سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۶۲۸

۱

تا کی روم از عشق تو شوریده به هر سوی

تا کی دوم از شور تو دیوانه به هر کوی

۲

صد نعره همی‌آیدم از هر بن مویی

خود در دل سنگین تو نگرفت سر موی

۳

بر یاد بناگوش تو بر باد دهم جان

تا باد مگر پیش تو بر خاک نهد روی

۴

سرگشته چو چوگانم و در پای سمندت

می‌افتم و می‌گردم چون گوی به پهلوی

۵

خود کشتهٔ ابروی توام من به حقیقت

گر کشتنیم باز بفرمای به ابروی

۶

آنان که به گیسو دل عشاق ربودند

از دست تو در پای فتادند چو گیسوی

۷

تا عشق سرآشوب تو همزانوی ما شد

سر بر نگرفتم به وفای تو ز زانوی

۸

بیرون نشود عشق توام تا ابد از دل

کاندر ازلم حرز تو بستند به بازوی

۹

عشق از دل سعدی به ملامت بتوان برد

گر رنگ توان برد به آب از رخ هندوی

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 965
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 707

نظرات

user_image
حسین
۱۳۹۲/۰۱/۲۵ - ۱۱:۱۲:۱۱
اینقدر این غزل زیباست که میشه سال‌ها زمزمه‌اش کرد و خسته نشد
user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۵/۰۵ - ۰۵:۲۹:۵۸
خیلی زیباست. به جرات می تونم بگم زیباترین شعر عاشقانه ای هست که تا حالا خوندم و استاد شجریان هم چه زیبا با صدای دلنشین خودش در آلبوم "غوغای عشقبازان " این شعر رو خوندن. دم شما گرم
user_image
جی ۷
۱۳۹۴/۰۳/۲۱ - ۲۰:۵۶:۴۸
حرز=دعایی که بر کاغذ نویسند و همراه خود نگه میدارند/تعویذبه فارسی چشم پنام گویند
user_image
دکتر رضا گل محممدی
۱۳۹۴/۱۲/۰۶ - ۲۳:۵۱:۳۳
نقطه ی اوج تسلط استاد سخن سعدی بر واژگان و مفاهیم و آوای واژه ها در این شعرش به نمایش درومده. چینش آوایی واژه ها و موسیقی نهفته در اون که به سادگی زیباترین تصویر از معشوق رو به راحتی در اختیار تخیل مغز انسان قرار می ده.
user_image
چکامه
۱۳۹۵/۰۴/۱۳ - ۱۷:۲۲:۵۶
خود کشته ی ابروی تو ام من به حقیقتگر کشته نیم باز بفرمای به ابروی
user_image
گمنام
۱۳۹۵/۰۴/۱۴ - ۱۰:۱۹:۲۹
چکامه گرامی درود ابروی تو هم اینک مرا کشته استور گمان میکنی هنوزم نیم جانی است، بار دیگر بفرمایآفرین بر دقت نظر.
user_image
گمنام
۱۳۹۵/۰۵/۲۴ - ۰۳:۳۸:۰۵
گر کشته نیم ( کشته نشده ام ) باز بفرمای به ابروی سخن از کشتنی بودن( قرار است کشته شوم) در میان نیست
user_image
رضا
۱۳۹۵/۰۶/۲۰ - ۲۳:۵۵:۳۷
گر کشتنی ام، باز(رها) بفرمای به ابروی.در این معنی با گره گشودن از ابرو نزدیکی معنایی دارد.
user_image
...
۱۳۹۶/۰۱/۳۰ - ۱۴:۱۰:۴۱
سعدی با هنرمندی مجموعه ای از مضامین رایج در عاشقانه های شعر فارسی رو در این غزل بیان کرده. غزلیات سعدی مثل یه دایرة المعارف میتونه تمام موتیف های عاشقانه شعر فارسی رو به ما معرفی کنه.در بیت اول، شوریدگی عاشق، بیت دوم بی اعتنایی معشوق، بیت سوم خاکساری و جانبازی عاشق، بیت چهارم سرگشتگی و البته تسلیم عاشق در برابر معشوق، بیت پنجم باز هم به جانبازی و پاکبازی عاشق، بیت ششم برتری معشوق نسبت به سایر خوبرویان، بیت هفتم وفاداری عاشق به معشوق و البته گوشه نشینی و بریدن از خلق (سر بر نگرفتن از زانو، کنایه از عزلت و مراقبه)، بیت هشتم فرازمانی و ازلی و ابدی بودن عشق عاشق و بالاخره بیت آخر با استفاده از اغراق بسیار زیبا، وفاداری و ریشه دار بودن عشق عاشق بیان میشه.من بیت آخر رو شاه بیت این غزل می دونم. فوق العاده بیان شده.
user_image
مصطفی سیاهپوش
۱۳۹۷/۰۸/۰۷ - ۰۳:۳۷:۳۷
تشکر از اساتید و عزیزانی که با نوشتن مطالب زیبا ، دقیق و عالمانه به غنای سایت گنجور افزوده اند و موجب بهره مندی هر چه بیشتر مخاطبان این سایت می شوند. همچنین تشکر از گردانندگان عزیز سایت گنجور.
user_image
اچ دی
۱۳۹۸/۰۳/۱۲ - ۰۳:۳۰:۴۵
فکر میکنم که در مصرع اول برداشت درستی انجام نشده!درواقع جناب سعدی میفرمایند. "خود کشته ابروی توام"، یعنی اشاره ابروی تو برای کشتن من کافی است؛ نه اینکه الان کشته شده ام.در مصرع دوم در تکمیل مصرع اول میفرمایند، حال "گر کشتینم باز بفرمای به ابروی" یعنی اگر لایق کشته شدن در راه عشق تو ام به اشارت ابرو مرا بکش
user_image
جلال
۱۳۹۸/۰۶/۰۳ - ۰۲:۵۷:۱۱
بنظر من در اون بیت مورد بحث، توی مصرع دوم شاعر میگه اگر فکر میکنی باز بار دیگر باید کشته شوم اشارتی به ابرو بنما. در واقع مصرع دوم رو میشه با یک مکث بعد از کلمه 'باز' اینطور خوند:گر کشتنی‌ام باز، بفرمای به ابروی
user_image
گنگ خواب دیده
۱۳۹۹/۰۴/۱۰ - ۰۲:۱۱:۰۹
سلامبه نظرم هر دوتا برداشت از مصرع گر کشتنیم (کشته نیم) درست است. ولی گر کشتنیم هم بیشتر شنیده شده و هم سپردن اختیار به دست معشوق رو بیشتر می رسونه.
user_image
REZA
۱۳۹۹/۱۰/۱۸ - ۰۰:۲۸:۲۱
کُشتنیم درسته، آثار شعرا هم عصر و پس و پیش هم استفاده کرده اند.
user_image
امیرخان
۱۳۹۹/۱۲/۲۶ - ۱۸:۱۴:۴۱
کشته ابروی توام در مصراع اول به معنی شیفته و دلبسته ابروی یار بودن است . بقول معروف عاشق کشته مرده ابروی معشوق است . مصراع دوم اختیار را در کف معشوق میگذارد که اگر لایق کشتنم باز اشاره ابرویی کفایت است . کما اینکه کشته نیم به معنی کشنه نبودن هم درست است . هر دو معنا در اینجا درست و بجاست .
user_image
یوسف شیردلپور
۱۴۰۱/۱۰/۱۵ - ۱۲:۱۳:۵۴
سرگشته چو چوگانم پیش پای سمندت می افتام و میگردم چون گوی به پلوی براستی که سعدی عاشق دل هر هرعاشقی را عاشقتر میکند باغزلیاتش روح سعدی جان قرین رحمت 🌹🌹  
user_image
قاسم صمصامی
۱۴۰۲/۰۱/۰۴ - ۱۷:۱۹:۳۸
این غزل زیبا و ناب حضرت سعدی مثل تمام غزل هایش از غنای کامل در تمامی کلمه ها برخوردار است و به نظر من همه بیت ها را می توان شاه بیت نامید.
user_image
پوریای حیران
۱۴۰۲/۰۶/۱۹ - ۱۳:۱۸:۱۸
بازگردانی عبارت "از دست تو در پای فتادند چو گیسوی" را لطف میکنید ؟
user_image
داداش صادق
۱۴۰۲/۰۷/۱۳ - ۱۸:۲۳:۳۳
معنی بیت هفتم تا عشق سرآشوب تو همزانوی ما شد سر بر نگرفتم به وفای تو ز زانوی را لطف می‌کنید؟