
سعدی
شمارهٔ ۲۳
۱
ای یار ناسامان من، از من چرا رنجیدهای؟
وی درد و ای درمان من، از من چرا رنجیدهای؟
۲
ای سرو خوشبالای من، ای دلبر رعنای من
لعل لبت حلوای من، از من چرا رنجیدهای؟
۳
بنگر ز هجرت چون شدم، سرگشته چون گردون شدم
وز ناوکت پرخون شدم، از من چرا رنجیدهای؟
۴
گر من بمیرم در غمت، خونم بِتا در گردنت
فردا بگیرم دامنت، از من چرا رنجیدهای؟
۵
من سعدی درگاه تو، عاشق به روی ماه تو
هستیم نیکوخواه تو، از من چرا رنجیدهای؟
نظرات
سیاوش
شادی
امید
ناشناس
آوا
ابراهیم آهنگر
هانیه
مرتضی
مسعود
۷
مصطفی
Nariman Farmanfarma
۸
R.
محمدحسن
محمدحسن
ملیکا رضایی
سعید یعقوبیان
امین امینی
فرزاد