
سعدی
حکایت شمارهٔ ۸
پیرمردی را گفتند: چرا زن نکنی؟
گفت: با پیرزنانم عیشی نباشد.
گفتند: جوانی بخواه چو مکنت داری.
گفت: مرا که پیرم با پیرزنان الفت نیست پس او را که جوان باشد با من که پیرم چه دوستی صورت بندد؟
۵
پِرِ هَفتا ثَله جُونی میکُند
عَشغِ مقری وَ خُیْ بِنی چِشِ رُوشْت
۶
زور باید نه زر که بانو را
گزری دوستتر که ده من گوشت
تصاویر و صوت















نظرات
payam
ناشناس
حسین
رضا شهنی
مهران ش
سعید
احمد روزبهانی
بهزاد آریا
سوشیانت
جهن یزداد