
سعدی
رباعی شمارهٔ ۶۸
۱
من دوش قضا یار و قدر پشتم بود
نارنج زنخدان تو در مشتم بود
۲
دیدم که همی گزم لب شیرینش
بیدار چو گشتم سر انگشتم بود
تصاویر و صوت

نظرات
مینا آقاخانی