سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۵۵۴

۱

کس درنیامده‌ست بدین خوبی از دری

دیگر نیاورد چو تو فرزند مادری

۲

خورشید اگر تو روی نپوشی فرو رود

گوید دو آفتاب نباشد به کشوری

۳

اول منم که در همه عالم نیامده‌ست

زیباتر از تو در نظرم هیچ منظری

۴

هرگز نبرده‌ام به خرابات عشق راه

امروزم آرزوی تو در داد ساغری

۵

یا خود به حسن روی تو کس نیست در جهان

یا هست و نیستم ز تو پروای دیگری

۶

بر سرو قامتت گل و بادام روی و چشم

نشنیده‌ام که سرو چنین آورد بری

۷

رویی که روز روشن اگر برکشد نقاب

پرتو دهد چنان که شب تیره اختری

۸

همراه من مباش که غیرت برند خلق

در دست مفلسی چو ببینند گوهری

۹

من کم نمی‌کنم سر مویی ز مهر دوست

ور می‌زند به هر بن موییم نشتری

۱۰

روزی مگر به دیده سعدی قدم نهی

تا در رهت به هر قدمت می‌نهد سری

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 920

نظرات

user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۴/۱۴ - ۱۳:۳۸:۳۰
من شعر رو با سعدی شناختم... با شعر های سعدی بزرگ شدم... عاشق شدم ... و تا آخرین نفس عشق سعدی در قلبم خواهد ماند... سعدی برای من بهترین و بزرگترین است... فقط به ترکیب و قافیه بندی و معنی و آهنگ این شعر دقت کنید... این شعر مجموعه بی نظیری از خلاقیت و هنر و ذوق و شوق و علم و عشق♥ ... است... خدایا من حقیر رو با سعدی محشور کن... فدای خاک پاکش ♥♥ تیرماه 1394
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۴/۱۴ - ۱۳:۴۴:۲۵
نمیدونم سعدی بزرگ از این کار بنده راضی هست یا خیر... اما با اجازش میخوام یک 2 بیتی ترکیبی رو از این شعر و شعر دیگری از خودشون تقدیم به روح بزرگوارش و همه ی دوست داران سعدی کنم...کس درنیامدست بدین خوبی از دریدیگر نیاورد چو تو فرزند مادریفکرم به منتهای جمالت نمی‌رسدکز هر چه در خیال من آید نکوتری...سعدی منو ببخشروحت شاد ♥♥
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۴/۱۴ - ۱۳:۵۷:۰۰
در بیت هشتم اگر بجای * غیرت برند حلق * از ( حسرت خورند خلق) استفاده میشد بنظر بنده زیباتر و پر معنی تر بود...(همراه من مباش که حسرت خورند خلقدر دست مفلسی چو ببینند گوهری) البته در ادبیات امروزی این جایگزینی بنده مفهوم بیشتری دارد و آن دوران را نمیدانم... وگرنه از جناب سعدی کوچکترین ایرادی نمیشود گرفت... نه من... بلکه استادان و بزرگان رشته ی ادبیات هم نمیتوانند...سعدی بزرگوار بازهم منو ببخش...
user_image
مهتاب خوبدل
۱۳۹۵/۰۱/۲۵ - ۱۵:۴۲:۴۲
سلام.فکر نمیکنم عاشقانه تر .لطیف تر .پرتصویرتر و زیباتر از غزلهای حضرت سعدی بشه پیدا کرد. واژه ها.ترکیبها و تصویرسازیهایی که جسم و روح آدم رو تازگی میبخشه .هنوز نتونستم بپذیرم که میشه زیباتر از زبان سعدی زبانی یافت.
user_image
مهتاب خوبدل
۱۳۹۵/۰۱/۲۵ - ۱۵:۴۷:۱۹
جناب آقای کسرا حضرت سعدی واژه ی غیرت رو به درستی و در جای خود بکار بردن .دراینجا واژه ی غیرت به معنای رشک بردن و حسد استفاده شده و مانند بسیاری از واژه ها در زبان ارزشمند فارسی دارای چند مفهوم است.
user_image
محمد بخارایی
۱۴۰۰/۰۹/۲۲ - ۱۱:۵۹:۵۳
بسیار زیباست... کسرا به خوبی عشقش رو به سعدی ابراز کرده ولی نباید ابزار خورده‌گیری رو به کار ببره. 
user_image
nabavar
۱۴۰۳/۰۶/۲۸ - ۱۷:۰۵:۱۶
سرو قامتای سرو قامت دوست وه وه چه فتنه گریبا یک کرشمه عجب رندانه دل ببریچشمم به بام و به در، شاید که جلوه کنی  گاهی چو ماه شبی دزدانه درنگریصبح است و دل به هَوی در آرزوی شب امدر شام خاطر من چون زهره جلوه گریفریاد ما به فلک، تو در هوای دلتنشنیده ناله ی ما با غمزه در گذریاشک است و دامن دل رنگین کمان غمَتعاشق نشسته حزین بنگر چه خون جگریهجرِ تو زخمه ی جان بنشسته ای به کمینابرو کمان چه کنی بر جان ما شرریتا معتکف شده ام بر سجده گاه رُخَتدرزلف پر شِکنَت خواهم کنم سفریمن مست باده نیَم، بشکن تو ساغر میمستم ز عطر خوش ات. الَله چه مشک تریدریای مهر  و صفا در دیده ات چه عیانمن غرق مهر توام ، وه وه چه پُر گهریگلگشتِ دشت و دَمَن ناکامی است و هوسدرباغ خانه ی دل چون شبنم سحریدر جنگ عشق و خِرَد، خون است و دیده ی تَرگه موج صف شکنی گه در بلا سپریدر بزمگاه ” نیا “ عشق است و شور و صفابا شهد خنده ی لب،  در کام دل شکری