
سعدی
حکمت شمارهٔ ۹۷
زر از معدن به کان کندن به در آید وز دست بخیل به جان کندن.
۲
دونان نخورند و گوش دارند
گویند امید به که خورده
۳
روزی بینی به کام دشمن
زر مانده و خاکسار مرده
تصاویر و صوت













نظرات