سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۶۳۱

۱

وقت آن آمد که خوش باشد کنار سبزه جوی

گر سر صحرات باشد سروبالایی بجوی

۲

ور به خلوت با دلارامت میسر می‌شود

در سرایت خود گل افشان است سبزی گو مروی

۳

ای نسیم کوی معشوق این چه باد خرم است

تا کجا بودی که جانم تازه می‌گردد به بوی

۴

مطربان گویی در آوازند و مستان در سماع

شاهدان در حالت و شوریدگان در های و هوی

۵

ای رفیق آنچ از بلای عشق بر من می‌رود

گر به ترک من نمی‌گویی به ترک من بگوی

۶

ای که پای رفتنت کند است و راه وصل تند

بازگشتن هم نشاید تا قدم داری بپوی

۷

گر ببینی گریهٔ زارم ندانی فرق کرد

کآب چشم است این که پیشت می‌رود یا آب جوی

۸

گوی را گفتند کای بیچاره سرگردان مباش

گوی مسکین را چه تاوان است چوگان را بگوی

۹

ای که گفتی دل بشوی از مهر یار مهربان

من دل از مهرش نمی‌شویم تو دست از من بشوی

۱۰

سعدیا عاشق نشاید بودن اندر خانقاه

شاهد بازی فراخ و زاهدان تنگ‌خوی

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 966
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 608

نظرات

user_image
payam
۱۳۹۱/۰۱/۰۵ - ۰۳:۱۹:۳۸
گوی را گفتند کای بیچاره سرگردان مباشگوی مسکین را چه تاوانست چوگان را به گویدر مصرع دوم نگارش "به گوی" باید بصورت "بگوی" اصلاح شود.
user_image
ارسلان دلخواه
۱۳۹۴/۰۲/۱۴ - ۱۸:۳۴:۴۰
مصرع آخر باید به این شکل اصلاح بشه :شاهدان بازی فراخ و زاهدان بس تنگ خوی
user_image
فرخ مردان
۱۳۹۶/۰۳/۲۹ - ۰۰:۱۵:۲۲
از دوستان کسی راهنمایی ای در مورد بیت پنجم میتونه یکنه؟
user_image
مریم
۱۳۹۶/۰۳/۲۹ - ۰۳:۲۳:۱۱
گر به تُرک من نمی گویی، به تَرک من بگویجناس دارد.
user_image
فرخ مردان
۱۳۹۶/۰۳/۲۹ - ۱۱:۰۷:۳۵
@مریمدرسته. اگر به یارِ من نمیگی این پیغام رو،بهتره بری پیِ کارت!
user_image
حمیدرضا
۱۳۹۶/۱۱/۱۳ - ۰۶:۰۳:۰۲
در مورد عبارت «بازی فراخ» در مصرع آخر در لغتنامه دهخدا اینطور آمده:«بازی فراخ . [ ف َ ] (ص مرکب ) بمجاز، در برابر تنگخوی . در شعر سعدی بدین سان آمده است :سعدیا عاشق نشاید بودن اندر خانقاهشاهد بازی فراخ و زاهدان تنگخوی .که بمعنی مَزّاح و فراخ خوی در برابر تنگخوی است ، اما همین بیت در نسخ متأخر بدین صورت در آمده است :سعدیا مستی و مستوری بهم نایند راستشاهدان بازی مزاج و صوفیان بس تنگخوی .و مصراع دوم بدینسان نیز در نسخ آمده است :شاهدان بازی فراخ و...»
user_image
فاطمه یاوری
۱۴۰۲/۰۳/۰۹ - ۰۵:۱۵:۵۳
گوی را گفتند کای بیچاره سرگردان مباش! گوی مسکین را چه تاوان است؟ چوگان را بگوی....!
user_image
جهن یزداد
۱۴۰۲/۰۴/۲۶ - ۱۷:۱۷:۵۵
اینگونه نیز امده که به گمانم سره است  گاه ان باشد که خوش باشد کنار  سرو جوی گر سر گلگشت داری سرو بالایی بجوی