سعدی

سعدی

حکایت شمارهٔ ۲۲

عابدی را حکایت کنند که شبی ده مَن طعام بخوردی و تا سحر خَتْمی در نماز بکردی.

صاحب‌دلی شنید و گفت: اگر نیم نانی بخوردی و بخفتی، بسیار از این فاضل‌تر بودی.

۳

اندرون از طعام خالی دار

تا در او نورِ معرفت بینی

۴

تهی از حکمتی به علّتِ آن

که پُری از طعام تا بینی

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 182
گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران » تصویر 48
کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ ۱۲۵۹ هجری قمری » تصویر 75
کلیات سعدی نسخهٔ ۱۰۳۴ هجری قمری » تصویر 118
گلستان سعدی به خط خوانا و زیبای میرزا محمدحسین شیرازی سال ۱۲۷۱ هجری قمری » تصویر 105
گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال ۱۰۱۱ هجری قمری » تصویر 118
گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال ۹۷۵ هجری قمری در بخارا » تصویر 87
گلستان به همراه بوستان در حاشیه » تصویر 88
گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال ۹۷۱ هجری قمری » تصویر 100
گلستان با بوستان در حاشیه به خط محمدرضا تبریزی سنهٔ ۹۸۰ هجری قمری » تصویر 121
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری » تصویر 94
گلستان بایسنقری موزهٔ چستر بیتی کتابت به سال ۸۳۰ هجری قمری در هرات » تصویر 37
شرح گلستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 375

نظرات

user_image
مهدی
۱۳۹۱/۰۷/۱۶ - ۱۰:۴۹:۱۲
اخوان ثالث اشارتی به کنابه بر این شعر دارد که بارها آن را در مبحث بینامتنیت در مجامع مختلف برخوانده ام..... اخوان به طنازی در شعر میراث چنین می‌گوید:تا گشودم چشم دیدم تشنه لب بر ساحل خشک کَشَف‌رودمپوستین کهنه‌ی دیرینه‌ام با منو «اندرون ناچار مالامال نور معرفت شد» بازهم بدان سان کاز ازل بودم.....به تعبیری گرسنگی را به نور معرفت تشبیه می‌نماید.... اما بدون بهره‌گرفتن از بار مثبت استعلایی که سعدی از آن مراد کرده است.
user_image
محمد توکلی
۱۳۹۲/۰۴/۲۷ - ۰۴:۰۹:۲۴
سعدی می فرماید : اندرون از طعام خالی دار تا در آن نور معرفت بینی ... تهی از حکمتی به علت ان که پری از طعام تابینی ! * و این حقیقت دارد بقول غزالی عابد نباید زیاد غذا بخورد چون وقتی زیادی غذا خورد آب زیادی هم می خورد و بعدش خواب سنگینی او را فرا می گیرد و دیگر فرصت عبادت ندارد !ً همه اینها اگر مورد بررسی قرار گیرند پایه و اساس علمی دارند . شما دقت کرده اید که بعد از صرف ناهار در میانه روز خصوصا اگر غذای سنگینی بخوریدچگونه دچار خواب آلودگی می شوید ؟ این بخاطرآن است که تمام خون بدن متوجه دستگاه هاضمه می شود و خون کمی به مغز می رسد!ً و بدن دچار رخوت می شود . هضم غذا انرژی زیادی از بدن می گیرد .
user_image
محمد
۱۳۹۳/۰۴/۲۹ - ۰۳:۲۴:۳۴
بیت دوم اینگونه بهتر خوانده می شودتهی از حکمتی به علت آنک پری از طعام تا بینی
user_image
محمد جوادی
۱۳۹۵/۰۸/۰۷ - ۰۷:۲۹:۳۲
به نظر می رسد که سعدی که خود مردی عارف و پیر طریقت و شیخ یکی از صومعه های تصوّف بود، مقصودش از طعام، نان و آب باشد. مُراد شیخ شیراز از طعام، شِرک است که مانع درک حقیقت توحید است که در واقع، تجلّی نور معرفت است. زیرا، حِکمت در پرتو معرفت به توحید حاصل می شود و معرفت به توحید نوری است که انسان را به مقام «عَبد» که بالاترین مقام و هدف از خلقت است و از آن به «انسان کامل» نیز تعبیر می شود، می رساند.کلمۀ «علّت» در اینجا به معنی بیماری و آسیب است، یعنی شرک عامل مهمّ سقوط نفس و نیز دیگر آسیب های روانی می باشد. و همین امر مهمترین مانع درک حقیقت توحید است که نور معرفت می باشد. بنابراین، برای رسیدن به مقام عبد خداوند که فناء در توحید یعنی فناء فی الله است، لازم است که دل از شرک تُهی شود تا توحید جای آن را بگیرد. به تعبیر حافظ: اندرون دل نیست جای صحبت اغیاردیو چو بیرون رود فرشته درآیدیعنی دیو شرک جای خود را به فرشته توحید می دهد. ملاحظه می شود که زبان رمزآلود عرفان در نزد شعرای عارف مُشابه است و این بزرگان رازها را به زبان رمز می گویند تا برای درک آن فرد تلاش کن و اندیشه و معرفت معنوی و عملی خود را افزایش دهد و همین امر موجب رستگاری فرد نیز می شود.
user_image
محمد جوادی
۱۳۹۵/۰۸/۰۷ - ۰۹:۰۹:۴۴
باسلام اشتباهی در نوشته من وجود دارد که ممنون می شوم قبل از انتشار اصلاح فرمایید: در خطّ اول کلمۀ «به نظر نمی رسد» صحیح است. در یک خط به آخر مانده نیز کلمۀ «فرد تلاش کند» صحیح است.لطفا اصلاح فرمایید.مُتشکرم.
user_image
فاطمه زین الدینی
۱۳۹۶/۰۳/۰۶ - ۱۰:۲۴:۵۶
امام علی ـ علیه السّلام ـ : بندگی در پنچ چیز است: 1.اندرون از طعام تهی داشتن،2.قرآن خواندن، 3.شب را به عبادت گذراندن 4.زاری کردن (به درگاه خداوند) هنگام صبح 5.گریستن از ترس خدا.مورد اول کلام مولا با بیت اول شعر همخوانی دارد.
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۰۳/۰۶ - ۱۲:۲۰:۵۱
و اما : آزادگی در شش چیز است:1 ، اعتدال : نه چندان بخور کز دهانت بر آید ، نه چندان که از ضعف جانت بر آید2 ، مطالعه ی مفید ، علمی ، رشد دهنده . 3 ، خوب خوابیدن و تن روح را رها کردن از قید ها.4 ، شاد بودن و در خدمت همه حتا طبیعت بودن . 5 ، بدون ترس و نگرانی با همه مهربانی کردن . 6 ، اعتماد به نفس : به هیچ کس و هیچ چیز اتکا نداشتن جز به خویشتن ،
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۰۳/۰۶ - ۱۲:۲۱:۴۷
تن و جان
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۰۶ - ۱۶:۰۹:۱۴
گرامی حسین 1خوشا که آزاده ای،،،تا بر آری از مس جانت طلای پر عیارسخت و رویین تن شوی چون پهلوان اسفندیاربستر آسوده و خواب خوش و راحت مجوهان چه می جویی لب جوی وهوای نو بهارشاد زی ای گوهر والای بی همتای دهردر پناه سخت کوشی ، در هیاهو . کار زارگوهر جانت به دست موجها غلتان شودای تو از اندیشه و پندار نیکو کامکارزندگی دروُسعت محدود وپُرغوغای خویشنیست تنها محفل آرام و کاخ زرنگارچرخ گردون بین عنان بگسسته میگردد مدامگر عنانش را نگیری بر چه داری انتظارزندگی جاریست جاری شو زِ کوهستان بدشتتا بر آید از دل خاکت به سالی لاله زارآسمان جولانگه زاغان اندک مایه نیستچون عقابی تیز پر از اوج بنگر شاهوارجبر تاریخ است این آمد شدن در این سراگر که هشیاری زمانی تَنگ داری اختیارکام بر گیری ز جام این چنین گردون سپهربَر در ِ پرده سرا گر هوش باشد پرده دارگر ” نیا “ را سر این هستی یپرسی گویدترازها در باده عشقی ست بس نوشین خوشگوارمانا باشی
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۳/۰۷ - ۰۹:۳۱:۱۵
وای وای وای... چقدر زیبا... شاد زی ای گوهر والای بی همتای دهردر پناه سخت کوشی ، در هیاهو، کار زارگوهر جانت به دست موجها غلتان شودای تو از اندیشه و پندار نیکو کامکار
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۰۳/۰۷ - ۱۴:۱۶:۵۰
فاطمه خانم چرا گرسنگی ؟چرا زاری ؟چرا ترس از خدا ؟ چرا گریستن از ترس ؟حاشیه ی مهناز بانو و حسین 1 را بخوان .زندگی کن .
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۳/۰۷ - ۱۵:۵۳:۴۶
به حصر رفت...
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۳/۰۷ - ۱۶:۳۱:۳۶
البته حسین گرامیگمان مبرید که روزه داران با گرسنگی کشیدن از لذت خوردن و آشامیدن محروم می شوند، که لذت صرف صبحانه و ناهار و شام را یکجا تجربه می کنند، ضمن اینکه این لذت عمق بیشتری دارد!باور کنید! دین و آیینی که آدمیان را از لذایذ طبیعی منع کند محکوم به فناست. در روزه گرفتن به غیر از تقویت اراده و درک حال گرسنگان و دانستن ارزش حقیقی اطعمه و اشربه گوناگون برکت دیگری نهفته است و آن برکات ناشی از ترک عادت است، خرق عادت زمینه ساز انعطاف پذیری روح و قدرت انطباق با شرایط غیر منتظره و خلاقیت است.
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۳/۰۷ - ۱۶:۳۲:۳۴
یکی دیگر هم به حصر رفت...
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۳/۰۷ - ۱۸:۵۳:۳۶
مهناز جانبانوی شب زنده دارسپاس که شعر های ارزشمند نیای گرامی را با ما در میان می گذارید، در نیم بیت آخر به گمانم واژه « بس» اخلال در وزن ایجاد می کند، اشتباه می کنم؟
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۰۸ - ۰۴:۱۹:۲۷
گرامی روفیا جانمدرست است . اشتباه از من بود . ” پس “ اضافه است با پوزش از ” نیا “ ، از شما و دوستان می بینم که پی در پی نوشته های شما به باز بینی می رودبرای من هم همینطور است دوباره به همان صفحه مراجعه می کنم نوشته : با تشکر پس از باز بینی منتشر خواهد شد . گویا نوشتار های طولانی تر به صورت خودکار مدتی اجازه ی نشر پیدا نمی کنند . صبر ایوب لازم است .مانا باشید
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۰۳/۰۸ - ۱۴:۳۷:۱۷
زندگی جاریست جاری شو زِ کوهستان بدشتتا بر آید از دل خاکت به سالی لاله زارحظ کردم تمام غزل حس و حال است ممنون مهناز بانوچه خوب اگر باز هم ازین شاعر ما را هم نصیبی بدهید. زنده باشید
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۰۳/۰۸ - ۱۸:۱۴:۱۰
روفیا خانم گرامی کاملاً با شما موافقم اگر تعادل مراعات شود ، من ازین لذات و برکاتی که سرکار بر شمردید محرومم .چون حاظر نیستم 16/17 ساعت بدون آب درین گرما برای درک ارزش حقیقی اطعمه و اشربه به قول شما ، و خرق عادت سَر کنم . گمانم برین است که لطمه ای که به انسان وارد می شود بسیار زیانبار تر است از برکت اش. برای انعطاف پذیری روح ، قدرت انطباق با شرایط سخت غیر منتظره راه های بهتری هم هست . زمانی که امری بر گروهی واجب شد به معنای اجبار و زور است و پیروان از ترس و یا به امید پاداش سعی در انجامش دارند .آیا شما با ترسیدن از خدا موافقید ؟با گریستن ، شب زنده داری و زاری چطور ؟با این گفته : اندازه نگه دار که اندازه نکوست، بسیار موافقم . سپاس از شما که مرا قابل دانستید
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۳/۰۸ - ۲۱:۲۸:۰۸
درود حسین جاناختیار دارید، شما قابل هستید و بس گران قدر، شک نکنید! البته اسلام راستین دین تساهل و تسامح است، اگر کسی توان روزه داری را ندارد بر او سخت نمی گیرد. بنده که آن قدر پوست کلفتم که نه تشنه می شوم نه گرسنه تا دست کم هنگام افطار لذت صبحانه و ناهار و شام را یکجا برده باشم! درباره ترس از خدا و گریه باید بگویم اینها احساسات یا ابراز احساسات ما درباره هویتی به نام « خدا » هستند، من احساسات خود را رها می گذارم، نه اینکه اراده کنم از خدا بترسم یا برنامه ریزی کنم امشب یک دو ساعتی از مهابت او یا از شرم گناهانم گریه و زاری کنم! هرگاه مهابت و قدرت او را با تمام وجود حس کنم از حضور و اعلام حضور در برابرش می ترسم و هر گاه از خطاهایم متاسف و متاثر شوم می گریم، اگر این ابراز احساسات به طور ارادی صورت گیرد گمانم نوعی نقش بازی کردن است، می دانید که همه ما در درونمان یک هنرپیشه کوچولو، یک دزد کوچولو، یک دیکتاتور کوچولو یا یک ویرانگر کوچولو داریم، در هر لحظه از زندگی مان که نقش بازی می کنیم ما آن لحظه را زندگی نکرده ایم.
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۵:۱۵:۴۹
عابدی را حکایت کنند که شبی ده من طعام بخوردیسعدی جان ، کوتاه بیا ، ده من زیاد نیست ؟
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۵:۲۳:۳۵
گرامی حسینده من ،به مانای بسیار است ، قید کثرت است ، نه اینکه واقعاً سی کیلو غذا می خورده مثل اینکه شما به برادر کوچکترتان دو سه بار ایراد بگیرید و بار چهارم می گویید صد دفعه گفتم گوش نکردیمانا باشی
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۵:۲۸:۳۵
بانو روفیای گرامی ایمان و اعتقاد راسخ شما را به دین اسلام تبریک می گویم ، عبادتتان قبول که این کمترین هنوز به کنه و محتوای اسلام راستین پی نبرده ام .برایتان آرزوی سلامت و خیر دارم.
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۵:۴۲:۲۹
گرامی حسینهر کس به فراخور طبعش روشی را بر می گزیند ، یا از آئینی پیروی می کند . شما نیز همان می کنید . چون اینطور که از نوشتار شما بر می آید ، پایبند به قوانین اجباری نیستید ، آزاده ای هستید که بهترین ها را بر گزیده اید و بر خویشتن و اراده ی خود اعتماد دارید . شما را تأیید می کنم که ترس ، زاری و گریستن از ترس را نفی کردید. مانا باشید که خوش زندگی می کنید
user_image
nabavar
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۵:۵۲:۵۵
مهناز بانوی گرامیسالها در جنوب ایران و هر روز ساعتها در آفتاب ، با لباس کار و کلاه ایمنی کار کرده ام .برای جبران تعرق ، لااقل هر روز سه لیتر آب لازم است این با منطق روزه داری ابداً سازگاری ندارد . روزه و کمبود آب چنان آسیبی به بدن من و همکارانم می زند که جبران نا پذیر است . ممنونم از توجه شما
user_image
خرم روزگار
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۷:۱۷:۱۴
شاعر جماعت به قول امروزی ها اهل " خالی بندی " اند. مگر نمی فرماید : هزار جهد بکردم که گرد عشق نگردم ؟؟یا همشهریشان ؛هزار دشمنم ار می کنند قصد هلاک!!هردو خالی می بندند ، شیخ دربه در عشق می جسته است و خواجه با اولین تشر پا به فرار می نهاده است.
user_image
خرم روزگار
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۸:۰۰:۰۱
آ حسین گرامی نقل است از احمد ابن محمد افریقی، در
پاسخ به همسرش که وی را به نماز می خواند: " من با افلاس و درویشی نماز نخواهم خواند، نماز را آنان که بر بستر آساَیش غنوده اند بخوانند، من که هیچ ندارم نماز بخوانم و شکر به جای آورم منافق خواهم بود"چنین است حکایت روزه در گرمای جانکاه جنوب برای پاره ای نان بخور و نمیر، روزه را به جیب زنندگان حقوقهای نجومی و کدخدا دوستان بگیرند و تقاضای بخشایش کنند. اما فراموش نکنیم افطار اگر به لبی لعل باشد روزه در هر حال واجب کفایی است که فر موده است : " روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است آری افطار رطب در رمضان مستحب است "
user_image
خرم روزگار
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۸:۰۱:۵۷
آ حسین به قرنطینه سر بزنید.
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۸:۲۸:۰۶
حسین خاناز من بپرسید می گویم درست کار کردن در مقام یک انسان از روزه گرفتن بیشتر نباشد کمتر نیست، خودم شخصا کار درست را مقدس ترین مقدسات می دانم.
user_image
خرم روزگار
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۸:۳۵:۰۴
" چله خانه " را میوان به جای قرنطینه به کار برد، چه چله نشینان نیز چشم به راه پیامدی بوده اند. ( با اجازه فرهنگستان )
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۰۹:۲۶:۳۱
گرامی خرم روزگار با چله سرا ، چله کده یا چله گاه چه می گوئید . راستی چله ی کمان هم داریم ، این دیگر به چه ماناست .روزگارتان خرم باد ، بیش باد کم مباد ، با اجازه ی دکتر ترابی گرامی
user_image
خرم روزگار
۱۳۹۶/۰۳/۰۹ - ۱۲:۵۹:۵۲
مهناز گرامی ( یا چنانکه می پسندید گرامی مهناز ) زها زه ، درست می فرمایید " چله گاه " که هردو مانا در خود دارد؛ زمان و جای و چله گویا ریسمان مانندی است جولاهان را ای بسا از چهل تارنازکتر بافته.بختتان سبز ، روزگارتان سپید ، و چهرتان هماره سرخ باد ( با اجازه نامبرده )
user_image
۷
۱۳۹۶/۰۳/۱۰ - ۱۱:۴۶:۵۹
از فرمایش گهربار،شکرشکن و هلونشان روفیا در باب آموزه های دین های خاوری ممنانیم"در حمله داعش در محله دیپلماتیک اکبر وزیرخان کابل تا این لحظه 90 تن کشته و 300 تن زخمی شده اند.کشته ها همه افغانستانی هستند.9 شب چهارشنبه 10 خرداد 95"دین سیاسی نتیجه اش سر برآوردن داعش،طالبان و ... میشود.
user_image
نادر..
۱۳۹۶/۰۳/۱۰ - ۱۳:۱۹:۰۹
دوست عزیزتاسف آور است محروم بودن از ادب.. افغان باشد و یا...بی‌ادب تنها نه خود را داشت بدبلک آتش در همه آفاق زد ..
user_image
۷
۱۳۹۶/۰۳/۱۰ - ۱۳:۳۸:۳۷
کدام بی ادبی؟
user_image
نادر..
۱۳۹۶/۰۳/۱۰ - ۱۹:۳۹:۵۴
دوست عزیزم..جایی که ادب (به معنای راستین آن) نباشد، موضوعاتی چون دین، سیاست و ... بهانه و دست آویزی بیش نیستند برای سرکشی و شرارت..
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۳/۱۵ - ۱۰:۰۵:۳۴
درودمهناز جاناین که هر کس به فراخور طبعش روشی بر می گزیند را خوب آمدید! من دوستانی دارم که جملگی خود را مسلمان بر می شمارند، ولی یکی نماز می خواند حجاب را دوست ندارد، یکی محجبه است نماز نمی خواند، یکی هم نماز می خواند هم خود را می پوشاند ولی پایش که بیفتد لبی هم به ... «استغفر ا...» تر می کند!هیچکدام نیز خمس نمی پردازند!! جالب است نه؟ وقتی از ایشان پرسیدم چرا در مورد دستورات شرع اسلام گزینشی عمل می کنید و اعمال سلیقه می نمایید موضوع بحث را عوض کردند. ولی بامزه اینجا بود که به هیچ عنوان حاضر نبودند خمس بدهند!! از شوخی که بگذریم این گزینش درباره احکام عملی دین اسلام در میان مسلمین آیا معنایی عیر از این دارد که ما خرد خود را داور و تصمیم گیرنده نهایی می دانیم؟ خوب اگر خرد می تواند تصمیم گیرنده نهایی باشد چرا از ابتدا تصمیم گیرنده نباشد؟؟
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۱۵ - ۱۰:۳۸:۰۷
گرامی روفیا جانبا شما موافقم اگر از ابتدا تقلید نکنیم و با رهنمایی خرد انتخاب کنیم.آن دوستان که قسمتی از فرایض دین را انجام می دهند و مابقی را نه . نیز محق هستند چون با عقل و تفکر آنچه به نظرشان مفید است می گزینند و بقیه را ترتیب اثر نمی دهند و دوستان و آشنایان من نیز چنین می کنند ، این یعنی انتخاب و نفی اجبار. ضمناً در مسأله خمس 95 در صد مسلمانان آنرا رد می کنند و گویا فقط شیعیان آنرا قبول دارند که آنهم به گفته ی شما اغلب عمل نمی کنند .
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۱۵ - ۱۰:۴۶:۵۱
در کشورهای لیبرال و دمکرات چون اسکاندیناوی تبلیغ دین ممنوع است و در دبیرستان ، تمام ادیان و و ایسم ها را به روشنی به جوانان ارائه می دهند بدون آنکه کفه به جانبی بچرخد ، و این یعنی اختیار ، عقل و انتخاب . در عوض راستی برابری ، احترام به حقوق دیگران را می آموزند ، امید که روزی ما هم به جای خرافات و اجبار ، همین روشها را اعمال کنیم . مانا باشید
user_image
وفایی
۱۳۹۶/۰۳/۱۵ - ۲۰:۱۷:۵۳
یک پاچه گیری دیگر از این لاتهای نه چندان کمیاب و افسوس از این نادانی
user_image
حمید رضا۴
۱۳۹۶/۰۳/۱۶ - ۱۵:۳۲:۰۳
به امید آنروز مهناز،س گرامی.با پیشرفت وسایل سوشال میدیا و نزدیکتر شدن ارتباط بین مردم جهان، بویژه در میان جوانان، دست یافتن به اینگونه آرزوها حتمی هستند و بسیار سریعتر از گذشته.فرصتیست برای سپاسگزاری از شما که همیشه به پرسش های کسانی که در خواندن اشعار به مشکل بر می خورند را با زبانی ساده
پاسخ می دهید و شور و شوق یاد گرفتن را در کسانی مثل من که نه چندان دانش شعر و ادبیات دارند را زنده نگه می دارید. شاد باشید
user_image
خرم روزگار
۱۳۹۶/۰۳/۱۶ - ۱۹:۴۰:۲۸
جناب وفایی برایتان سلامت و در قیاس به نفس مبارک پیروزی آرزو داریم.
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۳/۱۷ - ۰۶:۳۰:۱۸
درود یارانمهناز بانو جانالبته نیک می دانید هنگامی که از ایشان پرسیدم چرا درباره احکام شریعت اسلام گزینشی عمل می کنید این پرسش درونمایه انتقادی نداشت، بنده اصلا به انتقاد و شماتت اعتقادی ندارم، بلکه درخواستم از آن جنابان راستی این بود که با مراجعه به درون خود ببینند چه چیزی آنان را بر آن داشته است تا بعضی احکام را برچینند و برخی را فرو گذارند. حسین 4 گرامی، اعتقاد راسخ بنده به دین اسلام؟بنده به هیچ گروهی تعلق ندارم، آزاد و رها، و اجازه نمی دهم هیچ نظام فکری خود را درسته به من تحمیل کند، از هر مسلک و مذهب و مرامی هر چه برای من و دنیای پیرامونم سودمند می یابم بر می دارم و از آن بهره می جویم، خواه از اسلام باشد خواه از بوداییسم!همچنین هر کاسبی اندر دکانبهر خود کوشد نه اصلاح جهان
user_image
خرم روزگار
۱۳۹۶/۰۳/۱۷ - ۰۷:۲۰:۳۵
ای کاش دکان داران اندکی هم به اصلاح جهان می اندیشیدند.
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۱۷ - ۰۸:۵۸:۴۹
گرامی خرم روزگارچون نیک بنگریم دکانداری و اصلاح جهان در گرو یکدیگرند . ولی کو اندیشه ؟چله گاه بسیار کسان تکراری ست . مانا باشید
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۱۷ - ۰۹:۰۲:۰۳
گرامی روفیا بانو شما همان می کنید که فرهیختگان کنندمانا باشید
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۶/۰۳/۱۷ - ۱۰:۳۸:۳۹
گرامی روفیا بانو با پوزش تصحیح می کنم فرهیختگان همان کنند که شما .مانا باشید
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۳/۱۷ - ۱۰:۴۷:۰۶
خرم روزگارابرای رضای خدا این جریان کدخدا چیست؟ من از آن کاملا بی اطلاعم.
user_image
خرم روزگار
۱۳۹۶/۰۳/۱۷ - ۱۲:۵۵:۴۳
روفیای گرامی کدخدا دوستان همان به جیب زنندگان حقوقهای نجومی اند به ریاست آنکه حقیرانه گفت : باید دم کدخدا را ببینیم ، و شما به ازمن میدانید دم کسی را دیدن به چه مانایی است. و خداوند دراین میان جایی ندارد که کدخدا.
user_image
بهرامی
۱۳۹۷/۰۳/۲۴ - ۱۶:۰۴:۴۴
با سلام و عرض ادب;این حکایت زیبای سعدی بحثی را در حاشیه ایجاد کرده که خواندن آن خالی از لطف نیست. من هم استفاده بردم و دوست دارم نظرم را بنویسم.درباره ی روایتی که فاطمه خانم نوشتند باید بگویم همیشه برخورد متفاوتی با تمام اندیشه ها صورت می گیرد. با این حال این برخوردها نباید ما را از اصل آن اندیشه و جهان بینی محروم کند. مثلا ترس از خدا که برداشت های متفاوتی از آن صورت می گیرد که در بیشتر مواقع مفید نیست. اما این دلیل نمی شود که ما ترس از خدا را کنار بگذاریم بلکه باید همواره به ایناحساس احترام بگذاریم. ترس به این معناست که انسان خود را در برابر حقیقتی می بیند که ابدیت را رقم می زند. بنابراین باید در این فرصت محدود خود را برای پیوستن به آن حقیقت بسازد. و این ترس بسیار متفاوت است از ترس از عذاب و یا محرومیت. یک ترس عاشقانه ای است که هر چه لحظه ی دیدار نزدیک می شود بیشتر خودنمایی می کند. درباره ی اشک و زاری هم باید بگویم عشق تنها با اشک سخن می گوید. حتی خنده و شوق هم در اوج، به اشک متوسل می شوند و این اشک هم، با یاس و افسردگی بسیار متفاوت است. اصلا، آدم افسرده نمی تواند گریه کند. خصوصا در مقابل آن حقیقت بزرگ. و در مورد اندرون از طعام خالی داشتن که در اینجا، به بحث روزه داری رسیده است نظر شخصی خود را می گویم که یکی از شیرین ترین لذت های این دنیا روزه داری در تابستان است آن هم وقتی که انسان روز را با خواب از دست ندهد. البته روشن است کسی که روزه برایش ضرر دارد نباید خود را به خطر بیندازد.
user_image
۸
۱۳۹۷/۰۳/۲۴ - ۲۱:۲۲:۲۸
ب، بهرامی گرامیدرود بر شما چه زیبا از خنده و شوق به اشک شوق رسیدید و چه عالمانه که افسردگان نمی گریندتندرست و شادکام بوید
user_image
بهرامی
۱۳۹۷/۰۳/۲۶ - ۰۳:۲۰:۴۶
سپاس از شما دوست بزرگوار؛تقدیم با احترام:می گریم و راهی جز اینم نیستمحبوب من، خورشید!روی تو را در آب باید دید. (اصغر بهرامی)پیروز و رستگار باشید.