سعدی

سعدی

شعر ۷ - فی الشیب

۱

إِنْ هَجَرتُ النّاسَ و اخْتَرْتُ النَّویٰ

لا تَلُومُوني فَإنَّ الْعُذرَ بان

۲

زَمَنٌ عَوَّجَ ظَهْري بَعْدَما

کُنْتُ أَمْشِي وَ قَوامی غُصْنُ بان

۳

طالَما صُلْتُ عَلَی أُسْدِ الشَّریٰ

وَ بَقِیتُ الیومَ أَخْشَی الثُّعْلُبان

۴

کَیْفَ لَهْوِي بَعدَ أَیّامِ الصِّبا؟

وَ انْقَضَی الْعُمْرُ وَ مَرَّ الْأَطْیَبان

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سید عباس جلادتی
۱۴۰۲/۰۳/۳۰ - ۰۹:۳۴:۰۷
افتخار دارم ترجمه ای از این شعر بسیار زیبای خداوندگار سخن سعدی شیرازی تقدیم دوستداران ایشان کنم: در پیری 1- اگر از مردم کناره گرفتم و تنهایی را برگزیدم سرزنشم مکنید چرا که عذرم آشکار است. 2- روزگار پشتم را خمیده کرد بعد از آن زمان که با قامتی افراشته همچون شاخ سرو راه می رفتم. 3- چه بسیار زمانها به شیران بیشه حمله می کردم و اکنون از روباه ها در ترس و بیم هستم. 4- بعد از دوران نوجوانی چگونه خوشی کنم حال آنکه عمر گذشته است و آن دو چیز نیکو را از دست داده ام.
user_image
م.م
۱۴۰۲/۰۸/۰۲ - ۰۸:۰۸:۵۶
سپاس آقای جلادتی
user_image
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
۱۴۰۳/۰۱/۲۷ - ۱۵:۱۴:۰۳
متن ویرایش و اصلاح شد و این هم ترجمه ابیات:   إِنْ هَجَرتُ النّاسَ و اخْتَرْتُ النَّویٰ لا تَلُومُونی فَإنَّ الْعُذرَ بان اگر از مردم کناره گرفتم و دوری را انتخاب کردم مرا سرزنش نکنید زیرا عذر و بهانه روشن و آشکار است.   زَمَنٌ عَوَّجَ ظَهْری بَعْدَما کُنْتُ أَمْشِی وَ قَوامی غُصْنُ بان زمانه کمرم را خمیده کرد پس از این که راه می‌رفتم و قدم چون شاخۀ درخت بان بود.   طالَما صُلْتُ عَلَی أُسْدِ الشَّریٰ وَ بَقِیتُ الیومَ أَخْشیٰ الثُّعْلُبان الثُّعْلُبان جمع نیست بلکه مفرد است به معنای روباه نر چه بسیار به شیران شرزه حمله می‌کردم اما امروز از روباه‌ِ نر هم می‌ترسم.   کَیْفَ لَهْوِی بَعدَ أَیّام الصِّبا؟ وَ انْقَضیٰ الْعُمْرُ وَ مَرَّ الْأَطْیَبان أَطْیَبان: دو چیز نیکو که مراد از آن، نیرو و جوانی است. چگونه پس از روزگار کودکی و نوجوانی مشغول بازی و سرگرمی باشم در حالی که عمر سپری شد و دو چیز نیکو گذشت.