سعدی

سعدی

حکایت شمارهٔ ۱۲

سالی نزاعی در پیادگان حجیج افتاده بود و داعی در آن سفر هم پیاده. انصاف در سر و روی هم فتادیم و داد فسوق و جدال بدادیم.

کجاوه‌نشینی را شنیدم که با عدیل خود می‌گفت: یاللعجب! پیادهٔ عاج چو عرصه شطرنج به سر می‌برد فرزین می‌شود، یعنی به از آن می‌گردد که بود و پیادگان حاج بادیه به سر بردند و بتر شدند.

۳

از من بگوی حاجی مردم گزای را

کاو پوستین خلق به آزار می‌درد

۴

حاجی تو نیستی شتر است از برای آنک

بیچاره خار می‌خورد و بار می‌برد

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 276
گلستان سعدی به خط محمدحسین کشمیری و نقاشی مانوهار داس نسخهٔ کتابخانهٔ دیجیتال دانشگاه کمبریج » تصویر 209
گلستان سعدی به خط خوانا و زیبای میرزا محمدحسین شیرازی سال ۱۲۷۱ هجری قمری » تصویر 239
گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران » تصویر 100
کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ ۱۲۵۹ هجری قمری » تصویر 112
گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال ۹۷۵ هجری قمری در بخارا » تصویر 210
کلیات سعدی نسخهٔ ۱۰۳۴ هجری قمری » تصویر 168
گلستان به همراه بوستان در حاشیه » تصویر 186
گلستان سعدی خوشنویسی شده و مذهب مورخ بیستم شوال ۱۱۳۵ هجری قمری » تصویر 263
گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال ۹۷۱ هجری قمری » تصویر 223
گلستان با بوستان در حاشیه به خط محمدرضا تبریزی سنهٔ ۹۸۰ هجری قمری » تصویر 250
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری » تصویر 203
گلستان بایسنقری موزهٔ چستر بیتی کتابت به سال ۸۳۰ هجری قمری در هرات » تصویر 79
شرح گلستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 613

نظرات

user_image
محمد میراحمدیان
۱۳۸۹/۱۰/۲۲ - ۱۰:۳۱:۱۲
کلمه حجیچ اشتباه است که صحیح آن حجیج به معنای حج گزاران می باشد.
پاسخ: با تشکر، مطابق فرموده عمل شد، هر چند در نسخهٔ چاپی در اختیار اینجانب «حجیح» آورده که در لغتنامه نیست و در عوض همین متن شاهد لغت حجیج در لغتنامه است.
user_image
علی
۱۳۹۱/۰۸/۰۵ - ۰۰:۳۳:۳۵
کلمه عرضه اشتباه است, به جای آن باید از کلمه ی عرصه استفاده شود, در غیر اینصورت, کاملاً بیمعنیست
user_image
رضاشهنی
۱۳۹۲/۰۳/۱۹ - ۱۳:۳۸:۳۷
درنسخه جمشید غلامی نهاد "حجاج"آورده شده است و همچنین عرضه اشباهست عرصه صحیح است
user_image
رضاشهنی
۱۳۹۲/۰۳/۱۹ - ۱۳:۴۱:۳۱
همچنین معنای لغت زیبای "مردم گزای" در لغت نامه وجود ندارد.مردم گزای=مردم آزار
user_image
محمد ضیا احمدی
۱۳۹۸/۰۵/۲۱ - ۱۵:۰۸:۵۹
مردم گزای بد ذات تر از مردم آزار است
user_image
ساسان
۱۳۹۸/۰۵/۲۲ - ۰۲:۱۰:۲۷
با درودگمان می کنم ؛ در جمله ی " پیاده عاج چو عرضه شطرنج به سر می‌برد فرزین میشود " ، عرصه درست باشد . چون با توجه به نوشته ، منظور گوینده این بوده که هنچنان که سرباز در شطرنج با گذر از زمین و رساندن خود به آن طرف ، پیشرفت نموده و تبدیل به وزیر می شود ، انسانی که به حج می رود نیز ، باید وارسته شود . نه این که از پیش ، بدتر شودبنا بر این ، عَرضه به معنی ارائه کردن و عُرضه به معنی توانایی ، در این نوشته ، جایی ندارد .سپاسگزارم
user_image
امید جان
۱۴۰۲/۰۸/۳۰ - ۲۲:۰۲:۱۱
سلام خدمت دوستان  ببخشید منظور از پیاده عاج چیست چرا گفته عاج
user_image
Nima.Mmmm
۱۴۰۲/۰۹/۰۱ - ۰۴:۰۹:۲۰
پیاده عاج همان مهره سرباز یا پیاده شطرنج است که در قدیم از جنس استخوان یا عاج فیل ساخته میشده است. در قوانین شطرنج اگر مهره پیاده یا سرباز بتواند خود را به خانه مهره های حریف برساند ارتقا پیدا کرده و میتواند از آن پس مانند مهره وزیر در تمام جهات حرکت کند.
user_image
امید جان
۱۴۰۲/۰۹/۰۱ - ۲۳:۰۵:۴۹
با تشکر فراوان از Nima.Mmmm گرامی
user_image
فرهود
۱۴۰۲/۰۹/۰۶ - ۱۰:۵۶:۲۰
هم‌کجاوه را به این علت «عدیل» می‌گفته‌اند که شخصی هم‌وزن و هم‌سنگ را در یک سوی دیگر کجاوه می‌گذاشته‌اند.
user_image
محسن حیدرزاده جزی
۱۴۰۲/۱۱/۲۶ - ۱۳:۱۲:۰۱
خاری که شتر در بیابان می خورد، خارشتر نام دارد که از آن ترنجبین می گیرند( همان مَنّ که بر قوم موسی نازل شد)  نام علمی این گیاه هم از کلمه حاجی گرفته شده است:   خارشتر ایرانیAlhagi canescensAlhagi graecorumAlhagi kirghisorumAlhagi nepalensisAlhagi sparsifolia