سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۵۵۸

۱

هر نوبتم که در نظر ای ماه بگذری

بار دوم ز بار نخستین نکوتری

۲

انصاف می‌دهم که لطیفان و دلبران

بسیار دیده‌ام نه بدین لطف و دلبری

۳

زنار بود هر چه همه عمر داشتم

الا کمر که پیش تو بستم به چاکری

۴

از شرم چون تو آدمیان در میان خلق

انصاف می‌دهد که نهان می‌شود پری

۵

شمشیر اختیار تو را سر نهاده‌ام

دانم که گر تنم بکشی جان بپروری

۶

جز صورتت در آینه کس را نمی‌رسد

با صورت بدیع تو کردن برابری

۷

ای مدعی گر آنچه مرا شد تو را شود

بر حال من ببخشی و حالت بیاوری

۸

صید اوفتاد و پای مسافر به گل بماند

هیچ افتدت که بر سر افتاده بگذری

۹

صبری که بود مایه سعدی دگر نماند

سختی مکن که کیسه بپرداخت مشتری

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 923
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 610

نظرات

user_image
سید علی انجو
۱۳۹۳/۱۰/۲۹ - ۱۵:۵۶:۳۰
سلامکلیات سعدی تصحیح محمد علی فروغی بیت چهارم را این چنین آورده:از شرم چون تو آدمیئی در میان خلقانصاف می دهم که نهان می شود پرییعنی در مصرع اول «آدمیان» را «آدمیئی» و در مصرع دوم «انصاف می دهد» را «انصاف می دهم» آورده که به نظرمیرسد معنای صحیح تری هم داردضمناً در برخی نسخ مصرع دوم از بیت هفتم را به جای «حالت بیاوری» با «رحمت بیاوری» به پایان برده انددرود بیکران بر همه ی شما دست اندرکاران تقویت و ترویج فرهنگ ایران
user_image
کسرا
۱۳۹۵/۰۳/۰۸ - ۰۹:۱۶:۲۰
زیبااااست
user_image
فرخ مردان
۱۳۹۶/۰۳/۲۵ - ۰۰:۴۰:۰۵
@سبد علی:من نسخه فروغی/هوشنگ رهنما چاپ هرمس رو دارم. در اون نسخه دقیقا بر عکس چیزی که شما میگید هست و همان متن درج شده سایت گنجور صحیحه.