سعدی

سعدی

حکایت شمارهٔ ۴۷

۱

دیدم گلِ تازه چند دسته

بر گنبدی از گیاه رُسته

۲

گفتم: چه بود گیاهِ ناچیز

تا در صفِ گل نشیند او نیز؟

۳

بگریست گیاه و گفت: خاموش

صحبت نکند کرم فراموش

۴

گر نیست جمال و رنگ و بویم

آخر نه گیاهِ باغِ اویم؟

۵

من بندهٔ حضرتِ کریمم

پروردهٔ نعمتِ قدیمم

۶

گر بی هنرم وگر هنرمند

لطف است امیدم از خداوند

۷

با آن که بِضاعتی ندارم

سرمایهٔ طاعتی ندارم

۸

او چارهٔ کارِ بنده داند

چون هیچ وسیلتش نمانَد

۹

رسم است که مالکانِ تحریر

آزاد کنند بندهٔ پیر

۱۰

ای بارخدای عالم آرای

بر بندهٔ پیرِ خود ببخشای

۱۱

سعدی رهِ کعبهٔ رضا گیر

ای مردِ خدا! درِ خدا گیر

۱۲

بدبخت کسی که سر بتابد

زین در که دری دگر بیابد

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 200
گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران » تصویر 58
کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ ۱۲۵۹ هجری قمری » تصویر 82
کلیات سعدی نسخهٔ ۱۰۳۴ هجری قمری » تصویر 127
گلستان سعدی به خط خوانا و زیبای میرزا محمدحسین شیرازی سال ۱۲۷۱ هجری قمری » تصویر 131
گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال ۹۷۵ هجری قمری در بخارا » تصویر 119
گلستان سعدی به خط محمدحسین کشمیری و نقاشی مانوهار داس نسخهٔ کتابخانهٔ دیجیتال دانشگاه کمبریج » تصویر 119
گلستان به همراه بوستان در حاشیه » تصویر 106
گلستان سعدی خوشنویسی شده و مذهب مورخ بیستم شوال ۱۱۳۵ هجری قمری » تصویر 145
گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال ۹۷۱ هجری قمری » تصویر 126
گلستان با بوستان در حاشیه به خط محمدرضا تبریزی سنهٔ ۹۸۰ هجری قمری » تصویر 148
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری » تصویر 114
گلستان بایسنقری موزهٔ چستر بیتی کتابت به سال ۸۳۰ هجری قمری در هرات » تصویر 46
شرح گلستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 412

نظرات

user_image
عزیز عزیزی مودب
۱۳۹۱/۰۵/۰۳ - ۰۷:۳۳:۲۰
این حکایت طبق کتاب غلامحسین یوسفی حکایت شماره 46 است
user_image
امین
۱۳۹۴/۰۱/۱۰ - ۱۵:۰۰:۲۹
دیدم گل تازه چند دستهبر گنبدی از گیاه رستهگفتم: چه بود گیاه ناچیزتا در صف گل نشیند او نیز؟بگریست گیاه و گفت خاموشصحبت نکند کرم فراموشگر نیست جمال و رنگ و بویمآخر نه گیاه باغ اوییم؟من بنده حضرت کریممپرورده نعمت قدیممگر بی هزم و گر هنرمندبا آن که بضاعتی ندارمسر مایه طاعتی ندارماو چاره کار بنده داندچون هیچ وسیلتش نماندرسمست که مالکان تحریرآزاد کنند بنده پیرای بار خدای عالم آرایبر بنده پیر خود ببخشایسعدی ره کعبه رضا گیرای مرد خدا،در خدا گیربدبخت کسی که سر بتابدزین در که دری دگر بیابد
user_image
امین
۱۳۹۴/۰۱/۱۰ - ۱۵:۰۵:۱۱
بیت ششم چنین است:گر بی هزم و گر هنرمندلطف است امیدم از خداوند
user_image
سعدی حائری
۱۳۹۸/۰۲/۲۱ - ۱۶:۴۴:۰۹
سعدی ره کعبه رضا گیر ای مرد خدا ره خدا گیربدبخت کسی که سر بتابد زین در، که دری دگر نیابداین از نسخه های قدیمی است بهتر معنی میدهدTHE DOORThe unfortunate one is he who averts his head from this door.For he will not find another door.
user_image
محمد
۱۳۹۹/۰۴/۳۱ - ۱۷:۳۲:۴۴
با توجه به تصاویر کتب خطی، به نظر می رسد در مصرع دوم بیت اول "بسته" قافیه باشد نه "رسته"
user_image
مجید سلیمانی
۱۴۰۱/۰۳/۰۴ - ۱۴:۵۹:۵۰
صحبت نکند کرم فراموش یعنی چه؟
user_image
بنده خدا
۱۴۰۲/۰۳/۱۰ - ۱۳:۳۸:۳۰
نگاه تیزبینانه‌ی سعدی به پدیده های اطراف ، تحسین برانگیز است.