سعدی

سعدی

رباعی شمارهٔ ۳۷

۱

هر وقت که بر من آن پسر می‌گذرد

دانی که ز شوقم چه به سر می‌گذرد؟

۲

گو هر سخن تلخ که خواهی فرمای

آخر به دهان چون شکر می‌گذرد

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 995

نظرات

user_image
میثم
۱۳۹۳/۱۱/۱۴ - ۰۳:۲۹:۳۲
تو این مصرع که میگه:هروقت که بر من ان پسر می گذرد...یعنی معشوق مذکر بوده؟
user_image
Mehr
۱۳۹۳/۱۱/۱۴ - ۰۸:۲۶:۵۹
آقا میثمفکر می کنی هرگاه به پسر اشاره می شود منظور معشوق است؟اگر پسری زیبا بود باید سکوت کرد ، ولی اگر زن زیبا بود باید در آرزوی وصالش پر کشیدشما در زمان سعدی بوده اید که بدانید رسم شاعری چه بوده؟اینجا سعدی سخن از معشوق نیاورده طرز فکر شماپسر را معشوق دیده
user_image
میثم
۱۳۹۳/۱۱/۱۴ - ۰۹:۰۹:۴۶
اگر توجه کنید جلوی جمله ای که نوشتم علامت سوال گذاشتم.یعنی چون اطلاع ندارم خواستم از یه نفر که میدونه پرسیده باش.نگفتم اعتقاد صد درصد دارمدر ضمن طرز فکر من به خودم مربوطه
user_image
محمود
۱۳۹۳/۱۱/۱۴ - ۰۹:۳۰:۲۱
جناب mehr حق با اقا میثمه چون اینجا در مورد شعرها سوال و جواب میکنن .و هر که سوالش بدید بعضی ها خوش نیومد که نباید به طرز فکرش ایراد گرفت
user_image
admin
۱۳۹۳/۱۱/۱۴ - ۰۹:۳۹:۰۱
خیلی جالبه جناب mehr فکر کنم شما در زمان سعدی بودید و با اون رفاقت طولانی داشتی، که به نطر خودتون میدونید رسم شاعری اون زمان چه بوده.
user_image
Mehr
۱۳۹۳/۱۱/۱۴ - ۱۰:۴۷:۱۰
با درودآقای میثم گرامی ببخشید که که من متوجه ی سوالی بودن جمله نشدم، ضمن اینکه من به طرز فکر شما نمی توانم و حق ندارم ایراد بگیرم فقط خواستم بگویم چه مرد و چه زن را میتوان به زیبایی وصف نمود، اگر برداشت توهین آمیزی از نوشته ی من برداشته می شود از قلم نا رسای من بوده جناب محمود و جناب آدمینببینید نوشته ی من هم مثل اقا میثم سؤالیستخواستند جواب می دهند نخواستند نمی دهندرسم شاعری را نه من میدانم البته در آن زمان نه کس دیگرهر کس از ظن خود میگویدبهترست این گفتگو باشد تا ما هم چیزکی به معلوماتمان بیافزاییمبا احترام
user_image
میثم
۱۳۹۳/۱۱/۱۴ - ۱۴:۰۸:۴۹
دوست عزیز جنابmehrبنده که سوال پرسیدم معشوق مذکر است یا نه بدلیل ان بود که در جاهای دیگر هم دیده ام سعدی یا بعضی شاعران دیگر هم از پسر نام برده یا به پسر اشاره کرده اندبه فرض مثال بیت: خـالـی کـه مـرا عـاجـز و مـحـتـال بـکـرد خـطـی بـرسـیـد و دفـع آن خـال بـکـرد خـال سـیـهـش بـود کـه خـونـم می‌ریخت ریش آمد و رویش همه چون خال بکردبرای اطمینان به لینک زیر مراجعه کنیدسعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸/من چون این ابیات رو دیدم سوال کردم که ایا واقعا معشوق مذکر بوده یا خیر اعتقادی به مذکر بودن معشوق در این ابیات ندارم. چون بسیاری بر این باورند که منظور از معشوق مذکر خداوند استبا ارزوی سلامتی و سعادت برای شما دوست عزیز
user_image
Mehr
۱۳۹۳/۱۱/۱۴ - ۱۶:۱۴:۵۲
آقا میثم با دروددلم میخواست گفتگو را پایان دهم ولی بی ادبی بود اگر محبت شما را در آرزو کردن سلامتی و سعادت بی جواب بگزارمبگذارید از ته دلم بگویم:وقتی کلمه ی معشوق را دیدم گمان بردم که وقتی از هر پسری در شعر یادی بشود به عنوان معشوق شناخته میشودز گریه مردم چشمم نشسته در خون استببین که در طلبت حال مردمان چونستبه یاد لعل لب و چشم مست می گونتز جام غم می لعلی که می‌خورم خونستز مشرق سر کوی آفتاب طلعت تواگر طلوع کند طالعم همایونستحکایت لب شیرین کلام فرهادستشکنج طرّه لیلی مقام مجنونستدلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی استسخن بگو که کلامت لطیف و موزونستز دور باده به جان راحتی رسان ساقیکه رنج خاطرم از جور دور گردونستاز آن دمی که ز چشمم برفت رود عزیزکنار دامن من همچو رود جیحونستچگونه شاد شود اندرون غمگینمبه اختیار که از اختیار بیرونستز بی خودی طلب یار می‌کند حافظچو مفلسی که طلبکار گنج قارونستاگر رود را به معنی فرزند نگیریم گمان میرود که حافظ در مورد معشوقش شعر سروده ، ولی برای پسرش زار می زند ، و به عنوان معشوق به حساب نمیآیدولی اینکه شعرا تا عهد قاجار در حسن روی پسران قلم میزده اند بر کسی پوشیده نیست ، چنانکه زیباترین و بهترین ترجیع بند ادبی فارسی زبانان در فراق یک پسر که دل سعدی برایش بی قرار است سروده شده ای سرو بلند قامت دوست وه وه که شمایلت چه نیکوست ، و در دنباله میگویدآن برگ گلست یا بناگوشیا سبزه به گرد چشمهٔ نوشیاای چون لب لعل تو شکر نیبادام چو چشمت ای پسر نیولی گفتم که قلمم نارسایی کرده و حق مطلب را ادا نکردمبه هر حال اگر مردانه نوشتم بدانید که نامم مهری ست و یک زنم و شما را چند سال بزرگتر از پسر شانزده ساله ام می بینمبرای شما هم آرزوی سلامت و سعادت متقابل دارممهری
user_image
هاشمی
۱۳۹۵/۰۲/۰۱ - ۰۲:۴۷:۱۱
آقای میثمکتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی , نوشته ی سیروس شمیسا رو مطالعه بفرمایید , به سختی پیدا می شه البته .اونجا به سوالات شما در رابطه با معشوق مرد , جواب داده شده
user_image
عبدالله شاکر
۱۳۹۵/۰۴/۰۹ - ۱۴:۳۷:۱۱
رحمت خدا بر سعدی باداو در حد یک روحانی و حوزوی مردی خداشناس و اهل قرآن و مومن بوده. شعر هایش حاکی از عمق درک اوست.زمان او با زمان ما تومنی زمین تا آسمان فرق داشته.بعله فرهنگ امروز دنیا خراب است و ما فکر بد میکنیم.فقط شاعر میداند سوژه اش را نه خواننده.بنده خودم نیز وقتی حال و هوا می آید و میگوید: قل شعر مینویسم. بلکه پسر بچه ای سه چهار ساله و شیرین زبان و دوست داشتنیگهگاه دور و بر سعدی پیدایش میشده مثل نوه یا بچه همسایه و سعدی از شور و ذوق آن کودک شور و شوق خاصی پیدا میکرده.بقول حافظ ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیمجامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
user_image
سعدی فرغانی
۱۳۹۵/۰۴/۰۹ - ۱۵:۲۰:۲۷
آن درد ندارم که طبیبان داننددردیست محبت که حبیبان دانندما را غم روی آشنایی کشتستاین حال نباید که غریبان دانند
user_image
siavash jf
۱۳۹۶/۰۲/۱۵ - ۰۷:۵۲:۰۰
در غزل های شماره 45 و 306 هم سعدی همچین مضمونی درمورد پسر بکار برده
user_image
راضیه
۱۳۹۷/۰۸/۲۳ - ۱۱:۳۶:۰۲
سلام دوستان عزیزامکانش زیاده که برای پسرش این شعر رو سروده باشه!! مگه حتما باید برای جنس مونث شعر سروده بشه(:
user_image
گمنام
۱۳۹۸/۰۵/۰۷ - ۱۲:۰۰:۳۲
حافظ و سعدی و ... فقط انسان بودن ، انسان . بله ، هنرمند بودن و باذوق ، اشعارشون هم در اوج قله ادب جهان قرار داره ؛ ولی چرا ازشون قدیس و روحانی و خدا می سازید ؟ شعرا ، نقاشان ، موسیقی دانان ، نویسندگان ... انسان هستن و دارای همه خصوصیات و امیال انسانی .
user_image
محمدرضا
۱۳۹۹/۰۹/۲۳ - ۰۱:۴۴:۴۶
بیاییم قضاوت کردن را کنار بگذاریم و مقایسه نکنیمشاعرنهایت لطافت روح واوج احساسات پاکش را بکار گرفته تا این اشعار نغز را بسراید.تشریح زیبایی های ظاهری انسان ارتباطی به جنس ندارد واین مخلوق باهر جنسیتی ودر هرسنی زیباییهای قابل ستودن دارد.