سعدی

سعدی

حکایت شمارهٔ ۷

یاد دارم که در ایام طُفولیّت مُتَعَبِّد بودمی و شب‌خیز و مُوْلَعِ زهد و پرهیز.

شبی در خدمتِ پدر، رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ، نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مُصْحَفِ عزیز بر کنار گرفته و طایفه‌ای گردِ ما خفته.

پدر را گفتم: از اینان یکی سر بر نمی‌دارد که دوگانه‌ای بگزارد. چنان خوابِ غفلت برده‌اند که گویی نخفته‌اند که مرده‌اند.

گفت: جانِ پدر! تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستینِ خلق افتی.

۵

نبیند مدّعی جز خویشتن را

که دارد پردهٔ پندار در پیش

۶

گرت چشمِ خدا بینی ببخشند

نبینی هیچ‌کس عاجزتر از خویش

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 172
گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران » تصویر 42
کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ ۱۲۵۹ هجری قمری » تصویر 72
کلیات سعدی نسخهٔ ۱۰۳۴ هجری قمری » تصویر 113
گلستان سعدی به خط محمدحسین کشمیری و نقاشی مانوهار داس نسخهٔ کتابخانهٔ دیجیتال دانشگاه کمبریج » تصویر 84
گلستان سعدی به خط خوانا و زیبای میرزا محمدحسین شیرازی سال ۱۲۷۱ هجری قمری » تصویر 91
گلستان سعدی به خط محمد محمود لاری به سال ۱۰۱۱ هجری قمری » تصویر 123
گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال ۹۷۵ هجری قمری در بخارا » تصویر 95
گلستان به همراه بوستان در حاشیه » تصویر 76
گلستان سعدی خوشنویسی شده و مذهب مورخ بیستم شوال ۱۱۳۵ هجری قمری » تصویر 115
گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال ۹۷۱ هجری قمری » تصویر 88
گلستان با بوستان در حاشیه به خط محمدرضا تبریزی سنهٔ ۹۸۰ هجری قمری » تصویر 107
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری » تصویر 84
گلستان بایسنقری موزهٔ چستر بیتی کتابت به سال ۸۳۰ هجری قمری در هرات » تصویر 33
شرح گلستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 352

نظرات

user_image
علیرضا
۱۳۹۰/۰۱/۱۹ - ۰۴:۱۶:۱۷
انتهای خط دوم 3 کلمه(به درگاه یگانه) جاافتادهمتن درست اینست.یکی سر برنمیدارد دوگانه ای به درگاه یگانه بگذارد.نسخه تصحیح فروغی
user_image
مهرزاد شایان
۱۳۹۰/۱۱/۰۲ - ۱۶:۳۰:۱۲
عرض سلام و ادب خدمت دوست عزیز جناب "علیرضا" ، ترکیب «دوگانه‌ای به درگاه یگانه» الحق که خیلی زیباست ولی در نسخه‌ای از تصحیح مرحوم فروغی که در اختیار من است یعنی نسخه موسسه نشر علوم نوین ، انتشارات ققنوس، تهران پاییز 74، ص65 به همان شکلی که در نسخه اینترتی گنجور نوشته شده آمده ، حتی در نسخه‌ قدیمی لرد گرینوی مورخ 720 هجری و نسخه کتابخانه هند مورخ 728 هجری هم به شکلی که فرمودید نیامده ، لطفا در صورت امکان مشخصات دقیق منبع مورد نظر را ذکر بفرماییدبامهرو احتراممهرزاد
user_image
رضا
۱۳۹۱/۰۹/۱۵ - ۰۹:۳۳:۵۵
سلام تفسیر این شعر بخصوص جمله ی " تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتی" چیست؟
user_image
نسیم
۱۳۹۱/۱۰/۲۲ - ۰۷:۴۹:۱۳
به نظر من یعنی (تو اگر بخوابی بهتر است تا عیب مردم را پیدا کنی) در پوستین مردم رفتن به نظر من یعنی وارد حریم کسی شدن به قصد عیب یابی . معنی شعر هم اینه که: کسی که مغرور است به جز خودش کسی دیگر را نمی بیند زیرا پرده افکارش ( یعنی این فکر که من برترم) جلوی چشمانش را می بندد. اگر به تو چشم خدابین عطا شود کسی را عاجزتر از خود نمی بینی وخود را بالاتر از کسی نمی دانی .
user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۰۴/۱۵ - ۰۳:۳۴:۲۳
معنای که در جمله گویی که نخفته اند که مرده اند چیست؟
user_image
بابک
۱۳۹۴/۰۵/۱۱ - ۱۰:۱۳:۰۴
ناشناس گرامی،که اول =انگارکه دوم= بلکه
user_image
کاوه
۱۳۹۴/۰۵/۲۸ - ۲۳:۰۰:۵۸
با درود فراوان به شما" مولع" و مصحف" چگونه تلفظ می شوند؟با سپاس
user_image
بابک
۱۳۹۴/۰۵/۲۹ - ۱۰:۲۱:۰۵
کاوه گرامی،مولع را بنده (مو+ لِع) می خواندم که پس از رجوع به فرهنگ معین دیدم که اشتباه است و نحوه صحیح را شادروان فرموده اند مو + لَ (Mūla) باشد.مُصحَف
user_image
بابک
۱۳۹۴/۰۵/۲۹ - ۱۱:۲۳:۵۴
رضا گرامی، به گمان این بنده در پوستین خلق افتادن،1-در جلد مردمان رفتن، پا در کفش دیگران نهادن، سعی در سر از کار دیگران در آوردن2- چون یا مانند خلق گشتندر اینجا برداشت حقیر،-که پدر به او گوید آن به که به خواب روی تا فضولی در کار، و عیب یابی از دیگران- و آنکه متعبد بودن، ولع در زهد، تا صبح بیداری کشیدن و فقط کتاب آسمانی "خواندن" و عیب در دیگران دیدن، که آنان در جهل باشند و نا آگاه، را به طفولیت (خامی و نا آگاهی) مرتبط داند، و چون خلقی نادان و خودبین،-و از دید یک پخته فرماید که "مدعی" یا همان خام پرده ای بر پندارش باشد تا زمانی که چشم خدابینش حاصل شود، و پس از آن خود را نیز غیر از جزیی از محتاجان نبیند.یعنی آنکه "پخته" حتی پس از رسیدن به این درجه، در دیگر خامان و ناآگاهان عیب نمی بیند و بر آنان عیب نمی گیرد.
user_image
ادب دوست
۱۳۹۴/۰۵/۲۹ - ۱۲:۵۸:۱۹
در پوستین کسان افتادن بدگویی آنان کردن است.بدگویی از خلق بسیار بتر از خفتن و عبادت شب نکردن است، همان تفسیر نسیم.
user_image
روفیا
۱۳۹۴/۰۵/۲۹ - ۱۵:۱۷:۵۸
خلق اطفالند جز مست خدا کیست بالغ آن رهیده از هواطفل کسی است که خود را با دیگران مقایسه میکند تا به خود امتیازی دهد و به نفسش خوراک . کسی که سرمست این خود بزرگ بینی هاست .
user_image
بابک
۱۳۹۴/۰۵/۳۰ - ۰۶:۵۳:۲۴
با سپاس،آنگاه "در پوستین خود بودن "به چه معنی است؟
user_image
علیرضا
۱۳۹۴/۰۷/۱۹ - ۰۹:۲۰:۵۷
زبان اینجانب از شرح بیان این حکایت پر بار قاصر و ناتوان است، تنها اینکه سر به گریبان خود برم و من بعد دفتر از گفته های پریشان بشویم و لب به سخن الا به ضرورت نگشایم که احسن کما احسن الله الیکخدا را بر آن بنده بخشایش است که خلق از وجودش در آسایش است
user_image
هستی
۱۳۹۴/۰۸/۰۱ - ۰۸:۱۰:۲۰
دو گانه ای بگزارد یعنی به جا آوردن نماز صبح یا به جا آوردن نماز؟
user_image
علی شریفی
۱۳۹۴/۱۱/۰۳ - ۰۳:۲۲:۲۳
دوستان پرسیده اند که تو نیز اگر بخفتی به از اینکه در پوستین خلق افتی به چه معناست ؟ابتدا عرض کنم که دو گانه به معنای نماز صبح می باشد و سعدی خود برای نماز صبح بیدار شده بود و اطرافیانشان در خواب مانده بودند و به همین دلیل به طعنه دهان به غیبت کردن اطرافیان می گشاید و می گوید :این افراد به دلیل خواب غفلت بلند نشدن نماز صبحشون رو بخونن!پدرشون هم بهشون می گن: تو هم اگر می خوابیدی بهتر بود از اینکه دهان به غیبتشون باز کنی ..
user_image
س ، م
۱۳۹۴/۱۱/۰۳ - ۰۶:۵۴:۳۳
تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتینسخه ای در اختیار ندارم ، ولی چنین خوانده بودم : تو نیز اگر بخفتی به زانکه در پوستین خلق افتیو ، از اینان یکی سر بر نمی‌دارد که دوگانه ای { برای یگانه} بگزارد
user_image
علیرضا
۱۳۹۶/۰۸/۲۱ - ۰۸:۰۷:۲۴
خدا رحمت کند مرحوم خسرو شکیبایی رو. همه حکایتها رو پر از غلط خوانده!
user_image
محمد باقر انصاری
۱۳۹۹/۰۲/۰۱ - ۰۹:۲۰:۲۶
حکایت بسیار آموزنده ای است از استاد سخن سعدی شیرازی که یک دستور اخلاقی اسلامی را در لباس تمثیل و شعر بیان کرده است. در آموزه های دینی ما احادیث بسیاری در منع از عیب جوئی دیگران و به عبارت سعدی " در پوستین خلق افتادن " و پرداختن به عیب زدائی از خود وارد شده است که در اینجا به یک مورد از آنها اشاره می کنم. حدیث از علی (ع) در نهج البلاغه خطبه 176 است که فرمود: "طوبی لمن شغله عیبه عن عیب الناس". یعنی خوشا به حال کسی که بجای عیبجوئی از مردم به اصلاح عیبوب خود بپردازد.
user_image
محمدجواد
۱۳۹۹/۰۳/۰۹ - ۱۱:۱۲:۰۷
منظور از دو گانه، نماز صبح می باشد
user_image
باران
۱۳۹۹/۰۶/۱۴ - ۰۳:۰۸:۱۹
تلفظ صحیح «مولِع» باید با لام مکسور باشد چون در اینجا به عنوان اسم فاعل به کار برده شده به معنی بسیار حریص در زهد و پرهیز، مانند «متعبِّد» که با حرف ب مکسور تلفظ می شود به معنی بسیار عبادت کننده.
user_image
حمیدرضا
۱۳۹۹/۰۶/۲۰ - ۰۸:۰۱:۰۴
@باران:یکی از دوستان اشتباها در گزارش حاشیهٔ شما (به قصد
پاسخگویی) عنوان فرموده‌اند که «مولع باید صفت مفعولی باشه نه اسم فاعل».این لغت در لغتنامهٔ دهخدا با فتحه آمده:مولع. [ ل َ ] (ع ص ) نعت است از ایلاع به معنی آزمند کردن و برانگیختن . (منتهی الارب ). صیغه ٔ اسم مفعول به معنی حریص گردانیده شده . (غیاث ) ...و در ادامه همین متن از گلستان نیز به عنوان شاهد آمده.
user_image
تسلیمی
۱۴۰۰/۰۸/۲۴ - ۱۹:۲۶:۱۴
با سلام، دو نکته را به عرض می رساند: یکم: کاربر محترمی فرموده اند که در  نسخۀ فروغی چنین آمده است:  «دوگانه ای به درگاه یگانه بگذارد». [با اشتباهِ املاییِ کلمۀ بگذارد در این لحظه کاری نداریم.]  اما، هم در تصحیحِ مرحوم فروغی و هم در تصحیح مرحوم دکتر غلامحسین یوسفی،  فقط «دوگانه ای بگزارد» ضبط شده است. می توان چنین فرض کرد که گفتۀ اصلیِ سعدی همین است و بعدها شخصِ خوش ذوقی قیدِ «به درگاه یگانه» را افزوده است، که گرچه زیباست اما برخلافِ ضبطِ نسخه های معتبر است. در ضمن اگر دقت شود، در عبارتِ «دوگانه ای به درگاه یگانه بگزارد» حشوی احساس می شود زیرا دوگانه را خودبخود به درگاهِ یگانه می گزارند (کسی نماز را جز به درگاهِ خداوند ادا نمی کند) پس قیدِ «به درگاهِ یگانه» در معنا زائد است و نیازی به آن نیست.  دوم: برخی از کاربرانِ فاضل در بارۀ معنا یا مفهومِ «در پوستینِ خلق افتادن» اظهار نظرِ شخصی فرموده اند. باید توجه داشت که وقتی معنای واژه یا تعبیری در فرهنگهای معتبری چون لغت نامۀ دهخدا و فرهنگ معین آمده است، نیازی به اجتهادِ شخصی نیست و اصولاً چنین اجتهادی در صورتی معتبر است که اجتهاد کننده، خود در حدِ علّامۀ دهخدا و دکتر معین باشد! باری، در هر دو منبعِ یاد شده، معنای «در پوستین کسی افتادن»، عیبجویی کردن، غیبت کردن، بدگویی کردن ضبط شده است.  با آرزوی توفیق. 
user_image
مانی جوادی
۱۴۰۲/۰۸/۱۴ - ۱۵:۰۲:۰۵
درود،به نظر اینجانب، در پوستین خلق افتادن، اشاره دارد به پاچه گیری و حمله ی بی دلیل سگان به عابران. مولانا میفرماید:چون سگان کوی، پر چشم و مهیباندر افتادند در دلق غریبکنایه به بدگویی و عیب جویی دارد.