
سعدی
حکایت شمارهٔ ۲۵
ابلهی را دیدم سَمین، خِلعتی ثَمین در بر و مَرْکَبی تازی در زیر و قَصَبی مصری بر سر.
کسی گفت: سعدی! چگونه همیبینی این دیبای مُعْلَمْ بر این حیوانِ لایَعْلَمْ؟
گفتم:
۴
قَدْ شٰابَهَ بِالْوَرَیٰ حِمارٌ
عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ
یک خلقتِ زیبا به از هزار خلعتِ دیبا.
۶
به آدمی نتوان گفت مانَد این حیوان
مگر دُراعه و دستار و نقشِ بیرونش
۷
بگرد در همه اسبابِ مِلک و هستیِ او
که هیچ چیز نبینی حلال جز خونَش
تصاویر و صوت














نظرات
ناشناس
علی والی پور
علی
الهام
پاسخ: با تشکر از راهنمایی شما خوانش تصحیح شد.
محمد!
امید صادقی