سعدی

سعدی

حکمت شمارهٔ ۴۷

گر جور شکم نیستی، هیچ مرغ در دام صیاد نیوفتادی بلکه صیاد خود دام ننهادی.

حکیمان دیر دیر خورند و عابدان نیم سیر و زاهدان سد رمق و جوانان تا طبق برگیرند و پیران تا عرق بکنند، اما قلندران چندان که در معده جای نفس نماند و بر سفره روزی کس.

۳

اسیر بند شکم را دو شب نگیرد خواب

شبی ز معدهٔ سنگی شبی ز دلتنگی

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 304
گلستان سعدی به خط محمدحسین کشمیری و نقاشی مانوهار داس نسخهٔ کتابخانهٔ دیجیتال دانشگاه کمبریج » تصویر 240
گلستان سعدی به خط خوانا و زیبای میرزا محمدحسین شیرازی سال ۱۲۷۱ هجری قمری » تصویر 276
گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران » تصویر 114
کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ ۱۲۵۹ هجری قمری » تصویر 122
گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال ۹۷۵ هجری قمری در بخارا » تصویر 243
کلیات سعدی نسخهٔ ۱۰۳۴ هجری قمری » تصویر 182
گلستان به همراه بوستان در حاشیه » تصویر 214
گلستان سعدی خوشنویسی شده و مذهب مورخ بیستم شوال ۱۱۳۵ هجری قمری » تصویر 305
گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال ۹۷۱ هجری قمری » تصویر 257
گلستان با بوستان در حاشیه به خط محمدرضا تبریزی سنهٔ ۹۸۰ هجری قمری » تصویر 287
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری » تصویر 235
گلستان بایسنقری موزهٔ چستر بیتی کتابت به سال ۸۳۰ هجری قمری در هرات » تصویر 93
شرح گلستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 704

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۰۷/۰۱ - ۰۳:۵۱:۳۴
قلندر به چه معنی است؟
user_image
۷
۱۳۹۵/۰۷/۱۳ - ۱۷:۴۳:۴۶
گر جور شکم نبودی هیچ مرغ در دام صیاد نیوفتادی، بلکه صیاد خود دام ننهادی. حکیمان دیر دیر خورند و عابدان نیم سیر، و زاهدان سد رمق، و جوانان تا طبق برگیرند و پیران تا عرق بکنند. اما قلندران چندانکه در معده جای نفس نماند و بر سفره روزی کساسیر بند شکم را دو شب نگیرد خواب شبی ز معده سنگی، شبی ز دل تنگی
user_image
حسین
۱۳۹۸/۰۵/۰۹ - ۰۴:۰۵:۱۵
قلندر یعنی آن‌که در قید آداب و سنن نیست! بر هر سفره که می‌رسد، می‌نشیند و چون پس از آن معلومش نیست، کی طعام نصیبش شود، تا جان دارد، می‌خورد!
user_image
محمد باقر انصاری
۱۴۰۰/۰۴/۲۴ - ۰۸:۲۷:۲۴
در باب سوم گلستان سعدی داستان آموزنده ای آمده که مناسب با این جمله حکیمانه است و آن به قرار زیر است: یکی از ملوک عجم طبیبی حاذق به خدمت مصطفی صلی الله علیه و سلم فرستاد. سالی در دیار عرب بود و کسی تجربه پیش او نیاورد و معالجه از وی در نخواست. پیش پیغمبر آمد و گله کرد که: مر این بنده را برای معالجت اصحاب فرستاده‌اند و در این مدّت کسی التفاتی نکرد تا خدمتی که بر بنده معین است به جای آورد. رسول علیه السلام گفت: این طایفه را طریقتی است که تا اشتها غالب نشود، نخورند و هنوز اشتها باقی بود که دست از طعام بدارند. حکیم گفت: این است موجب تندرستی. زمین ببوسید و برفت.
user_image
هیراد صالحی
۱۴۰۲/۱۲/۱۰ - ۱۳:۰۸:۴۴
من مثل قلندران آن قدر می خورم که در معده ام جای نفس نماند بر سر سفره روزی کس با اینکه ۹ ساله هستم!