سعدی

سعدی

حکایت شمارهٔ ۶

زاهدی مهمان پادشاهی بود. چون به طعام بنشستند، کمتر از آن خورد که ارادتِ او بود و چون به نماز برخاستند، بیش از آن کرد که عادت او، تا ظنِّ صَلاحیت در حق او زیادت کنند.

۲

ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی

کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است

چون به مُقام خویش آمد، سفره خواست تا تَناوُلی کند. پسری صاحبِ فراست داشت. گفت: ای پدر! باری به مجلس سلطان در، طعام نخوردی؟ گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم که به کار آید. گفت: نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید.

۴

ای هنرها گرفته بر کفِ دست

عیبها بر گرفته زیرِ بغل

۵

تا چه خواهی خریدن ای مغرور

روزِ درماندگی به سیمِ دغل

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 171
گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران » تصویر 42
کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ ۱۲۵۹ هجری قمری » تصویر 71
کلیات سعدی نسخهٔ ۱۰۳۴ هجری قمری » تصویر 113
گلستان سعدی به خط محمدحسین کشمیری و نقاشی مانوهار داس نسخهٔ کتابخانهٔ دیجیتال دانشگاه کمبریج » تصویر 83
گلستان سعدی به خط خوانا و زیبای میرزا محمدحسین شیرازی سال ۱۲۷۱ هجری قمری » تصویر 90
گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال ۱۰۱۱ هجری قمری » تصویر 102
گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال ۹۷۵ هجری قمری در بخارا » تصویر 95
گلستان به همراه بوستان در حاشیه » تصویر 75
گلستان سعدی خوشنویسی شده و مذهب مورخ بیستم شوال ۱۱۳۵ هجری قمری » تصویر 102
گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال ۹۷۱ هجری قمری » تصویر 87
گلستان با بوستان در حاشیه به خط محمدرضا تبریزی سنهٔ ۹۸۰ هجری قمری » تصویر 106
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری » تصویر 83
گلستان بایسنقری موزهٔ چستر بیتی کتابت به سال ۸۳۰ هجری قمری در هرات » تصویر 33
شرح گلستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 351

نظرات

user_image
علیرضا
۱۳۹۰/۰۱/۱۹ - ۰۴:۰۴:۱۳
بعد از بیت اول بقیه حکایت جا افتاده............چون بمقام خویش آمد سفره خواست تا تناولی کند پسری صاحب فراست داشت.گفت ای پدر مگر در مجلس سلطان طعام نخوردی گفت در نظرایشان چیزی نخوردم که بکار آیدگفت نماز راهم قضا کن که چیزی نکردی که بکارآید.ای هنرهاگرفته برکف دست عیبهابرگرفته زیر بغلتاچه خواهی خریدن ای مغرور روز درماندگی بسیم دغلنسخه فروغی
user_image
مهرزاد شایان
۱۳۹۰/۱۱/۰۲ - ۱۶:۱۶:۵۵
در تصحیح تکمله‌ی "علیرضا" : گفت ای پدر باری به مجلس سلطان در طعام نخوردی ...گلستان سعدی/فروغی/ققنوس/1374/ص65
user_image
عامر هاشمی
۱۳۹۳/۱۲/۰۳ - ۰۷:۴۹:۳۳
بعد از بیت اول بقیه حکایت جا افتاده:چون بمقام خویش آمد سفره خواست تا تناولی کند؛ پسری صاحب فراست داشت. گفت ای پدر مگر در مجلس سلطان طعام نخوردی؟ گفت در نظرایشان چیزی نخوردم که بکار آید. گفت نماز راهم قضا کن که چیزی نکردی که بکارآید....
user_image
سید عامر هاشمی
۱۳۹۳/۱۲/۰۶ - ۲۱:۱۳:۲۹
با سلام و تشکر از زحمات شمادیشب عرض کردم که این حکایت ناقص است.امشب پس از بررسی چند نسخه قدیمی، حکایت مذکور را از از نسخه: (گلستان چاپ 1319 چاپخانه مجلس ـ تصحیح محمد علی فروغی ـ برای تدریس در دبیرستانها ـ صفحه 65) ـبا دقت رونویسی کرده و خدمتتان ارسال میدارم:--حکایتزاهدی مهمان پادشاهی بود. چون بطعام بنشستند، کمتر از آن خورد که ارادت او بود، و چون بنماز برخاستند، بیش از آن کرد که عادت او ـ تا ظنّ صلاحیت در حقّ او زیادت کنند.ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی + کاین ره که تو میروی به ترکستان استچون بمقام خویش آمد، سفره خواست تا تناولی کند. پسری صاصب فراست داشت، گفت: ای پدر، باری بمجلس سلطان در، طعام نخوردی؟ گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم که بکار آید. گفت: نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که بکار آید.ای هنرها گرفته بر کف دست + عیبها بر گرفته زیر بغلتا چه خواهی خریدن ای مغرور + روز درماندگی بسیم دغل--
user_image
محمدرضا حسن بیگی
۱۳۹۴/۰۲/۱۷ - ۱۳:۳۲:۳۷
در متن حکایت، بیت دومی که آمده ، طبق نسخه های معتبر گلستان به ین شکل صحیح استتا چه خواهی خریدن ای مغرورروز درماندگی به سیم دغل
user_image
حسین
۱۳۹۹/۱۲/۰۱ - ۱۲:۵۵:۳۷
در مورد معنی این داستان کسی چیزی نگفت. می خواستم درکم را در این مورد بگویم. سعدی اینجا بر راستی و صداقت در اعمال و کردار تاکید دارد. برای اینکه سلطان را تحت تاثیر قرار بده غذا کمتر خورده و نماز رو با طول و تفسیر برگذار کرده. وقتی خونه برگشته هنوز گشنه بود. که پسرش می گوید با این کردار گمراه کننده نمازت هم از ارزشی برخوردار نیست. ترسم نرسی به خانه ای اعرابی کین ره که تو می روی به ترکستان است
user_image
بیشتر به خود ماست که چگونه ببینیم ،
۱۴۰۰/۰۶/۰۴ - ۲۲:۰۳:۴۶
در واقع سعدی خواست ما بفهمیم که این کار چه بر سر زهد و تقوایی ما میآورد 
user_image
علیرضا زیارتی alirezaziarati۱۲۰۵@gmail.com
۱۴۰۰/۱۱/۱۲ - ۰۳:۱۵:۰۹
سلام میشه کسی معنی اینارو بگه ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است   ای هنرها گرفته بر کف دست عیبها بر گرفته زیر بغل تا چه خواهی خریدن ای مغرور روز درماندگی به سیم دغل
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۰/۱۱/۱۳ - ۰۱:۵۳:۱۸
اقای زیارتی عزیز  سلام  معنی این حکایت وابیات پر واضح است ولی صرفاً جهت
پاسخ حضرتعالی در تکمیل حاشیه دوست گرامی آقا حسین  به عرض میرسانم که  موضوع وپیام اخلاقی این حکایت در نفی ریا کاری است شخصی زاهد در حضور حاکم غذا کمتر از معمول میخورد ونماز وعبادت خود را مفصلتر وطولانی تر از همیشه میخواند  تا در نظر پادشاه با این ترفند وریا کاری شخصی مومن  جلوه نماید تا شاید از قبل آن متنفع گردد کاری که متاسفانه این روزها در جامعه به وفور شاهدآن هستیم  حالا معنی ابیات  ترکستان وکعبه در دوجهت مخالف هم واقعند ترکستان تقریبا در شمال وکعبه در جنوب  سعدی علیه الرحمه میفرمایند  با ریاکاری،تظاهر ودروغ هرگز به کعبه که در اینجا استعاره از حضور خداوند است نخواهی رسید بلکه در جهت خلاف در حرکتی  وریا کاری وفریب به این میماند که شخص عیوب خودش را در زیر بغل خود از دید سایرین پنهان نموده و هنر  خویش را در کف دست گرفته وبه مردمان عرضه نماید تا در انظار عمومی با این ریاکاری شخص محترمی جلوه نماید واز دیگران تایید بگیرد  روز درماندگی  که حتما کنایه از محضر حق و روز جزا است  ایشان میفرمایند ای انسان متظاهر ریاکار در روز قیامت در محضر خداوند بدان که با دغل وریاکاری  به تو پاداش نخواهند داد چون آنجا به خلوص اعمال امتیاز داده میشه نه به فریبکاری وبدان که با نقاب  نمیتونی خداوند رو هم فریب بدی و با این سکه تقلبی قادر به خرید  نخواهی بود کنایه از دریافت پاداش   امیدوارم تونسته باشم کمکی در تفهیم بهتر کلام کرده باشم .   شاد وخرم باشید.
user_image
رشید الدین وطواط
۱۴۰۱/۰۲/۲۷ - ۰۳:۵۹:۰۶
ماشالله گنجور چه پیشرفت کرده
user_image
تابش
۱۴۰۳/۰۲/۲۹ - ۲۲:۳۷:۰۵
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی این ره که تو می روی به ترکستان است
پاسخ ادبی برای کسانی که از این بیت سعدی برای تخریب طرف مقابل استفاده می کند ما را برسان به کعبه ای یار عزیز گر مقصد تو کعبه نه ترکستان است