سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۲۶

۱

شرف نفس به جود است و کرامت به سجود

هر که این هر دو ندارد عدمش به که وجود

۲

ای که در نعمت و نازی به جهان غره مباش

که محال است در این مرحله امکان خلود

۳

وی که در شدت فقری و پریشانی حال

صبر کن کاین دو سه روزی به سر آید معدود

۴

خاک راهی که بر او می‌گذری ساکن باش

که عیون است و جفون است و خدود است و قدود

۵

این همان چشمهٔ خورشید جهان افروز است

که همی تافت بر آرامگه عاد و ثمود

۶

خاک مصر طرب انگیز نبینی که همان

خاک مصر است ولی بر سر فرعون و جنود

۷

دنیی آن قدر ندارد که بدو رشک برند

ای برادر که نه محسود بماند نه حسود

۸

قیمت خود به مناهی و ملاهی مشکن

گرت ایمان درست است به روز موعود

۹

دست حاجت که بری پیش خداوندی بر

که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود

۱۰

از ثری تا به ثریا به عبودیت او

همه در ذکر و مناجات و قیامند و قعود

۱۱

کرمش نامتناهی، نعمش بی‌پایان

هیچ خواهنده از این در نرود بی مقصود

۱۲

پند سعدی که کلید در گنج سعد است

نتواند که به جای آورد الا مسعود

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 1176
منتخبی از اشعار سعدی، حافظ و جامی » تصویر 44
کلیات سعدی مذهب و مصور نسخه‌برداری شده در ۹۲۶ هجری قمری » تصویر 551

نظرات

user_image
مژده
۱۳۸۷/۰۹/۲۲ - ۰۷:۱۸:۱۷
شرف نفس به جودست و کرامت به سجود هر که این هر دو ندارد عدمش به که وجودبه شرف مرد به جودست و کرامت به سجودهر که این هر دو ندارد عدمش به ز وجودولی تصور می کنم "نفس" دراینجا عربی است و با کرامت قرینه است و همینطور سین نفس با "جودست" و "سجود"اما "مرد" خوشاهنگتر ("ر" تلفظ نمی شود. ولی "ف" و "س" در "نفس" باید تلفظ شود) و در ضمن "ر" در مرد و کرامت، قابل توجه است.
پاسخ: با تشکر، نقل نسخه‏ی تصحیحی فروغی همین است (نفس)، لذا پیشنهاد و دلیل شما را در حاشیه باقی می‏گذاریم.
user_image
ادروک
۱۳۹۲/۰۳/۱۸ - ۰۷:۲۷:۴۸
والسماء ذات البروج و الیوم الموعود و شاهد و مشهود
user_image
ادروک
۱۳۹۲/۰۳/۱۸ - ۰۷:۲۹:۲۸
یوم الموعود روز رستاخیز است و رست یا رشت یعنی مرده و اخیستن یعنی برخاستن و ریشتاخیستن یعنی مرده برخیزان
user_image
میرزایی
۱۳۹۳/۰۲/۱۸ - ۰۳:۲۸:۴۷
شرف مرد به جود است و سخاوت، نه سجودهر که این هر دو ندارد عدم به ز وجود
user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۰۹/۱۰ - ۱۶:۳۳:۰۷
شرف (مرد )به جود است و کرامت (نه سجود)
user_image
سعید فاضلی
۱۳۹۵/۰۷/۲۴ - ۰۷:۴۲:۱۶
جناب میرزایی و دیگر دوستان به خوبی به این نکته ریز و نغز پرداختید. شرف مرد به جود است و کرامت نه سجود...سپاسگزارم.
user_image
امیر
۱۳۹۶/۱۱/۰۱ - ۰۹:۳۳:۲۵
لطفا تصحیح گردد شرف مرد به جود است و کرامت نه سجود
user_image
محمد
۱۳۹۷/۰۷/۰۸ - ۱۲:۲۳:۳۶
به چه دیلی برخی دوستان "به سجود" را به "نه سجود" تغییر داده اند؟آیا در نسخه ی خاصی این طور آمده یا صرفا ذوق شخصی است؟ ضمن این که "نه" پیش از یک قافیه دیگر استفاده شده
user_image
محمد
۱۳۹۸/۰۲/۱۰ - ۰۰:۵۹:۲۸
من تصور میکنم همان نه سجود مناسبتر است . کما اینکه سعدی در شعر دیگری هم اشاراتی به ویژه نبودن سجده و سجاده کرده .آنجا که میگوید: عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست
user_image
حسین
۱۳۹۸/۰۳/۲۸ - ۱۰:۵۸:۵۴
چرا روی اشتباه خودتون پافشاری میکنید؟اخه کرامت به سجود چه معنایی داره؟
user_image
حیدرزاده
۱۳۹۸/۰۵/۳۱ - ۱۰:۲۴:۳۸
چون در مصرع دوم اشاره به هر دو شده است لذا اشاره به فضل و کرامت است نه سجود در جای دیگر حضرت سعدی میفرماید :طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی بر خاک نهی پیشانی هما سجود است ودر مصرع بعد زهد پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
user_image
محمدرضا
۱۳۹۹/۰۱/۱۳ - ۱۷:۲۷:۰۱
ببینید دوستان منظور سعدی از مصرع اول دو قسمت داره :1) لازمه شرافت وانسانیت بخشندگی است و 2 )لازمه کرامت و بزرگی سجود و بندگی خداونده
user_image
نرگس
۱۳۹۹/۰۲/۰۵ - ۰۳:۳۵:۲۹
از ثری تا به ثریا به عبودیت اوهمه در ذکر و مناجات و قیامند و قعوداین بیت بالا در همین شعر معلوم میکنه که منظور سعدی در این شعر تکیه بر عبودیت و سجده هم هست .پس این بیت میتونه درست باشه :
user_image
احمد الیاسی
۱۳۹۹/۰۴/۱۰ - ۰۳:۳۵:۴۰
میفرمایند که شرف مرد به جود است و کرامت ، به سجود کاری به ادامه شعر نداریماون کاما که قبل از به اومده یه وقفه توی ریتم شعر میندازه و جمله رو دو قسمت میکنه شرف مرد ... به سجود : منظور از به سجود 《در ادامه شمردن خصوصیات بزرگ بودن》 یعنی افتادگی
user_image
احمد
۱۳۹۹/۰۴/۱۶ - ۰۵:۰۶:۵۳
با اجازه اساتید محترم.در مورد مصرع اول جود و کرامت در معنی لغوی مشابه هستندپس این یک مورد و سجود مورد دوم می‌باشد.زیرا در مصرع دوم همین بیت سعدی میگوید: هرکه این هر «دو» ندارد..شرف نفس به «جود است و کرامت»،به «سجود»هرکه این هر دو ندارد عدمش به که وجودو احتمالاً سجود به منظور افتادگی باشد
user_image
کیوان فرهادی
۱۳۹۹/۰۴/۳۰ - ۰۳:۲۲:۰۷
دوستان توجه کنند کلیات مفهوم و منظور حضرت سعدی با تغییر (به سجود) و (نه سجود) تغییر چندانی ندارد، هر رو می پسندم و شعر به هر دو طریق خوانده شود بسیار نغز و شیرین است.به قول استاد شهریار،تفاوت اشعار سعدی و حافظ در این است که در شعر سعدی میتوان یک حرف یا کلمه را جابجا نمود و ارکان شعر همچنان محکم و استوار باقی بماند،ولی شعر حافظ به محض تغییر یک کلمه، به هم ریخته میشود.
user_image
REZA KH
۱۳۹۹/۰۵/۰۸ - ۱۱:۱۸:۵۴
درود این غزل تاب رو چقدر بد خوندن این دوست با قریحه...!
user_image
فرشید
۱۳۹۹/۰۵/۱۳ - ۰۲:۱۸:۵۷
از ابیات دوم و سوم میتوان نتیجه گرفت موضوع بحث سعدی داشتن جود برای مرد در زمان ثروتمند بودن و حفظ کرامت برای مرددر زمان فقر میباشد پس بیت اول به صورت زیر صحیح است شرف مرد به جود است و کرامت نه سجود
user_image
میثم
۱۳۹۹/۰۶/۲۳ - ۰۱:۴۷:۲۸
سلامبنده عرض میدارم1.با توجه به نسخ موجود و محکم بودن نسخ بر بیت مورد بحث در.....2.با توجه به مصرع دوم3. و عدم نظر شخصی.شرف مرد به جود است و کرامت به سجودسپاس فراوان
user_image
علی محمد
۱۳۹۹/۰۸/۱۰ - ۱۰:۳۰:۳۶
منظور سعدی همان به سجود است .چون در قران بارها و بارها زکات و نماز با هم امده.و در بیت بعد که میگوید هر دو ندارد منظور از هر دو جود و سجود است
user_image
آرمان
۱۳۹۹/۱۱/۰۵ - ۰۵:۱۹:۰۱
دوستانپافشاری بی مورد میکنید.واضحه که (نه سجود)درسته
user_image
متین
۱۳۹۹/۱۱/۲۳ - ۰۳:۳۱:۱۱
واضحه که به سجود درسته ،چه از مصراع دوم بیت وچه ازنظر معنا که سعدی می فرمایند این دوحالا اون دوستی که با پافشاری مکررا می نویسند پافشاری نکنید !؟