سعدی

سعدی

حکمت شمارهٔ ۸۰

یکی از لوازم صحبت آن است که خانه بپردازی یا با خانه خدای در سازی.

۲

حکایت بر مزاج مستمع گوی

اگر خواهی که دارد با تو میلی

۳

هر آن عاقل که با مجنون نشیند

نباید کردنش جز ذکر لیلی

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 313
گلستان سعدی به خط محمدحسین کشمیری و نقاشی مانوهار داس نسخهٔ کتابخانهٔ دیجیتال دانشگاه کمبریج » تصویر 250
گلستان سعدی به خط خوانا و زیبای میرزا محمدحسین شیرازی سال ۱۲۷۱ هجری قمری » تصویر 288
گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران » تصویر 118
کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ ۱۲۵۹ هجری قمری » تصویر 125
گلستان سعدی به خط کاتب سلطانی میر علی حسینی به سال ۹۷۵ هجری قمری در بخارا » تصویر 254
کلیات سعدی نسخهٔ ۱۰۳۴ هجری قمری » تصویر 188
گلستان به همراه بوستان در حاشیه » تصویر 224
گلستان سعدی خوشنویسی شده و مذهب مورخ بیستم شوال ۱۱۳۵ هجری قمری » تصویر 320
گلستان به خط توسط عبداللطیف شروانى سال ۹۷۱ هجری قمری » تصویر 267
گلستان با بوستان در حاشیه به خط محمدرضا تبریزی سنهٔ ۹۸۰ هجری قمری » تصویر 299
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده توسط عبدالله بن شیخ مرشد الکاتب در قرن دهم هجری » تصویر 244
گلستان بایسنقری موزهٔ چستر بیتی کتابت به سال ۸۳۰ هجری قمری در هرات » تصویر 98
شرح گلستان دکتر محمد خزائلی » تصویر 730

نظرات

user_image
محمدحسین ایراندوست
۱۴۰۱/۱۰/۲۲ - ۱۳:۱۸:۰۵
اول دفتر به نام ایزد دانا    سعدی در این حکمت از ضروریات و لوازم معاشرت و نیز هم صحبتی با دیگران سخن گفته و می گوید یکی از آداب معاشرت آن است که مِزاج و فهم و ذوقِ شنونده را در نظر بگیرد و طبق مزاج و سطح فهمِ آنان حرف بزند تا در آنها تاثیر کند. باید از نظر روانشناسی راههای نفوذ و تاثیر در دیگران را بلد باشد 1- لوازم : جمع لازمه که حداقل به دومعنا در شعر و نثر فارسی بکار رفته   1 - چیزهای لازم ، ضروریات . 2 - وسایل ، آلات ، ادوات . که اینجا در معنای اول است. 2- صحبت : در اینجا به معنای معاشرت است. 3- مِزاج : هم در معنای اسمی در شعر و نثر بکار می رود و به معنای  سرشت ، طبیعت است . و هم به معنای مصدری یعنی  آمیختن ، آمیخته شدن . اینجا همان معنای اول است. 4- مستمِع: (اسم، صفت)  آن‌که گوش می‌دهد؛ شنونده؛ گوش‌دهنده. 5- خانه پرداختن : بیرون رفتن از خانه و خالی کردن خانه. یکی از معانی «پرداختن» تهی کردن . خالی کردن . تخلیه کردن و پاک کردن است. 6-خانه خدای: یعنی خدایِ خانه ، صاحبخانه ، ساخته شده از ترکیب اضافی مقلوب ِ «خدای خانه» یعنی صاحبخانه 7- با خانه خدای درسازی : یعنی با صاحبخانه جور آمدن . سازش کردن . ساختن . پیوند کردن 8- یکی از لوازم صحبت آن است که خانه بپردازی یا با خانه خدای ، دَر سازی : یعنی  از اسباب و عللِ استواری و استحکام دوستی و معاشرت، یکی آن است که  خانه خالی کنی یعنی دوری و دوستی گزینی از او دور باشی و دوست باشی و بقول معروف «دوری و دوستی» و دیگری آن است که در خانه بمانی و با صاحبخانه سازگار و رفیق و همدست باشی 9- حکایت بر مزاجِ مستمِع گوی -  اگر خواهی که دارد با تو میلی : یعنی گوینده باید مِزاج و فهم و ذوقِ شنونده را در نظر بگیرد و طبق مزاج آنان حرف بزند تا در آنها تاثیر کند. 7- هر آن عاقل که با مجنون نشیند - نباید کردنش جز ذکر لیلی : یعنی خردمند در رعایت آداب معاشرت کسی است که هرگاه با مجنون بنشیند ، ذکر لیلی را به میان آورد چرا که این سخن با مزاج و فهم مجنون سازگار است.     معاشرت و سخن گفتن موافق طبع مخاطب: آنچه سعدی در این حکمت کوتاه مورد تاکید قرار داده یکی از آداب معاشرت و سخن گفتن با افراد مختلف است. از آداب معاشرت آن است که مِزاج و فهم و ذوقِ شنونده را در نظر بگیرد و طبق مزاج و سطح فهمِ آنان حرف بزند تا در آنها تاثیر کند. این نکته در روایات ما هم وجود دارد. اصلا پیامبران سطح فهم مخاطبان را رعایت می کردند. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده : عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: مَا کَلَّمَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْعِبَادَ بِکُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِنَّا مَعَاشِرَ اَلْأَنْبِیَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُکَلِّمَ اَلنَّاسَ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِمْ [1]. حضرت صادق علیه السّلام فرمود: هیچ گاه پیغمبر با مردم از عمق عقل خویش سخن نگفت بلکه میفرمود: ما گروه پیغمبران مأموریم که با مردم باندازه عقل و سطح فهم شان  سخن گوئیم. مولوی بر همین اساس گفته است: چونکه با کودک سَر و کارم فتاد        هم زبانِ کودکان باید گشاد یعنی رعایت مزاج و طبع و فهم مخاطب ضروری است. با کودک زبان کودکی جواب می دهد. و سعدی هم با همین نگاه به آموزه های دینی است که می گوید : حکایت بر مزاجِ مستمِع گوی        اگر خواهی که دارد با تو میلی    درواقع می‌توان گفت ریشه بسیاری از سوءتفاهمات، رنجش‌ها و اختلافات و همچنین منشأ بسیاری مشاجرات، اختلافات و نزاع‌های خانوادگی، عدم وجود فهم متقابل در صحبت‌ها است، چراکه یکی از طرفین گفتگو ، یا بدتر از همه ، دو طرف گفتگو حرف یکدیگر را نمی‌فهمند و برداشت درستی از پیام‌های ارسال شده ندارند. آنها مزاج و سطح فهم همدیگر را نمی دانند. هنر این نیست که من طوری حرف بزنم که خودم دوست دارم . نه . هرگز آن طور که خودمان می‌پسندیم صحبت نکنیم، زیرا ممکن است مثلا مایل باشیم با صدای بلند صحبت کنیم ، اما شنونده از صدای بلند ما ناراحت  باشد. بنابراین باید بدانیم که در چه محیطی با مخاطب صحبت می کنیم و مخاطب ما چه طبع و مزاجی دارد؟ محیطی که در آن به سر می‌بریم  ساکت است یا شلوغ، با توجه به این مساله تن صدای خود را تنظیم کنیم .همچنین هیچ‌گاه به صورت یکنواخت و پی در پی صحبت نکنیم  زیرا تن صدای ما در این حالت برای شنونده کسل‌کننده می شود. پینوشت ها:   [1] - الکافی  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۳