سعدی

سعدی

حکایت شمارهٔ ۱۱

در جامع بَعْلَبَکَّ وقتی کلمه‌ای همی‌گفتم به طریقِ وعظ با جماعتی افسرده، دل مرده، ره از عالمِ صورت به عالمِ معنی نبرده.

دیدم که نفسم در نمی‌گیرد و آتشم در هیزمِ تر اثر نمی‌کند.

دریغ آمدم تربیتِ سُتوران و آینه‌داری در محلّتِ کوران. ولیکن دَرِ معنی باز بود و سلسلهٔ سخن دراز.

در معانیِ این آیت که: «و نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ». سخن به جایی رسانیده که گفتم:

۵

دوست نزدیکتر از من به من است

وینت مشکل که من از وی دورم

۶

چه کنم با که توان گفت؟: که او

در کنارِ من و من مهجورم

من از شرابِ این سخن مست و فُضالهٔ قَدَح در دست، که رونده‌ای بر کنارِ مجلس گذر کرد و دورِ آخر در او اثر کرد و نعره‌ای زد که دیگران به موافقتِ او در خروش آمدند و خامانِ مجلس به جوش.

گفتم: ای سُبْحانَ اللهِ! دورانِ باخبر در حضور و نزدیکانِ بی‌بَصَر دور!

۹

فهمِ سخن چون نکند مُستمِع

قوّتِ طبع از متکلّم مجوی

۱۰

فُسْحَتِ میدانِ ارادت بیار

تا بزند مردِ سخنگوی، گوی

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 174
گلستان سعدی به خط خوانا و زیبای میرزا محمدحسین شیرازی سال ۱۲۷۱ هجری قمری » تصویر 94
گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران » تصویر 43
کلیات سعدی نسخهٔ ۱۰۳۴ هجری قمری » تصویر 114
گلستان سعدی به خط محمدحسین کشمیری و نقاشی مانوهار داس نسخهٔ کتابخانهٔ دیجیتال دانشگاه کمبریج » تصویر 87
گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال ۱۰۱۱ هجری قمری » تصویر 106
گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال ۹۷۵ هجری قمری در بخارا » تصویر 98
گلستان به همراه بوستان در حاشیه » تصویر 78
گزیدهٔ ناقصی از گلستان با تذهیبها و نقاشیهای متعدد » تصویر 18
گلستان سعدی خوشنویسی شده و مذهب مورخ بیستم شوال ۱۱۳۵ هجری قمری » تصویر 105
گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال ۹۷۱ هجری قمری » تصویر 91
گلستان با بوستان در حاشیه به خط محمدرضا تبریزی سنهٔ ۹۸۰ هجری قمری » تصویر 110
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری » تصویر 86
گلستان بایسنقری موزهٔ چستر بیتی کتابت به سال ۸۳۰ هجری قمری در هرات » تصویر 34
شرح گلستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 357

نظرات

user_image
مهرزاد شایان
۱۳۸۹/۰۶/۲۷ - ۱۵:۱۶:۰۶
متاسفانه یک از مشهورترین ابیات سعدی که در این حکایت وجود دارد در متن نیامدهدوست نزدیکتر از من به من استوین عجب تر که من از وی دورم
پاسخ: با تشکر، اضافه شد.
user_image
مهرزاد شایان
۱۳۸۹/۰۶/۲۷ - ۱۵:۲۳:۴۵
و نَحن اَقرَبُ الیه مِنْ حَبل الورید ******و ما از رگ گردن به او نزدیکتریمآیه 16 سوره ق وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِو ما انسان را آفریده‏ایم و می‏دانیم که نفس او چه وسوسه‏ای به او می‏کند و ما ما از رگ گردن به او نزدیکتریم
user_image
محمد حسنی
۱۳۸۹/۱۰/۱۸ - ۰۸:۳۷:۲۶
یک بیت پیش از بیت آخر جا افتاده است به گمانم. این گونه من دیده بودم:فهم سخن گر نکند مدعیقوت طبع از متکلم مجویفسحت میدان ارادت بیارتا بزند مرد سخن گوی گوی
پاسخ: با تشکر، طبق تصحیح فروغی بیت جا افتاده با تفاوت «چون» به جای «گر» در مصرع اول، اضافه شد.
user_image
امید رضا محبی
۱۳۹۰/۰۸/۲۰ - ۲۳:۵۳:۰۲
وینت مشکل که من از وی دورم بجای وین عجب تر که من از وی دورم وفهم سخن چون نکند مستمع بجای فهم سخن چون نکند مدعی نسخه مرحوم فروغی
user_image
حامد ارسطو
۱۳۹۱/۱۱/۲۴ - ۰۳:۴۸:۰۱
بَعَلَبَک یا بِعَلَبَک نام شهریست در شام، مرکب از دو کلمه؛ بعل نام صنمی (بُتی) است و بک نام شخصی که این شهر را بنیان نهاده.نام قدیمی اَن هلیو پلیس است چون مقر پرستش خورشید بوده و معبد ژوپیتر و هلیو پلیس را یکی از پادشاهان مستبد در اَنجا بنا نهاده است.
user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۰۱/۰۸ - ۰۹:۴۴:۵۸
کلمه "چند" در خط اول جا افتاده است.در جامع بعلبک وقتی کلمه ای چند همی گفتم...
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۹/۲۶ - ۰۳:۴۵:۱۸
راستی بچه ها یک سوال!آیا متکلم همان وراج خودمان است؟
user_image
شمس شیرازی
۱۳۹۴/۰۹/۲۶ - ۰۵:۱۱:۲۲
متکلم سخندان است ، سخن پرداز وراج بسیار دروغ گوینده است بر وزن فعال صیغه مبالغه مانند کفاش و حراف و بقال و.....و چه زیباست: دوران باخبر در حضور و نزدیکان بی بصر دور. ای کاش با خبران نزدیک و بی بصران دور میبودند.
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۹/۲۶ - ۰۹:۱۲:۱۱
اوهراستی؟!سپاسگزارم. نمیدانم چرا خیال کردم متکلم یعنی بسیار سخندان!!غلط نکنم به خاطر تشدیدش بوده است! و اگر بدانید فکرم تا کجاها که نرفت... با خود گفتم اگر بسیار سخندان است لاجرم زمان بسیاری را صرف کسب دانش سخندانی کرده، پس بدون شک زمان چندانی برای آزمودن ادعاهایش نداشته،پس چه بسا که ادعاهایش لاف و گزافی بیش نباشد بنابراین در اصل همان وراج است لیکن از نوع محترمش! عجب اسب چموشی است این ذهن آدمی!!
user_image
نیما
۱۳۹۴/۱۲/۲۶ - ۱۷:۰۱:۵۸
با سلام خدمت دوستان فرهیخته عزیز، حقیر بهره ای از دانش ادبیان ندارم، و رشته تحصیلی ام چیز دیگریست اما آیا قوت طبع از متکلم مجوی برای این نیست که مستمع فهم سخن نمی کند، به عبارتی مفهوم مخالف مستمع بر سر ذوق آورد صاحب سخن را، زیرا سعدی دارد راجع به خودش صحبت میکند و به نظر حقیر متکلم اینجا به معنی گوینده است.سعدی میگوید چون مخاطب فهم سخن نمی کند معارف الهی از درونم نمی جوشد ، او تشنه نیست که به به او آب بدهم.
user_image
مزیگ مشرّف
۱۳۹۵/۰۴/۲۵ - ۰۵:۰۲:۲۵
در آن بیت معروف دوست نزدیک تر از من به من است در ادامه: وینت مشکل که من از وی دورم ........... نه «این عجب تر»چون در همۀ نسخ معتبر وینت مشکل یعنی امری عجیب
user_image
وحید
۱۳۹۶/۰۷/۲۰ - ۱۶:۳۵:۳۲
امروز به مناسبتی یاد این حکایت گلستان وبویژه ایه نحن نقرب الیه من حبل الورید افتادم بی اختیارمنقلب شدم روح سعدی علیه الرحمه شاد
user_image
امان
۱۳۹۸/۰۵/۲۵ - ۰۴:۱۸:۳۶
دکتر رضوانی این بیت را به این صورت روایت کرده اند:فهم سخن چون نکند مستمع\قوت طبع از متکلم مجویکه به نظر این درست تر است!
user_image
حمید ستوده
۱۳۹۹/۰۵/۱۶ - ۰۵:۴۷:۲۴
سرکار خانم روفیا باسلام چرا مقصود و منظور مستتر در ذهن خود را صریح بیان نمیفرمایید تا افراد کند ذهنی مانند من نیز از ان سر در اورند. خارج از این حرف و حدیث ها , یک بیت از مرحوم قیصر امین پور برایتان میاورم که امیدوارم ملکه جسم و روحتان گردد.سرافراز باشید . حمید ستوده
user_image
حمید
۱۳۹۹/۰۶/۱۳ - ۰۳:۰۴:۰۰
فسحت . [ ف ُ ح َ ] (ع اِمص ) گشادگی و فراخی مکان . (فرهنگ فارسی معین )
user_image
حمید
۱۳۹۹/۰۶/۱۳ - ۰۳:۰۸:۳۵
فضالة. [ ف ُ ل َ ] (ع اِ) باقی و زائده ٔ از چیزی. (منتهی الارب ). ج ، فضالات. (اقرب الموارد) : من از شراب این سخن مست و فضاله ٔ قدح در دست. (گلستان سعدی )
user_image
Mahmood Shams
۱۴۰۱/۰۳/۰۴ - ۱۹:۳۴:۱۱
با سلام و درود به سرکار خانم روفیا ، وراجی حداقل در این حکایت معنی نمی دهد و متکلم به معنای سخنران و سخنگو می باشد که در جمعی قصد آگاهی و وعظ دارد جمعی که بی بصرند که ره از عالم صورت به عالم معنی نبرده اند و متکلم را از ذوق و شوق انداخته اند ، تا رهگذری می آید و از کلام به وجد می آید و خامان جمع را به جوش و خروش .‌ همان شعر صائب تبریزی که ضرب المثل شده بین مردم ، مستمع صاحب سخن را بر ذوق آورد که شعر اصلی این است : مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد / غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد / وراج به کسی گفته می شود که‌ بیهوده و به گزاف سخن می گوید و مردم از دستش فراری هستند و مستمعی مجبور است به تحمل و صبر وراج فرد نادان و بی خرد است که شنونده ای ندارد ولی افراد خردمند و صاحب اندیشه و فصاحت اهل معرفت هستند همچون استاد سخن که مستمع بودن نزدشان سعادت و توفیق اگر اهل دل باشیم و به دنبال کمال و حقیقت و کسب معرفت که سخنران را به ذوق بیاوریم نه جماعتی افسرده دل و مرده که ره از عالم صورت به عالم معنی نبرده ، برداشت شما از متکلم به معنی وراج و بیان مودبانه اشتباه احتمالا حکایت را کامل نخوانده اید . با احترام
user_image
عباس جنت
۱۴۰۱/۰۵/۲۹ - ۱۹:۳۱:۱۵
بیان مقصود شاعر از این بیت: "دوست نزدیکتر از من بمن است" جمال قدم جل جلاله میفرمایند قوله تعالی: "ولکن مقصود شاعر از این بیت که دوست نزدیکتر از من بمن است وین عجب تر که من از وی دورم ترجمه ایه مبارکه بوده که میفرماید و نحن اقرب الیه من حبل الورید مائده اسمانی - جلد ١: صفحه ۵۷
user_image
محمد رضایی
۱۴۰۲/۱۰/۲۳ - ۱۱:۲۲:۵۸
سلام لطف میکنید ارایه های ادبی  کامل ، متن جامع بعلبک رو بیان کنید