سعدی

سعدی

حکایت شمارهٔ ۱۵

یکی را زنی صاحب جمال جوان درگذشت و مادرزن فرتوت به علت کابین در خانه متمکن بماند و مرد از محاورت او به جان رنجیدی و از مجاورت او چاره ندیدی تا گروهی آشنایان به پرسیدن آمدندش.

یکی گفتا: چگونه‌ای در مفارقت یار عزیز؟

گفت: نادیدن زن بر من چنان دشخوار نیست که دیدن مادرزن.

۴

گل به تاراج رفت و خار بماند

گنج برداشتند و مار بماند

۵

دیده بر تارک سنان دیدن

خوشتر از روی دشمنان دیدن

۶

واجب است از هزار دوست برید

تا یکی دشمنت نباید دید

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 248
کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ ۱۲۵۹ هجری قمری » تصویر 101
گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران » تصویر 85
گلستان سعدی به خط خوانا و زیبای میرزا محمدحسین شیرازی سال ۱۲۷۱ هجری قمری » تصویر 199
گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال ۹۷۵ هجری قمری در بخارا » تصویر 177
گلستان سعدی به خط محمدحسین کشمیری و نقاشی مانوهار داس نسخهٔ کتابخانهٔ دیجیتال دانشگاه کمبریج » تصویر 175
کلیات سعدی نسخهٔ ۱۰۳۴ هجری قمری » تصویر 153
گلستان به همراه بوستان در حاشیه » تصویر 157
گلستان سعدی خوشنویسی شده و مذهب مورخ بیستم شوال ۱۱۳۵ هجری قمری » تصویر 219
گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال ۹۷۱ هجری قمری » تصویر 187
گلستان با بوستان در حاشیه به خط محمدرضا تبریزی سنهٔ ۹۸۰ هجری قمری » تصویر 212
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری » تصویر 170
شرح گلستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 541

نظرات

user_image
علی پاکاری
۱۳۹۱/۱۱/۲۴ - ۲۲:۴۷:۳۲
متن دارای خطاهایی هست و قسمتی از شعر ذکر نشده متن صحیح:یکی را زنی صاحب جمال در گذشت و مادر زن فرتوت به عـلت کـابین در خانه متمکن بماند و مرد از محاورت او به جان رنجیدی و از مـحاورت او چاره ندیـدی تا گروهی آشنایان بپرسیدن آمدنش. یکی گفتا چگونه‌ای در مفارقت یار عزیز گفت نادیدن زن بر من چنان دشخوار نیست که دیدن مادر زن.گل بـه تـاراج رفت و خـار بـماند گنـج بـرداشتند و مـــار بـمانددیـده بـــر تارک ســـنـان دیـــدن خوشتر از روی دشمنان دیدنواجب است از هزار دوست برید تـا یـــکی دشـمـنـت نـبـاید دیـد
user_image
مینا
۱۳۹۲/۰۲/۱۴ - ۲۳:۵۲:۲۳
کابین به معنی صداق و مهریه به کار میرود
user_image
مینا
۱۳۹۲/۰۲/۱۴ - ۲۳:۵۸:۱۸
در مجموع تیزی نوک شی را گویند که جمع اسنه است و اغلب برای توصیف مژه های یار به کار میرود
user_image
مینا
۱۳۹۲/۰۲/۱۵ - ۰۰:۰۱:۴۸
سنان گاهی به معنی شمشیر است و گاه سر نیزه
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۱۵ - ۰۰:۳۳:۱۱
اشفتگی دارد سنان در عربی ولی به لری سن و گن کردن یعنی قلع و قمع کردن جالب است از سن سنان درست شده و از گن احتمالا جنه که به معنی سپر است شاید هردو فارسی باشند ولی مطمئن نیستم
user_image
مهناز ، س
۱۳۹۵/۰۸/۰۵ - ۰۴:۱۳:۲۳
جناب دکتر کیخا درست است ، جنه به مانای سپر است ، و البته هر چیز که در پناه آن بتوان مخفی شدجنت هم به مانای باغی ست پنهانو نیز لغت جن ، که بر بینندگانِ ما نمی آیدمانا باشید
user_image
nabavar
۱۳۹۵/۰۸/۰۵ - ۰۵:۲۳:۴۸
مهناز بانو گرامیچه خوش ”بینندگان“ را به جای دیدگان آوردید که معمول است و اشتباه دیده حالت مفعولی دارد و به مانای دیده شده است نه چشمولی بیننده به مانای چشم است و بینندگان یعنی چشمان. به بینندگان آفریننده را ، نبینی مرنجان دو {تو} بیننده را ”حکیم توسی“سپاسشما هم مانا باشید