سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۵۵۵

۱

گر برود به هر قدم در ره دیدنت سری

من نه حریف رفتنم از در تو به هر دری

۲

تا نکند وفای تو در دل من تغیری

چشم نمی‌کنم به خود تا چه رسد به دیگری

۳

خود نبود و گر بود تا به قیامت آزری

بت نکند به نیکویی چون تو بدیع پیکری

۴

سرو روان ندیده‌ام جز تو به هیچ کشوری

هم نشنیده‌ام که زاد از پدری و مادری

۵

گر به کنار آسمان چون تو برآید اختری

روی بپوشد آفتاب از نظرش به معجری

۶

حاجت گوش و گردنت نیست به زر و زیوری

یا به خضاب و سرمه‌ای یا به عبیر و عنبری

۷

تاب وغا نیاورد قوت هیچ صفدری

گر تو بدین مشاهدت حمله بری به لشکری

۸

بسته‌ام از جهانیان بر دل تنگ من دری

تا نکنم به هیچ کس گوشه چشم خاطری

۹

گرچه تو بهتری و من از همه خلق کمتری

شاید اگر نظر کند محتشمی به چاکری

۱۰

باک مدار سعدیا گر به فدا رود سری

هر که به معظمی رسد ترک دهد محقری

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 921
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 685

نظرات

user_image
طوطی
۱۳۹۱/۰۱/۱۷ - ۱۱:۵۹:۱۸
این یکی از زیباترین غزلیات و از شاهکارهای استاد سخن، شیخ اجل سعدی شیرازی است ، که در آن صنت مُصَرّع یا تمام مِصرَع بکار رفته، و آن چنان است که در شعر تمام مصراع های آن دارای قافیۀ یکسانی باشند، که یکی از زیباترین نمونه های آن در نظم فارسی همین غزل شیخ می باشد.
user_image
داروگ
۱۳۹۴/۰۲/۲۸ - ۱۹:۱۸:۱۳
از روی تو ماه آسمان راشرم آمد و شد هلال باریکشاید که به پادشه بگویندترک تو بریخت خون تاجیک
user_image
داروگ
۱۳۹۴/۰۲/۲۸ - ۱۹:۲۱:۰۴
ای سیم تن سیاه گیسوکز فکر سرم سپید کردیبسیار سیه، سپید کردستدوران سپهر لاجوردی
user_image
داروگ
۱۳۹۴/۰۲/۲۸ - ۱۹:۲۷:۳۲
دور از تو شکیب چند باشد؟ ممکن نشود بر آتش آرام در دام غمت چو مرغ وحشی می‌پیچم و سخت می‌شود دام
user_image
داروگ
۱۳۹۴/۰۲/۲۸ - ۱۹:۳۶:۰۱
حاجت گوش و گردنت نیست به زر و زیورییا به خضاب و سرمه‌ای یا به عبیر و عنبریحاجت گوش و گردنت نیست به زر[ی] و زیوری
user_image
خشت
۱۴۰۲/۰۹/۱۳ - ۰۲:۵۷:۵۶
خود نبود و گر بود تا به قیامت آزری / بت نکند به نیکویی چون تو بدیع پیکری • تا قیامت بت‌ساز و پیکرتراشی بهتر از آزر(عموی ابراهیم) پیدا نخواهد شد، اگر هم بیاد، نمی‌تونه پیکره‌ای به بی‌نظیری پیکر تو بسازه.
user_image
خشت
۱۴۰۲/۰۹/۱۳ - ۰۳:۰۱:۵۰
۴. سرو روان ندیده‌ام جز تو به هیچ کشوری / هم نشنیده‌ام که زاد از پدری و مادری * در نسخه‌ی یغمایی و یوسفی به جای «هم» ، «مه» اومده.  ۸. بسته‌ام از جهانیان بر دل تنگ من دری / تا نکنم به هیچ کس گوشه چشم خاطری * در نسخه‌ی یغمایی و یوسفی به جای «بسته‌ام» ، «بسته‌ای» اومده.