه جایی گرو باده و دفتر جاییفردای آن روز از هشت تا چهارده درگیر بانک و گزارش دزدی باشی.ساعت 14 با سختی یک چیزی بنویسی و همین که میخواهی دکمه ارسال را فشار دهی یک پیامک از حساب بانکی بیاید برق قطع و کامپیوتر خاموش شود.بیزار بیزارم از کسانی که برای دزد دلسوزی میکنند و بر قصاص خرده میگیرند.دزد روان آدم را نابود میکند و نه تنها جسم و مال.
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۲/۰۱ - ۰۵:۲۱:۳۰
چو من جا افتاد که چو من(ما) بسیارانند.اینهایی که از دزد دفاع کنند انشاالله که گرفتارش شوند تا بفهمند.قصاص انسانی ترین قانون اسلام است.
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۲/۰۱ - ۰۶:۰۵:۰۷
ترحم بر پلنگ تیزدندانستمکاری بود بر گوسپنداننباید به بهانه نجات پلنگ جان گوسپندان را ندیده گرفت.سعدی کسی نبوده که مانند ما گزافه گوید.میگوید پلنگ و نه پلنگان چرا که یک قلاده آن میتواند گوسپندان بسیاری را نابود کند.آدم گیر این ابو زغنبود ها بیفتد ولی به این اداره و آن دستگاه نه
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۲/۰۱ - ۰۷:۲۳:۰۸
تو بد مگوی و گر نیز خاطرت باشد. "و" را باید جدا خواند نه به شکل Oت/بد/م/گو=مفاعلنی/و/گر/نی=فعلاتنز/خا/ط/رت=مفاعلنبا/شد=فعلن
user_image
علی شیرازی
۱۳۹۸/۰۴/۲۹ - ۲۰:۱۹:۳۲
درود بر شمابر در قدیمی آرامگاه سعدی نوشته بود:ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آیدهزار سال پس از مرگ او گرش بویی
user_image
علی شیرازی
۱۳۹۸/۰۵/۰۲ - ۰۸:۲۰:۳۱
بر در قدیمی آرامگاه سعدی نوشته بود:ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آیدهزار سال پس از مرگ او گرش بویی بزرگان ما میگفتند، عرفا عاشق شدن را جاودانگی می دانستند. دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند.واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند.هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشقثبت است بر جریده عالم دوام ماو گاهی پا را از این فراتر نهاده و کسی را که عاشق نباشد، شایسته مقام انسانی نمی دانند.چنانچه جناب عراقی میفرماید:آن شنیدی که عاشقی جانبازوعظ گفتی به خطه شیراز و.... خلاصه اینکه در این مجلس که همه سخنان نغز در باره عشق گفته می شد
user_image
رضا رحمتی
۱۴۰۰/۰۲/۰۱ - ۱۲:۵۸:۲۰
بِیَنْبویی: ( از مصدرِ « انبوییدن» ) بو کُنی. در نسخ شادروانان فروغی و یغمایی هم به همین شکل و یکسان آمده...
user_image
ملیکا رضایی
۱۴۰۰/۰۵/۱۱ - ۰۰:۲۱:۱۴
درود دوستان و هزار درود به سعدی بزرگ   چه زیبا هست این بیت آخر: ز خاک سعدی بیچاره بوی عشق آید هزار سال پس از مرگش ار بینبویی... حتی خود سعدی هم میدانست که عشقش چنان است که تا قرنهای قرن پس از او از خاک جسم و تن و روح و دل و قلب خود رها شدنی نیست ...و رها کردن آن هم در اختیار خویش نیست ...