
سعدی
رباعی شمارهٔ ۳۸
۱
خالی که مرا عاجز و محتال بکرد
خطی برسید و دفع آن خال بکرد
۲
خال سیهش بود که خونم میریخت
ریش آمد و رویش همه چون خال بکرد
تصاویر و صوت

نظرات