سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۶۱۵

۱

ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی

جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی

۲

به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت

که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی

۳

مرا مپرس که چونی به هر صفت که تو خواهی

مرا مگو که چه نامی به هر لقب که تو خوانی

۴

چنان به نظره اول ز شخص می‌ببری دل

که باز می‌نتواند گرفت نظره ثانی

۵

تو پرده پیش گرفتی و ز اشتیاق جمالت

ز پرده‌ها به درافتاد رازهای نهانی

۶

بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد

تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی

۷

چو پیش خاطرم آید خیال صورت خوبت

ندانمت که چه گویم ز اختلاف معانی

۸

مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان

که پیر داند مقدار روزگار جوانی

۹

تو را که دیده ز خواب و خمار باز نباشد

ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانی

۱۰

من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم

تو می‌روی به سلامت سلام من برسانی

۱۱

سر از کمند تو سعدی به هیچ روی نتابد

اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 957
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 608

نظرات

user_image
negar
۱۳۸۹/۱۰/۱۷ - ۰۸:۲۲:۳۷
اگر صدای استاد شجریان را با این شعر نشنیده اید حتما به دنبالش باشید، واقعا شنیدنی است.
user_image
علی
۱۳۸۹/۱۰/۳۰ - ۱۱:۰۱:۱۹
در ادامه ی نظر خانم نگار لازم به ذکر است که صدای استاد را در هنگام تدریس برای خانم پریسا بشنوید. ابیاتی از این شعر در آن تمرین چنان شیوا به آواز در آمده که جان کلام جمیل سعدی به جان مینشیند چنان که کیفیت پهیین ضبط کوچک تاثیری بر آن نگذاشته.حتما بشنوید.
user_image
علیرضا
۱۳۸۹/۱۲/۰۸ - ۰۵:۵۵:۴۵
سلام از کجا منبعی که معانی اشعار در اون باشه رو گیر آورد؟
user_image
م.م
۱۳۹۱/۰۱/۲۴ - ۱۲:۰۷:۰۰
جهان هستی هرگز گوهری به این والایی به وجود نخواهد آورد.
user_image
حامد
۱۳۹۱/۰۲/۲۵ - ۰۵:۴۱:۵۳
در مرد مطلبی که علی آقا گفتند باید بگم استاد شجریان در آن کار در حال تدریس به خانم مهرعلی هستند نه خانم پریسا.
user_image
م
۱۳۹۱/۰۳/۰۴ - ۱۵:۴۲:۰۵
نام‌هایشان را فراموش کرده‌ام، اما از نظر آن چه که به طول بخش‌ها مربوط می‌شود و وزن را می‌سازد، این مصرع یک بخش بلندتر است و وزنش می‌لنگد:مرا مگوی که چه نامی به هر لقب که تو خوانیاگر با قبلی، بخش به بخش مقایسه کنیم، یا بایدمرا مگوی چه نامیباشد و یامرا مگو که چه نامیکه دومی آهنگین‌تر و روان‌تر به نظر می‌رسد.* اگر کسی بگوید که عروض و واج و تکواژ و لفظ جایگزین سیلابس در فارسی و فرق آن با بخش چه بود، سپاس‌گزار خواهم بود.** حالا که این‌ها را می‌خوانید، همین‌جا بگویم و سپس حذف نمایید: ساعتی گشتم تا لینک درج حاشیه را یافتم، بعد از مراجعه به حاشیه‌ها و دیدن اولین و آخرین (لطفاً یادداشتی بالای صفحه بگذارید که ترتیب زمانی جدید به قدیم است یا بالعکس) و کسب اطمینان از این که بسته نشده‌اند دیدم آخر یک جمله که اصلاً نمی‌خواندمش یک لینک وجود دارد؛ لطفاً لینک درج حاشیه را Bold و Highlight کنید و هر نظر هم، عنوان و نویسنده و ساعت درجش را با خوش‌سلیقگی جدا نمایید؛ این طور که هست، انگار همه را با NotePad نوشته‌اند! برای عباراتی که معانی جایگزین با hover دارد هم، زیرخطی، کج‌نوشتی، اختلاف رنگی چیزی به کار برید که معلوم باشد نسخۀ جایگزین دارد؛ آدم به طور معمول که موقع خواندن نشان‌گر را روی ابیات حرکت نمی‌دهد تا متوجه شود.
user_image
بابک
۱۳۹۱/۰۶/۱۷ - ۰۱:۵۲:۳۶
برنامه گلها، شمارهٔ 133آواز استاد شجریان به همراه سنتور از استاد پایور
user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۹/۱۹ - ۰۳:۵۹:۵۸
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
user_image
محمدرضا
۱۳۹۲/۱۲/۲۶ - ۱۹:۱۷:۵۵
این بیت : بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانیتوسط دکتر محمد اصفهانی در آلبوم برکت و کنسرت ها اجرا شده که بسیار شنیدنی هست.
user_image
علی
۱۳۹۳/۰۳/۰۱ - ۱۲:۰۷:۴۶
ریاضت من شب تا سحر نخفته چه دانی نسخه محمد علی فروغی
user_image
ناشناس
۱۳۹۳/۰۴/۱۰ - ۱۵:۱۰:۰۸
این شعرو پیشنهاد میدم باصدای جناب ناظری گوش بدین تااز زندگی لذت ببرین
user_image
وصال
۱۳۹۳/۰۶/۲۰ - ۱۳:۴۸:۲۷
نوار اموزشی استاد شجریان که دوستان از ان یاد کرده اند مربوط به اموزش همایون شجریان توسط استاد میباشد
user_image
بهاره
۱۳۹۳/۰۸/۱۷ - ۰۶:۰۲:۳۹
با سلام. خدمت دوستان عرض کنم که من تمرین بیات اصفهان این غزل رو دارم . و روی خود تصویرش نوشته تمرین استاد شجریان با همایون در 9 سالگی. منم اولش فکر کردم با خانم مهرعلی هست. اما روی ویدیوش چیز دیگه ای نوشته
user_image
نریمان
۱۳۹۳/۰۸/۲۳ - ۱۳:۰۸:۱۱
سلام دوستان.غزلیات شیخ اجل،استاد سخن،سعدی شیرازی به تصحیح مرحوم کاظم برگ نیسی همراه با معنی چاپ شده است.دوستانی که می خواهند معانی غزلیات را بدانند به آن کتاب رجوع کنند.همچنین پیشنهاد می کنم آن دسته از غزلیات سعدی که استاد ارجمند محمدرضا شجریان خوانده اند را بشنوند،چراکه زیبایی غزل ها صدچندان می شود!
user_image
دلیر
۱۳۹۳/۰۸/۳۰ - ۱۳:۱۳:۳۲
استاد شجریان اجرایی خصوصی در مایه اصفهان با تار مرحوم لطفی دارند که فوق العاده گردش تغمات اصفهان را اجرا می کنند. بی نظیر است این آواز. گویا در محضر ادیب خوانساری اجرا شدهدر اینترنت هم پیدا می شود این آواز
user_image
یادگار
۱۳۹۳/۱۲/۱۲ - ۱۰:۵۳:۵۴
شاخه گل شماره 388،استاد محمودی خوانساری،استاد جلیل شهناز،مایه دشتی،حتماًگوش کنید.
user_image
احمد
۱۳۹۴/۰۱/۲۲ - ۲۲:۵۶:۴۱
من این غزل را اول بار با صدای آقای مختاباد شنیدم و حظ وافر بردم.به دوستان توصیه میکنم بنیوشند.
user_image
مرضا
۱۳۹۴/۰۲/۰۸ - ۰۱:۲۳:۱۴
دوستان این غزل رو با صدای استاد شهرام ناظری گوش کنیدفوق العاده است
user_image
مرتضا
۱۳۹۴/۰۲/۰۸ - ۰۱:۲۴:۱۲
دوستان این غزل رو با صدای استاد شهرام ناظری گوش کنیدفوق العاده استعالی
user_image
منصور
۱۳۹۴/۰۲/۲۴ - ۲۳:۴۶:۰۷
استاد تاج اصفهانی این شعر را در یک بزم خصوصی در منزل امام موسی صدر در سوریه، هنگامی که با همسرش به زیارت حضرت زینب رفته و از آنجا می خواسته به کربلا برود، درحضور امام موسی صدر و جمعی دیگر در مایه افشاری خوانده که بسیار زیباست !
user_image
رحمت
۱۳۹۴/۰۴/۰۶ - ۱۲:۲۹:۰۹
جانانچرا اشارتی در سخنان شما بردرک معنی نیست.کسی نگوید چه میگذرد در حکایت باد صبا.چیست این باد صبا ،کیست.مورد اختلاف معانی درچیست.چه خبر است در ندانست کوی دوست.چگونه است که گوید سلام من برسانی.تا چند این حقیقت با چنان جذابی به گوش تان برساند.کمی محبت برسانید بر این درد.
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۴/۱۷ - ۰۵:۵۳:۲۷
عاشق بیت اول و هفتم این جاویدان شعرم... هزاران درود بر روح مطهر سعدی بزرگوار... وقتی که از جایی دلگیرم یا عصبانی... فقط شعرهای سعدی میتونه بهم آرامش بده... مصرع اول این شعر رو باید برای خود سعدی خوند... ای پادشاه سخن... ای نماد عاشقی ...ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی... که به هر که در خیالم آمد تو خوب تر ز آنی...روحش شاد ♥♥
user_image
دکتر ترابی
۱۳۹۴/۰۴/۱۷ - ۱۳:۴۷:۳۰
بر آتش تونشستیم و دود شوق بر آمدتو ساعتی ننشستی، که آتشی بنشانیگمان نمی برم کسی قندی بدین شیرینی آفریده باشد .
user_image
حسین
۱۳۹۴/۱۱/۰۸ - ۱۵:۳۹:۰۴
من در مورد این غزل چی بگم نه فقط این غزل همه و همه اینارو انسان نمیتونه گفته باشه نه من باور نمیکنم هر چقدر که انسان سلطان سخن باشه کار انسان نیست اینا از جایی دیگر است کار خودشه اره اونه
user_image
رضا آفاق
۱۳۹۴/۱۲/۱۲ - ۱۳:۰۱:۵۳
به نظر من ضرب آهنگ های این غزل و همچنین نحوه قرار گرفتن واژه ها و از همه مهم تر، مفهوم بلند بالایی که تمام این عناصر را به خدمت خود گرفته،فقط و فقط میتواند یک معجزه باشد
user_image
گلستان ارم
۱۳۹۵/۰۵/۱۱ - ۰۶:۳۰:۰۸
با درود خدمت دوستان عزیز.به نظر بنده این غزل بسیار زیبا رو با صدای پهلوان آواز ایران استاد ایرج گوش بدهید که استاد با صدای ملکوتی خود این غزل رو در دستگاه همایون گوشه شوشتری اجرا میکنن .شاخه گل 465.نوازندگان هم زنده یا استاد علی تجویری.زنده یاد جلیل شهناز .زنده یاد منصور صارمی و زنده یاد استاد جهانگیر ملک .آوازی که استاد ایرج میخونن با هیچ صدا و نوایی قابل مقایسه نیست انشاءالله سلامت باشن و همچنان از حنجره ی جادوییه ایشون بهرمند باشیم .
user_image
رضا حقیقی
۱۳۹۵/۰۶/۱۵ - ۱۸:۲۸:۴۴
بیت سوم مصرع دوم "مرا مگوی" نوشته شده که اشتباهه و در ضمن وزن رو هم به هم می ریزه و درستش "مرا مگو" هست.
user_image
۷
۱۳۹۵/۰۷/۲۰ - ۲۳:۱۴:۳۶
پیوند به وبگاه بیرونیمحمد رضا شجریان > گل‌های تازه 133
user_image
سیدم ساعد ح
۱۳۹۵/۱۲/۲۳ - ۱۶:۴۸:۱۲
در بیت:مرا گناه نباشد نظر به روی جوانانکه پیر داند مقدار روزگار جوانیمصراع دوم سکته دارد که با توجه به تسلط و استادی در سخن حضرت شیخ اجل بعید است که این مصراع را چنین سروده باشند‌نیکوتر و زیبنده تر است که این مصراع اینگونه اصلاح گردد:که پیر قدر بداند روزگار جوانیکه با عروض شعر هم بی تناسب نیست
user_image
۷
۱۳۹۵/۱۲/۲۳ - ۱۸:۲۸:۰۹
پیوند به وبگاه بیرونیآواز همایون استاد ایرج یک شاخه گل 46551" 8"
user_image
۷
۱۳۹۶/۰۷/۲۹ - ۱۷:۵۱:۰۶
پیوند به وبگاه بیرونیبزم خصوصی | شجریان، مهستی، یاحقی
user_image
منصورمهدی دولتخواه
۱۳۹۶/۰۹/۰۸ - ۰۷:۲۸:۳۹
در بیت "مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان / که پیر داند مقدار روزگار جوانی " وزنش درست نیستبه نظرم به این شکل مناسب تر است: مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان / که پیر قدر بداند بهای روز جوانی
user_image
منصورمهدی دولتخواه
۱۳۹۶/۰۹/۰۸ - ۰۷:۳۴:۲۴
البته به این شکل هم میشه گفت: مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان / که مرد پیر بداند بها و قدر جوانی
user_image
سعدی
۱۳۹۷/۰۳/۱۲ - ۲۰:۳۵:۲۰
سلام در حضور عزیزان، معنی نیمە بیت اول نمیدانم اگر کسی معنیش بنویسە خیلی ممنون میشم... از کردستان عراق
user_image
بهروز
۱۳۹۷/۰۹/۰۳ - ۱۴:۴۹:۴۱
استاد شجریان در آلبوم دیلمان که توسط کانون پرورش فکری منتشر شده این شعر را احرا کرده اند.
user_image
محمد منتظری
۱۳۹۷/۰۹/۱۲ - ۱۰:۱۲:۴۲
با سلامفکر میکنم در بیت آخر با توجه به مضمون بیت که گرفتن اسیر است، بهتر است بکِش (از مصدر کشیدن) استفاده شود تا بکُش (از مصدر کشتن) چون کشتن اسیر هرچند از معشوق بعید نیست ولی مراد عاشق هم نیست و همچنین رسم عرفی و دینی هم بر کشتن اسیر نیست. به جز معدودی از فتوحات صدر اسلام در سایر موارد اسرا به بردگی کشیده می‌شدند و به نقاط مختلف جهان اسلام کوچانده می‌شدند.از طرفی نمونه‌هایی از کشیده شدن به زنجیر یار در ادبیات وجود دارد. مانند:حلقه‌ای بر گردنم افکنده دوستمی‌کشد هر جا که خاطر خواه اوستاز طرفی اگر قصد کشتن باشد تیر معشوق است که به سمت عاشق روانه می‌شود نه کمند. کمند بر سر انداختن برای اسیر گرفتن است. مگر اینکه تصور کنیم معشوق قصد خفه کردن عاشق را داشته که در ادبیات فارسی یک نو آوری در نحوه عاشق کشی است!این ابیات بیشتر با مضامین تسلیم و رضا و متابعت و اطاعت تناسب دارد تا قتل و گشودن دست غارت معشوق بر جان عاشق. چنان که در بیت دوم معشوق کسی است که عاشق را از کمند انانیت می‌رهاند و آزاد می‌سازد.
user_image
سپهر
۱۳۹۸/۰۳/۲۶ - ۱۲:۳۷:۴۱
درود فراوانبه چشمم آمد که چندی از شعردوستان و سعدی پسندان عزیز درباره ی بیت هشتم اظهار نظرات کج و معوجی کرده بودند و لازم دیدم چند نکته رو متذکر بشوم.اول اینکه در مصراع هشتم هیچ سکته وزنی ای وجود ندارد. چیزی که به گوش دوستانِ ناآشنا با عروض شعر فارسی سکته آمده یک اختیار شاعری پر کاربرد هست که بر طبق آن یک هجای بلند جایگزین دو هجای کوتاه میشود و در اینجا مفاعلن فعلاتن در بیت دوم بر اثر همین اختیار به مفاعلن مفعولن مبدل شده است.چند مثال از این اختیار شاعری:مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن که گاه تبدیل به مفعولن فاعلن میشودگویی بط سفید جامه به صابون زده ستکبک دری ساق پا در قدح خون زده ستبر گل‌تر عندلیب گنج فریدون زده‌ستلشکر چین در بهار بر که و هامون زده‌ستلاله سوی جویبار لشکر بیرون زده‌ستخیمهٔ او سبزگون، خرگه او آتشین... (منوچهری)یامفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فَعل (فعول) که تبدیل به مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلن فاع در مصراع نخست شده است‌.در کارگه کوزه گری رفتم دوشدیدم دو هزار کوزه گویا و خموشناگاه یکی کوزه برآورد خروشکو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش (عمر خیام نیشابوری)و اما نکته ی دوم، استدعا دارم از دوستان و بزرگواران عزیز که توجه کنند، آثار کلاسیک (و حتی معاصر) ادبی بازیچه و سطور روزنامه نیستند که صرفا به ظن و گمان و به اعتبار سلایق شخصی دستخوش تغییرات ناروا قرار گیرند. هر سطر و بیت و قطعه ادبی که مورد مطالعه ی ادب دوستان گرامی قرار میگیرد حاصل تلاش های شبانه روزی و مقابله نسخه های عدیده ی قدیمی و خطی موجود در کتابخانه های شرق و غرب هست و صرفا به خوشامد مصحح نوشته نشده که دوستان به خود اجازه می دهند سلیقه شخصی شان را هنگام کج فهمی ابیات لحاظ کنند. این مورد را بسیار در نظرات سایت فخیم گنجور دیده ام و حال هم از بی طاقتی این چند سطر را رقم میزنم. این آفت امانت ناداری ادب دوستان متاسفانه و بدبختانه تنها بلای امروز ما نیست و به درازای تاریخ ادب فارسی گریبان گیر ما بوده است و چه بسیار آثار ارزشمند و مهم را فاسد و مضمحل کرده است. استدعای عاجزانه دارم به عرایض بنده توجه درخور مبذول بدارید.تنتان به ناز طبیبان نیازمند مباد
user_image
rezasafari
۱۳۹۸/۰۹/۱۰ - ۱۸:۴۴:۰۶
روان شاد ، آقای سروستانی ابیاتی از این غزل را بسیار زیبا به آواز، خوانده اند
user_image
حمید
۱۳۹۸/۰۹/۱۵ - ۰۰:۴۶:۳۵
اینجا کاملا مقصود از معشوق والا خبر میده، جایی که میگه شب تا سحر نخفته چه دانی، نشان میده که انتظار وصالِ خداوند رو در سحر میکشه. از نظر عرفا هم مقصود از پرده، اون کوک آدمیست که اگر با نظام آفرینش سازگار بشی، قلبت به نور معرفت خدای متعال روشن میشه. در آخر:صبر را دانم ولی تا کوی دوستراه اگر نزدیکتر داری بگو
user_image
محبوبه
۱۳۹۹/۰۲/۲۲ - ۲۳:۴۲:۴۱
با سلام و تشکر از زحمات مدیران سایت خوب گنجوردر بیت آخر بکش از مصدر کشیدن می آیدو به کمند برمی گردد که در مصراع اول این بیت آمده است. از مصدر کشتن نمی آید چون کشتن اسیر روا نیست. و کسی اسیر را نمی کشد . بلکه کمندی که با آن اسیر را گرفته است می کشد
user_image
محمد
۱۳۹۹/۰۵/۱۶ - ۰۱:۵۵:۲۵
در اجرای خصوصی استاد شجریان و خانم مهستی نوازنده سنتور فضل الله توکل هستن، به اشتباه منصور صارمی ذکر شده...
user_image
محمد
۱۳۹۹/۰۵/۱۶ - ۰۲:۰۸:۱۴
این شعر در اجرایی از استاد شجریان و استاد جلیل شهناز در جامه دران اصفهان هم اجرا شده است....
user_image
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
۱۳۹۹/۰۸/۲۰ - ۱۸:۰۷:۱۴
ابتدا یک خواهش از دوستان عزیزدر ابتدای کار درج شده است که کدامیک از اساتید بزرگ موسیقی، این غزل را خوانده اند دیگر نیازی نیست ده بار این نکته تکرار شودبنده شخصا در آواز مرید و عاشق آواز استاد شجریان هستم و گوشم نوع دیگری از آواز را نمی تواند بشنود ولی دلیلی ندارد زیر هر غزل تکرار کنم استاد این را خوانده است آن هم به کرات و مکرراما در مورد این بیت:چنان به نظره اول ز شخص می‌ببری دلکه باز می‌نتواند گرفت نظره ثانیچرا خداوند سخن سعدی بزرگ از نظره استفاده کرده و از نظر استفاده نکرده؟ قطعا اگر می خواست برایش مثل آب خوردن بود که با تغییراتی در کلمات، «نظر» را در بیت جا دهد اما عمدا از نظره استفاده کرده است.نظر، نگاه کردن است و ممکن است طولانی باشد یا مکرر. اما نظره در زبان عربی یک بار نگاه کردن است یعنی یک نگاه کوتاه و ریز و گذرامی خواهد بگوید در همان نگاه کوچولویی که چه بسا بی اختیار از طرف صاحب نگاه به تو بیفتد کار تمام می شود و شخص نمی تواند جلوی نگاه دومش را بگیرد. یعنی چشم خیره می شود و اختیار از کف می رود.
user_image
امیرعلی
۱۳۹۹/۰۸/۲۷ - ۰۷:۱۱:۲۲
همه اواز ها بینهایت خوب بودن ولی اونی که به دل من نشست بیات اصفحان و استاد خوانساری بودن
user_image
Saman Mokhtar. M.
۱۳۹۹/۱۱/۱۳ - ۱۶:۲۱:۳۸
درودبرشماجناب استاد شجریان، در جلسه ای خصوصی و آموزشی در خصوص آواز بیات اصفهان، در حضور جناب استاد ناظری، بیت را به این شکل می‌خوانند؛تو را که دیده ز خوابِ خمار ، باز نباشدریاضتِ منِ شب تا سحر نخفته چه دانی!؟ولی در اینجا به گونه‌ای دیگر است.
user_image
یگانه یگانی
۱۴۰۰/۰۹/۲۸ - ۱۲:۰۲:۴۹
در خوانش شعر فارسی درست است که حرف ربط را وُ بخوانیم، نه وَ مثلاً در فایل صوتی اول می‌گوید تو پرده پیش گرفتی وَ ز اشتیاق جمالت. درست است بگوییم تو پرده پیش گرفتی وُ (اُ) ز اشتیاق جمالت. در تلفظ صحیح خوانش اشعار فردوسی، واو اول بیت را هم اُ می‌خوانند، حتی اگه شده یک کرسی ی زیر آن بگذاریم. مثلاً این مصراع سعدی مرا به هیچ بدادی یُ من هنوز بر آنم... 
user_image
محمدحسین یوسفی mhh.yousefi@gmail.com
۱۴۰۰/۱۲/۲۰ - ۱۳:۳۹:۴۷
جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی. واقعا تضاد صورت و جان تا چه حد عمق معنایی عرفانی ایجاد کرده. یوسفی  
user_image
احسان چراغی
۱۴۰۱/۰۴/۰۵ - ۰۲:۱۳:۰۲
این ابیات سعدی مرتبط با بیت نهم این غزل است:   تو که یک روز پراکنده نبوده‌ست دلت صورت حال پراکنده دلان کی دانی   غم دل با تو نگویم که نداری غم دل با کسی حال توان گفت که حالی دارد
user_image
شیخ نوید نظری
۱۴۰۱/۰۶/۲۸ - ۱۴:۰۰:۳۹
ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی این مصرع زیبا همان معنای "و لم یکن له کفوا احد" است. "لیس کمثله شیء"
user_image
محمدپویا تیموری
۱۴۰۱/۰۷/۰۲ - ۱۵:۳۰:۲۰
زیبایی این شعر هنگامی ملموس تر میشود که آن را با تار شهناز و صدای آسمانی محمدرضا شجریان بشنوید. از خود این زیبایی رو دریغ نکنید عزیزان.
user_image
یوسف شیردلپور
۱۴۰۱/۰۹/۱۸ - ۱۳:۰۹:۳۲
درود برشما آقا پویای بزرگوارهمین الان دریک روستا در دل جنگل بطوری که هیچ طرف ما دیگر نه آبادی هست نه یک روستا، ماهم چند خانواده بیشتر نیستیم هوا هم  بارانی والبته خیلی سرد پشت بخاری هیزمی صدای قل قل کتری شرشر باران فقط من و خدا هیچ کس نیست اما این شعر وغزل ناب وصدای از خود بی خود نمای استاد شجریان وحضور خداوند راکه حتی میشود حتی درآغوشش گرفت دیگر چه حاجت به چیزی دیگر؟ آری دوست عزیز من همین آواز ماندگار خسرو  دوجهان استادرا  راگوش میدم واین بیتی را که خیلی دوستش میدارم همیشه برای آنانی که عاشقونم  میفرستم مخصوصا به استاد شجریان وحالاهم تقدیم همه عزیزان ❤️ وشما دوست عزیز گنجوری من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم تومی روی بسلامت سلام ما برسانی این هم شماره ام اگرگذرتان به شمال افتاد یکه کلبه چوبی درویشی درخدمتیم 09112388986 09339540428 حق✋✋ 
user_image
منصورمهدی دولتخواه
۱۴۰۲/۰۳/۱۵ - ۰۹:۱۵:۲۰
بیت: مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان که پیر بداند مقدار روزگار جوانی ایراد داره، من سعی کردم اصلاحش کنم به این شکل، شاید بهتر باشه: مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان چنان که پیر بداند بهای روز جوانی
user_image
mr
۱۴۰۲/۰۵/۱۹ - ۰۴:۱۶:۱۸
این شعر با آواز استاد ناظری واقعا آرامش محضه
user_image
ادبیات
۱۴۰۲/۱۰/۲۳ - ۱۳:۰۷:۴۷
فکر نکنم کسی از نژاد بشر بتواند چنین شعر بسراید، سعدی تو کیستی.. روحت شاد، رحمت خدا برمادری که تو را زایید🌹🌹. 
user_image
بی هیچ
۱۴۰۲/۱۱/۲۹ - ۰۰:۲۰:۲۰
سلام  ترجمه انگلیسی این بیت چجور باید نوشت.. من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم تو می‌روی به سلامت سلام من برسانی
user_image
محسن جهان
۱۴۰۳/۰۱/۱۲ - ۰۵:۴۲:۲۳
تفسیر ابیات ۱ و ۲ غزل فوق: جناب سعدی خطاب به‌ حضرت دوست چنین می‌فرماید: خدایا نمی‌دانم در این دنیا به این وسعت شبیه چه هستی. این جهان و هر آنچه در اوست صورت و ظاهر است، و عمق و جوهره تمام موجودات تو هستی. انسان‌های عاشق با اختیار خود مسیر بندگی و عبودیت تو را انتخاب می‌کنند. و هر کس به تو پناه آورد از بند هوای نفس آزاد می‌کنی. 
user_image
مهران میناوند
۱۴۰۳/۰۳/۱۱ - ۰۴:۵۵:۵۴
حقیقتا یه فایلی موجود هست مربوط آموزش آواز اصفهان. فکر میکنم استاد صبا در حال آموزش به استاد شجریان هستند. این غزل رو تو اصفهان اجرا میکنند بسیار گوشنواز هست. حتما پیشنهاد میدم دوستان گوش کنند