
سعدی
حکمت شمارهٔ ۳۱
ده آدمی بر سفرهای بخورند و دو سگ بر مرداری با هم به سر نبرند. حریص با جهانی گرسنه است و قانع به نانی سیر. حکما گفتهاند: توانگری به قناعت، به از توانگری به بضاعت.
۲
رودهٔ تنگ به یک نان ِ تهی پر گردد
نعمت ِ روی زمین پر نکند دیدهٔ تنگ
۳
پدر چون دور ِ عمرش منقضی گشت
مرا این یک نصیحت کرد و بُگذشت
۴
که شهوت آتش است از وی بپرهیز
به خود بَر آتش ِ دوزخ مکُن تیز
۵
در آن آتش نداری طاقت سوز
به صبر آبی بر این آتش زن امروز
تصاویر و صوت













نظرات
علی رستمیان
عاصمه شعبانی
محمد
ج امیدوار
ج امیدوار
عبدالرضا ناظمی