سعدی

سعدی

قصیدهٔ شمارهٔ ۸ - اندرز و نصیحت

۱

خوش است عمر دریغا که جاودانی نیست

پس اعتماد بر این پنج روز فانی نیست

۲

درخت قد صنوبر خرام انسان را

مدام رونق نوباوهٔ جوانی نیست

۳

گلیست خرم و خندان و تازه و خوشبوی

ولیک امید ثباتش چنان که دانی نیست

۴

دوام پرورش اندر کنار مادر دهر

طمع مکن که در او بوی مهربانی نیست

۵

مباش غره و غافل چو میش سر در پیش

که در طبیعت این گرگ گله‌بانی نیست

۶

چه حاجت است عیان را به استماع بیان؟

که بی‌وفایی دور فلک نهانی نیست

۷

کدام باد بهاری وزید در آفاق

که باز در عقبش نکبتی خزانی نیست؟

۸

اگر ممالک روی زمین به دست آری

بهای مهلت یک روزه زندگانی نیست

۹

دل ای رفیق در این کاروانسرای مبند

که خانه ساختن آیین کاروانی نیست

۱۰

اگر جهان همه کام است و دشمن اندر پی

به دوستی که جهان جای کامرانی نیست

۱۱

چو بت‌پرست به صورت چنان شدی مشغول

که دیگرت خبر از لذت معانی نیست

۱۲

طریق حق رو و در هر کجا که خواهی باش

که کنج خلوت صاحبدلان مکانی نیست

۱۳

جهان ز دست بدادند دوستان خدای

که پایبند عنا، جز جهان ستانی نیست

۱۴

نگاه دار زبان تا به دوزخت نبرد

که از زبان بتر اندر جهان زیانی نیست

۱۵

عمل بیار و علم بر مکن که مردان را

رهی سلیم‌تر از کوی بی‌نشانی نیست

۱۶

کف نیاز به درگاه بی‌نیاز برآر

که کار مرد خدا جز خدای خوانی نیست

۱۷

مخور چو بی‌ادبان گاو و تخم کایشان را

امید خرمن و اقبال آن جهانی نیست

۱۸

مکن که حیف بود دوست بر خود آزردن

علی‌الخصوص مر آن دوست را که ثانی نیست

۱۹

چه سود ریزش باران وعظ بر سر خلق

چو مرد را به ارادت صدف دهانی نیست

۲۰

زمین به تیغ بلاغت گرفته‌ای سعدی

سپاس دار که جز فیض آسمانی نیست

۲۱

بدین صفت که در آفاق صیت شعر تو رفت

نرفت دجله که آبش بدین روانی نیست

۲۲

نه هر که دعوی زورآوری کند با ما

به سر برد، که سعادت به پهلوانی نیست

۲۳

ولی به خواجهٔ عطار گو، ستایش مشک

مکن که بوی خوش از مشتری نهانی نیست

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 1062
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 376

نظرات

user_image
بهشته
۱۳۹۰/۰۱/۲۰ - ۰۶:۵۲:۵۲
با سلام این قصیده زیبا که اندرزی وتاییه است محتوایش ناپایداری جهان فانی است.بنابراین اشعار دیگر شعرا را هم در این باره نگاهی انداختم و به این چند بیت زیبای نظامی برخوردم که:جوانی بر سر کوچ است دریاب این جوانی را که شهری باز نشناسد غریب کاروانی را خمیده پشت ازان دارند پیران جهان دیده که اندر خاک می جویند دوران جوانی راهم چنین در بیت آخر عطار ایهام زیبایی دارد که :1:عطر فروش2:عطار(شاعر)3:خود سعدی
user_image
ناشناس
۱۳۹۱/۰۳/۱۸ - ۰۵:۲۵:۰۴
این شعر در بالای سر مزار شریف سعدی نقش بسته است.
user_image
۷
۱۳۹۶/۰۵/۲۶ - ۱۶:۳۴:۰۹
نگاه دار زبان تا به دوزخت نبردکه از زبان بتر اندر جهان زبانی نیستواژه "زیانی" در نیم بیت دوم نادرست باشد و درست آن "زبانی" باشد.زبانی در لغت به معنی وکیل دوزخ،دوزخبانکه با این بیان معنی درست بیت آشکار میگردد.نظامی:پس بفرمود تا زبانی زشتسوی دوزخ دواندش ز بهشتبا نگاه به معنی این واژه عربی و پیوند آن با آتش دور نیست که این واژه معرب "زبانه" باشد زبانه آتشو دهخدا:زبانی . [ زَ نی ی ] (ع اِ) بگفته ٔ بعضی واحد زبانیة. برخی نیز واحد زبانیه را زابن و بعضی دیگر زبنیه (مثل عفریه ) دانسته اند اما عرب این سخنان را نمیشناسد و زبانیه را از جمعهایی میداند که از لفظ خود واحدی ندارند. (صحاح بنقل از اخفش ). و رجوع به لسان العرب و زبانیه ، زبانی ، زبنیة و زابن شود.
user_image
ایرانی
۱۳۹۷/۰۷/۲۰ - ۱۶:۲۳:۰۱
زمین به تیغ بلاغت گرفته‌ای سعدیسپاس دار که جز فیض آسمانی نیست.
user_image
حسین
۱۳۹۹/۰۱/۱۸ - ۱۳:۱۹:۱۰
در بیت سوم با توجه به مصرع اول واژه ی میوه بجای رونق صحیح تر به نظر میرسد درخت قد صنوبر خرام انسان را مدام میوه ی نوباوه جوانی نیست
user_image
ف ب
۱۴۰۰/۱۱/۰۴ - ۱۰:۴۹:۰۱
سلام. ایام به کام. میشه لطف کنین در رابطه با مفهوم بیت آخر من رو راهنمایی کنین؟ ممنون میشم
user_image
کیوان پارسائی
۱۴۰۱/۰۴/۰۸ - ۰۱:۰۲:۲۰
سلام، در بیت: اگر جهان همه کام است و دشمن اندر پی بدوستی که جهان جای کامرانی نیست ظاهراً واژه "دوستی" اینجا مفهوم نیست، شاید تلفظ به صورت "بِدو سِتی" درست باشد یعنی بگذار او (دشمن) این کامرانی ها را بستاند و این کامرانی ها را به دشمن بده. البته این معنی که من کردم هم خالی از اشکال نیست اگر دوستانی که رشته آنها ادبیات هست بتوانند در این مورد ما را راهنمایی کنند مزید امتنان خواهد بود.  
user_image
علی بنی‌اسد
۱۴۰۲/۰۵/۰۷ - ۰۲:۴۳:۰۰
لطفاً دوستان بزرگوار درباره‌ی این بیت توضیحاتی بنویسند: مخور چو بی‌ادبان گاو و تخم کایشان را امید خرمن و اقبال آن جهانی نیست
user_image
محمد توکلی
۱۴۰۳/۰۳/۲۳ - ۰۱:۵۱:۱۴
بدوستی که جهان جای کامرانی نیست  معنی مصرع کاملا واضحه  یعنی قسم به دوستی که جهان جای خوشگذرانی و عیش و عشرت نیست